سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سه ویژگی در هر که باشد، ایمانش به کمال رسد : خرد، بردباری و دانش . [امام علی علیه السلام]
اهالی بصیرت
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» افشاگری معاون شورای عالی امنیت ملی پیرامون عملکردروحانی(3)

افشاگری تاریخی معاون شورای عالی امنیت ملی  پیرامون عملکردروحانی(3)


عملکرد هیات مذاکره کننده خلاف نظر رهبری و خط قرمزهای نظام

ما بر اساس بحث هایی که در کتاب خود ایشان هست، ببینیم واقعیت چه بوده است.

الف) ایشان می گوید" قبل از توافق سعدآباد در ملاقات حضوری با مقام معظم رهبری جزئیات را مطرح کردیم. معظم له در این ملاقات با تعلیق در حد گازدهی نطنز موافقت کردند".

 فرض کنیم این گزاره درست باشد که رهبری با تعلیق در حد بازدهی موافقت کردند. چرا که ادعای ایشان هست و من نظر نمی دهم درست است یا غلط. ولی فرض می کنیم درست است. حالا ببینیم در توافق سعدآباد چه اتفاق افتاده است؟ در توافق سعدآباد، دولت ایران داوطلبانه تصمیم گرفته است که همه فعالیت های غنی سازی اورانیوم و بازفناوری را به صورتی که آژانس تعریف نموده تعلیق نماید. آژانس هم تعریف کرده است. که آن هم ابتدا گفتیم خدمتتان هست در قطع نامه شورای امنیت وجود دارد.

 پس اگر گزاره ایشان درست باشد که رهبری با تعلیق بازدهی نطنز موافقت کرده اند، پس شما به آن عمل نکردید.

ب) باز در خود کتاب ایشان جمله ای دارد. "به وزرای خارجه اروپایی در سعدآباد تاکید کردم که در مقام عمل، تنها بازدهی تعلیق خواهد شد و نه بیشتر. حتی بیانیه توافق سعدآباد کمی متفاوت تر بود."

پس یعنی شما خلاف عمل کردید.

ج) جای دیگری باز ایشان می گویند که ما برای توافق پاریس یک خطوط قرمزی را تعیین کردیم. که این خطوط قرمز10 تا است. باز تاکید می کنم این روایت ایشان هست. من  قضاوت نمی کنم که درست است یا غلط. ولی خود ایشان می گویند ما قبل از توافق پاریس به سه کشور اروپایی پیشنهادی دادیم.که در پیشنهاد ایران از 10 تا خط قرمز که گذاشته شده است، به روایت ایشان، بیشتر از 3 تای آن ها در پیشنهادی که خودمان داده ایم، نیست.یعنی 7 تا از خط قرمزهای نظام را خود زیر پا گذاشته ایم. بنده خداها احترام گذاشتند و همان 3 تا را قبول کردند.

باز دقت کنیدکه با چه اعتماد به نفسی، هنوز خرابکاری های خود را به مقامات عالی نظام منسوب می کنند. که این ها بر اساس مطالب خود ایشان است، راست و دروغش با خودشان. نمی خواهم قضاوت کنم. که اسنادش وجود دارد اما الان محل ورودش نیست و ما هم اختیار نداریم اسناد نظام را در هرجا ارائه کنیم. حتما ایشان اجازه هایی داشته اند که توانسته اند ارائه کنند.

د) در جای دیگری ایشان می گویند نظام، هفت شرطی را  برای توافق پاریس گذاشت. حالا بیایید در میزان اجرایش در پیشنهادی که ایران می دهد، نگاه کنیم. از هفت شرط، پنج موردش رعایت می شود. دو مورد از آن رعایت نشد. لااقل در پیشنهاد ایران که باید رعایت شود. در توافق پاریس خروجش چهار بند است، که از آن چهار بند،سه موردش جز خط قرمزهای ماست. اگر خطوط قرمز شروط  نظام هست،  قاعدتا باید در خروجی مذاکرات لحاظ شود. اگر در مذاکرات این خطوط قرمز تأمین نشده است، شما نباید موافقت می کردید. و ایشان موافقت کرده‌اند.

 باز تأکید می کنم این مطالب روایت ایشان هست. من درباره این روایت قضاوتی نمی کنم. و جالب است مطالب دیگری در همین کتاب،" در توافق پاریس طبق مصوبه رسمی جلسه سران نظام عمل شد". توافق پاریس وجود دارد، بروید ببینید، آیا عمل شد یا نشد.

 البته این سه خط قرمز که گفتم رعایت شده است، آن هایی است که تسامحتا می پذیریم. اگر بعضی مواردش بخواهد جدی و حقوقی بررسی شود، باز قطعا بیشتر خط می خورد. مثلا" دوره تعلیق محدود به دوره مذاکره باشد". تقریبا در توافق پاریس این طوری نیست. در توافق پاریس هست:" مادامی که مذاکره هست، تعلیق یک عنصر ضروری است". می گوید در این دوره ضروری است. بعدش را متعهد نمی شوند.  هرچند که وقتی که می گوییم در طول دوره مذاکره باشد. مذاکره چند روز است یا چند سال است یا چند قرن است، هیچ معلوم نیست. خود ایشان می گوید" با ما شرط کردند که دوره مذاکره 6 تا 7 ماه باشد".

 

موضع رهبری نسبت به روند عقب نشینی ها

ایشان در 13 دی ماه 1386، در دیداری که با دانشجویان یزد داشتند، راجع به این مسأله به تفصیل صحبت کردند. چند فراز از صحبت های ایشان که مربوط به بحث ماست، را دنبال می کنیم: "در مسئله‏ى هسته‏اى، آمریکائى‏ها تا همین چند ماه پیش اصرار، اصرار که باید ایران به کلى همه‏ى فعالیتهاى هسته‏اى‏اش را کنار بگذارد؛ یعنى مثل آن کارى که با لیبى کردند؛ ته‏اش را جارو کند، تقدیم کند به آن‏ها؛ به کلى اعلام انصراف کند. اخیراً- چند هفته‏ى قبل از این- وضع به جائى رسیده است که گفتند ایران در همین حدى که هست، توقف کند. ببینید فاصله‏ى این‏ها خیلى زیاد است. یک روزى بود که این‏ها حاضر نبودند پنج عدد سانتریفیوژ را تحمل کنند. مسئولین گفتگو و مذاکره‏ى با اروپا حاضر شده بودند بیست تا سانتریفیوژ را نگه دارند، آن‏ها گفته بودند نمى‏شود؛ گفته بودند پس لااقل پنج‏تا، گفته بودند نمى‏شود. اگر مى‏گفتند یکى، بازهم مى‏گفتند نمى‏شود! امروز سه هزار تا سانتریفیوژ دارد کار مى‏کند، مبالغ زیادى هم آماده‏ى کار گذاشتن است. مى‏گویند در همین حد متوقف شوید. این هم یکى از ناکامى‏هاى آمریکاست."

" این فرایند عقب نشینی البته برای ما یک فایده ای هم داشت: اینکه خودمان هم وعده ها و حرفهای رقبای غربی و اروپایی را تجربه کردیم و هم افکار عمومی دنیا تجربه کرد. لکن عقب نشینی بود، دیگر عقب نشینی کردید. من همان وقت در جلسه مسئولین گفتم اگر چنان چه بخواهند به این روند مطالبه پی در پی ادامه بدهند، من خودم وارد میدان می شوم. همین کار را هم کردم. بنده گفتم که این روند عقب نشینی باید متوقف شود و تبدیل شود به روند پیش روی و اولین قدمش هم باید در آن دولتی انجام بگیرد که این عقب نشینی در آن دولت انجام گرفت. و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد. تصمیم گرفته شد که کارخانه UCF اصفهان راه اندازی شود و راه اندازی هم شد و دنبالش هم این پیشرفت های بعدی تا به امروز.

 چیزهایی هست که خواهید دید که همان نقشه ایجاد یأس دشمن است که حالا یک کار به این عظمت انجام گرفته. مسأله انرژی هسته ای این همه درباره اش مردم شادی و خوشحالی کردند. آقا در بیاید که چرا شما بیخود مملکت را به چالش های این چنینی می کشانید؟ فقط به خاطر یک چیز کم اهمیت انرژی هسته‌ای؟

 ببیند این همان ایجاد یأس است. این همان چیزی است که شما باید مراقبش باشید. این یکی از آن رخنه هاست که اعتماد به نفس ملی را ضربه می زند چنان چه در سال قبل متأسفانه این کار شد؛ یعنی این مسأله انرژی هسته ای که باید پشتوانه مستحکم اعتماد به نفس ملت ایران می شد، خواستند وسیله ای کنند که اعتماد به نفس را از ما بگیرند. هی فشار آوردند که باید آن را تعطیل کنید، این را تعطیل کنید. رسیدند به کارخانه UCF اصفهان، گفتند این را هم باید تعطیل کنید. این مقدمات اولیه است.بنده آن وقت به مسئولین گفتم که اگر این حرف را گوش کردید، فردا خواهند گفت معادن اورانیوم را هم که در کشور وجود دارند، باید یک جا جمع کنید بدهید به ما تا خاطرجمع شویم که شما نمی‌خواهید بمب اتم بسازید"

 

 خواهش برای یک سانتریفیوژ

حتی در آن دوران طلایی مذاکرات، به اصطلاح خودشان، به آن‌ها گفتند اجازه بدهید یکی دو سانتریفیوژ در دانشگاه، داخل محفظه شیشه‌ای بگذاریم تا کسی دست به آن نزند. که دانشجویانی که آن جا هستند بدانند سانتریفیوژ که می‌گویند، چه شکلی هست! که همین را هم اجازه ندادند.

 

مذاکره در دستشویی

 در خاطرات جک استراو بخوانید. خیلی توهین آمیز می‌گوید:" طرف ایرانی به من زنگ زد. من وقتی وارد دفترم می‌شد به من زنگ زد. به همراهم گفتم: بگو چند دقیقه دیگر زنگ بزند. من وارد دفترم شدم، دیدم دستشویی دارم. رفتم داخل دستشویی تلفن را گرفتم و جواب دادم. ایشان به من گفتند که داشتن چند عدد محدود سانتریفیوژ را اجازه بدهید. قاطعانه گفتم که یکی هم نباید داشته باشید.

 

سولانا در اولین دیداربا جلیلی چه گفت؟

 و این حرفی است که سولانا در آذر 86 در اولین دور گفت و گو با آقای جلیلی گفت. گفت: "آقای جلیلی ما یک زمانی حاضر نبودیم شما حتی یک سانتریفیوژ داشته باشید ولی امروز ..  ما از شما می‌خواهیم که از این جلوتر نروید." یعنی آن روند تعاملی (سازش و عقب نشینی) نتیجه‌اش آن شد.

 تغییر رویــکرد گفتـــگوها

ما برای اینکه در این مقطع به یک جمع بندی ملموس برسیم، از دوره ای که کاترین اشتون به عنوان مسئول گفتگوها مطرح شد را اشاره می کنم.

 ایشان در آذر 89 که سومین دور مذاکرات در ژنو برگزار شد، مسئول هماهنگ کننده 1+5 بود،  و وارد گفتگوها شود. درآن مقطع، ایران پیشنهادی را مطرح کرد با عنوان «گفتگو برای همکاری» که چون آن ها موضوعی را که مطرح می‌کردند، راهبرد دو مسیره گفتگو- فشار بود؛ که ما گفتگو می‌کنیم. اگر آن چیزی را که می‌خواهیم در گفتگو به دست نیاوردیم با فشار تأمین می‌کنیم. این مسأله مطرح شد که این راهبرد، راهبرد غلطی است و این را باید کنار بگذارید. لذا ما گفتگو برای همکاری را پیشنهاد می‌کنیم. بیایید با هم بنشینیم، صحبت کنیم که چه کار باید کرد.

در آخر اشتون این عبارت را پذیرفت" گفتگو برای همکاری برای یافتن زمینه های مشترک"؛ یعنی پیشنهاد ما در واقع مقداری اصلاح شد ولی ماهیتش همان ماهیت بود. این نکته خیلی مهم بود.

 ایده ای که ما مطرح کردیم برای همکاری شکلی، همکاری هفت کشور، در اینجا به طور جدی تصویب شد و کلید خورد. حالا چقدر متعهد بودند یا نبودند، بحث دیگری است و چه استفاده ای ما کردیم، اشاره می کنم.

 

 ما در مقطع بعدی مواجه هستیم با گفتگوهایی که چند ماه بعد در استانبول برگزار شد. در استانبول اگر خاطرتان باشد ما چندی قبل از آن با موضوعی مواجه بودیم به نام تأمین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران.

 ما به آژانس نامه نوشتیم که راکتور تحقیقاتی تهران که برای بیماران رادیو دارو تولید می کند،  نیازمند سوخت است. شما سوخت را برای ما تأمین کنید؛ مثلا بفروشید.که در واقع این ایده را مطرح کردند که ما حاضر هستیم که به جای اینکه سوخت را به شما بفروشیم، سوخت را مبادله کنیم. شما سوخت اورانیوم کم غنی شده 5/3 تا 5 درصد را دارید. این را به ما بدهید به مقداری که برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران مورد نیاز است. ما غنای آن را تا 20 درصد که مورد نیاز است، بیشتر می کنیم. ما صفحه سوختش را درست می کنیم و این را به شما می دهیم. که فرمول تبادل سوخت از اینجا شروع شد.

 یک سری مذاکرات هم بین ایران و سه کشور مقابل ما در 1+5 یعنی آمریکا و روسیه و فرانسه در کنار آژانس در وین شکل گرفت که حالا بحث آن را نمی خواهم مطرح کنم. ابتدا به نتیجه نرسید که ما به سمت تولید 20 درصد رفتیم و این که خود صفحه سوخت را تولید کنیم. در این زمان بود که گفتگوهای استانبول 1 برگزار شد.

 

پیشنهادات طرف غربی در استانبول

 در استانبول 1 آن ها آمدند، در همان قالبی که در وین مطرح کرده بودند، برای تبادل سوخت پیشنهادی را بیان کردند. این پیشنهاد 3 ویژگی داشت:

1)برای تحویل سوخت به ما، شروطی گذاشته بودند.که این شروط به گونه ای بود که معلوم نبود سوخت به دست ما می‌رسد یا نه.

2) گفتند در این مدتی که ما صفحه سوخت را برای شما می‌سازیم، پس شما هم نمی‌توانید رادیو دارو تولید کنید. ما تسهیلات برای خرید رادیو داروی شما را تأمین می‌کنیم (نگاه کنید؛ نگفتند رادیو دارو می فروشیم، گفتند تسهیلات فراهم می‌کنیم. یعنی مثلا می‌گویند ما گفتیم مثلا فلان کشور به شما بدهد. ممکن است خودش نمی خواهد بدهد. ولی باز رادیو دارو عملا به دست ما نمی‌رسید.)

3) که باز در پیشنهادشان مشکل داشت این بود که قبلا در وین به ما گفته بودند که یکساله این سوخت راکتور را می‌دهیم. بعد گفتند دوسال. در پیشنهاد استانبول 1 گفتند که معلوم نیست، زمانش معلوم نیست، باید ببینیم تولید می‌شود، چه طور؟

 این پیشنهاد را وقتی که ارائه کردند، طبیعی بود که با واکنش مثبت طرف ایرانی مواجه نشد. اما یک نکته ای را آقای جلیلی در آن جلسه گفتند؛ گفتند فرض کنید که ما پیشنهاد شما را بپذیریم، همین پیشنهاد را بدون هیچ کم و کاست که می پذیریم. خوب شما فرض کنید که سوخت راکتور تهران را می دهید، رادیو دارو هم می دهید، پولش را می گیرید؛ یعنی سوخت را می سازید به ما می دهید، رادیو دارو را هم می سازید به ما می دهید. پس این جا بی حساب می شویم، با هم هیچ حسابی نداریم. اما  کار دیگری که  ما انجام می دهیم. این است که ما 1200 کیلو از مواد 5/3 تا 5 درصدمان را خارج می فرستیم.

 شما هم ادعا می کنید که نگرانی تان از این که ایران به سمت انحراف از در واقع مسیر صلح آمیز برود، رفع می شود. اگر این 1200 کیلو از ایران بیرون برود. نگرانی شما هم رفع می شود. ما چه چیزی به دست می آوریم؟ یعنی در عرصه فنی با هم برابر می شویم؛ شما سوخت و رادیو دارو می دهید، ما پولش را می دهیم. ولی در عرصه سیاسی شما  چیزی را به دست می آورید، و به اصطلاح خودتان نگرانی تان رفع می شود. ولی ما چی؟ ما نگرانی مان رفع نمی شود، که بحث تحریم ها بود. که در آنجا آقای دکتر جلیلی گفتند: ما اگر بخواهیم برای همکاری مذاکره کنیم، همانطوری که در ژنو هم با هم توافق کردیم، این همکاری در واقع دو لازمه دارد: لازمه اول این است که ان. پی. تی را به عنوان مبنای گفت وگوها بپذیرید. لازمه دوم این است که از دشمنی و خصومت با ملت ایران دوری کنید. یعنی به روایت منطق ها، باید مقتضی موجود باشد- ان. پی. تی-، مانع هم مفتوح باشد –تحریم ها نباشد- تا این روند شکل بگیرد.

این هاوقتی دیدند با این صحبت منطقی نمی توانند برخورد کنند، یا پاسخ بدهند، گفتند ایران پیش شرط گذاشته است و ما پیش شرط از سوی ایران را نمی پذیریم. گفتیم این پیش شرط نیست. بالاخره اگر ما می خواهیم درباره [مسائل] هسته ای گفت و گو کنیم، باید مبنا داشته باشیم.

 در ان. پی. تی ما عضو هستیم، شما هم عضو شوید. شما اصلا جزو تدوین کننده هایش بودید. گفتند که نه این پیش شرط است و ما قبول نمی کنیم.

 

آخرین جملات جلیلی و اشتون چه بود؟

 این جلسه –جلسه استانبول 1- در واقع با ناراحتی تمام شد. طرفین هم در مصاحبه همین بحث را مطرح کردند. اما نکته مهم  این است که ما در این جا که جلسه با تلخی تمام شد، آخر جلسه دو تا جمله آقای جلیلی و خانم اشتون داشتند که به نظر من این دو جمله، جملات بسیار بسیار مهمی است که در تاریخ ما قطعا خواهد ماند.

اشتون آخرین جمله‌ای که در آن جلسه گفت این بود: "ما نمی‌توانیم پیش شرط های شما را بپذیریم –یعنی همان ان. پی. تی - و این که دشمنی باشد. آقای جلیلی! ما ایده‌های مان را روی میز گذاشتیم، ما جدی هستیم، درها باز است، ایده‌های‌مان روی میز است و خطوط تلفن نیز باز است"

یعنی چی؟این یک معنی اش این بود که بالاخره این طرحی که ما داریم، همین است. شما نمی توانید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران را بسازید و مجبور می شوید آخر پیش خودمان بیاید. تلفن ما را هم که دارید، در اتاق ما هم که باز است، در خدمتیم.

 آقای دکتر جلیلی هم در همین مقطع از صحبت ایشان، جمع بندی خودش را ارائه کرد. آخرین جمله ایشان هم این بود: "هرگاه اراده‌ای صورت گرفت تا حقوق ملت ایران را بپذیرید –یعنی ان. پی. تی- و آنچه را که موجب تقابل است، رفع نماید- " اگر یک وقت شما خواستید و پذیرفتید، ما در خدمتیم؛ نخواستید، التماس دعا!"

 که اصلا عرض کردم جلسه با ناراحتی تمام شد؛ یعنی دو طرف از هم خداحافظی نکردند، آن ها  از یک در رفتند و ما هم از یک در دیگر. در مصاحبه هم این نمود پیدا کرد.

 بعضی ها گفتند آقا این چه روند مذاکراتی بود؟ این جوری که نمی شود مذاکره کرد. ما باید بنشینیم و با آن ها تعامل کنیم. ولی مذاکره  این نیست که همه آخرش کف بزنند. مذاکره هدفش تأمین منافع ملّی است. اگر منافع ملی با سلام و صلوات بدست می آید، چه بهتر؛ اما اگر با دعوا بدست می‌آید، باید دعوا کرد. شوخی ندارد. هیچ کشوری سر منافع ملی‌اش شوخی نمی‌کند. ولی عده‌ای باز هم در این کشور همه چیز را بازیچه می‌گیرند.

 

کوتاه آمدن اشتون در برابر جلیلی

 حالا شما نگاه کنید که آنجا در آن مقطع، ما چگونه می رفتیم؛ هر چی می گفتند را می پذیرفتیم، باز آن ها فشارشان بیشتر بود. در اینجا چی شد؟ آن ها بحث خود را مطرح کردند. نپذیرفتیم، گفتیم نمی پذیریم. بعد اشتون دید آن حرفی که آخر جلسه زد خیلی حرف منطقی نیست. یعنی چی؟ ایران که طرف شما نمی آید. چه فایده ای دارد.

اشتون حدود 22 روز بعد یعنی 24 بهمن نامه ای به آقای جلیلی نوشت. در آن نامه برای از سرگیری روند گفت و گو ها اعلام آمادگی کرد.

 البته محتوای نامه، همان محتوایی بود که در مصاحبه ها گفته بود. ولی نقطه مهمش این بود که در این مقطع با این ابتکارش که گقته بود در ها باز است تلفن ها باز است خودش برگشت و دید کسی سمت در باز نمی رود. ایشان برگشت و نامه نوشت و این نقطه بسیار مهمی در این مقطع هست. آقای جلیلی هم جوابی به ایشان دادند که ما کاری به آن نداریم.

 

بازهم نامه اشتون به جلیلی؛ بازهم کوتاه آمدن طرف اروپایی

 13 تیر 92 یعنی چهار، پنج ماه بعد یک نامه دیگه اشتون به آقای جلیلی نوشت که این ها همه اش علنی است. چیز محرمانه ای نیست. نامه اش در اینترنت منتشر شده است.

 اشتون در نامه اش یک جمله ای دارد: " هدف ما احترام به حق ایران تحت معاهده ان. پی. تی  در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای است" این همان چیزی است که قبلا گفته شده بود و نمی‌پذیرفتند. ولی اکنون پذیرفتند. پس الان مذاکره انجام می شود نه آن موقع. آقای جلیلی باز جواب شان را دادند.

 یک نامه دیگر اشتون 30 مهرماه نوشت که باز مضمونش این است. یعنی بین استانبول 1 و استانبول 2 که 15 ماه طول کشید 4 نامه ایشان نوشت

  در سه نامه ای که خانم اشتون فرستاد درون سه تایش آن چه که در استانبول 1 پیش شرط شده بود اینجا به آن اذعان کردند. بعد از 15 ماه با این مکاتبات استانبول 2 شکل گرفت.

 

مذاکرات اســتانبول 2 و پیام اوباما به ایران

در استانبول 2 "شرمن" که برای اولین بار در جلسات شرکت می‌کرد در این جلسه گفت که آقای اوباما یک پیامی خطاب به طرف ایرانی دادند. در پیام اوباما این دو تا بحث مطرح شده بود:

الف) ما از حق ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای در چارچوب ان. پی. تی حمایت می‌کنیم

ب) یک بحثی که از طرف اوباما مطرح بود، این بود که ما حقوق مان در  ان. پی. تی را می خواهیم. ما یک رژیم خاص نمی خواهیم برای ما اعمال شود. که مثلا ایران در این حد غنی سازی کند این جا تاسیسات غنی سازی داشته باشد  یا قیود یا محدودیت های دیگر. ما مثل کشورهای دیگر همه تکالیف مان را انجام می دهیم و هیچ مشکلی نداریم و حقوق مان را هم می خواهیم برخوردار بشویم. اینجا در واقع حرفی که به نقل از اوباما زده می‌شود این است که ما ایران را مستثنی نمی‌کنیم. در صحبت های خودش هم این جمله را داشت.

 هدف ما و دستور کار اصلی ما راه حل بلند مدت جامعه از طریق گفت و گو است. که حق ایران در استفاده از انرژی هسته‌ای مطابق با  ان. پی. تی را محترم می شماریم.

اشتون هم بحثی که در نامه‌هایش مطرح کرده بود باز مطرح کرد. باز تاکید می‌کنم برهمان بحثی که می گفت این پیش شرط است و ما قبول نداریم.

پس نگاه کنید ما از ژنو 3 ،که تا این جا آمدیم به اینجا با چه روندی جلو رفتیم. این را در ذهن داشته باشید که یکی از عوامل اصلی پیشرفت ما در این زمینه پیشرفت های فنی هسته ای ما بوده است. ولی ما در دوره قبل همه ی آن را بسته و کنار گذاشتیم. مثل این که کسی در یک جبهه ای برود و سلاح هایش را کنار بگذارد. بعد با طرف مقابل گفت و گو کند. طرف مقابل هم با توپ و تانک بزند.

در اینجا نه ما گفتیم طبق مقررات و چارچوبی که با آژانس داریم ما کار خودمان را انجام می دهیم. خارج از این چارچوب هم هیچ کاری نمی کنیم  ولی اجازه نمی دهیم شما جلوی این بحث را بگیرید و با کسی که دست بسته است بخواهید مذاکره کنید.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( پنج شنبه 92/3/16 :: ساعت 2:58 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تربیت یافتگان غرب و شرق
جناب آقای ظریف خجالت بکش!
یا از روی ناآگاهی است یا خیانت
آموزش حجاب
واردات یونجه از فرانسه!
شهدا زنده اند...
واردات کالا ازکشورهای دیگرسبب تعطیلی بسیاری ازواحدهای تولیدی شده
نوروز
مکارم: برای حل مشکلات اقتصادی به رفع تحریمها دلخوش نباشیم
چرا حجاب؟!
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 13
>> بازدید دیروز: 54
>> مجموع بازدیدها: 557685
» درباره من

اهالی بصیرت
مدیر وبلاگ : اهالی بصیرت[886]
نویسندگان وبلاگ :
بداغی (@)[0]

علیرضا (@)[0]



» پیوندهای روزانه

مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی [2]
گفتگوی دینی
کانون گفتمان قرآنی
معارف قرآن
آوینی
مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه [1]
سایت جامع دفاع مقدس [1]
شهدا [1]
فرهنگ ایثار و شهادت [2]
نورالشهدا
صبح [1]
منجی [1]
سبکبالان [1]
فارس نیوز [1]
پایگاه خبری رجانیوز [3]
[آرشیو(30)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حکومت مهدوی و وظایف منتظران[18] . سیاسی[10] . عطر انتظار[5] . فوتبال[3] . امام خمینی[2] . جوشقان . کتاب . وعده آب و برق مجانی .
» آرشیو مطالب
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عطر ظهور
فرزانگان امیدوار
شین مثل شعور
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
..:: وزنه سیاسی ::..
پردیس
سرباز ولایت
قلمدون
وبلاگ شخصی محی الدین اله دادی
.عاشق خدا .
نگارستان خیال
ندای ماهین
نشریه حضور
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
حامد ذوالفقاری
طب سنتی@
*شهرستان بجنورد*
آقاشیر
صراط مستقیم
پیام نمای جامع
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
ارمغان تنهایی
کوثر ولایت
داستان های جذاب و خواندنی
تسنیم
قافیه باران
امام خمینی(ره)وجوان امروز
مشکات نور الله
سرباز حریم ولایت
نت سرای الماس
وب سایت رسمی جوشقان
فرهنگی نوین
سربازان گمنام امام زمان
به سوی ظهور
جاوید باد ایرن
پرچم‌های سیاه شرق
سکوی هشتم
حجت بن الحسن العسکری امام زمان(عج)
سربازی در مسیر
رنگی ها در ورزش ها

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب