چشمه زعامت در دریای ولایت
گزیدهای از بیانات امام خامنهای درباره موضوع غدیر
غدیر راهی است که آغاز و انجامش به واجب الوجود میرسد. بانی آن حضرت احدیت است که پیامبرش را مخاطب قرار داد: «بلغ ما انزل علیک من ربک» و مجری آن حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی است که از او بهتر در همه عالم امکان نبوده و نخواهد بود. غدیر طوماری است که در طول تاریخ، همه انبیاء و اوصیاء و اولیاء، از صدق دل و خلوص دل و خلوص نیت، امضای خود را برای تبرک یافتن به آن حقیقت، پای آن گذاشتهاند تا در روز واقعه، سند همراهیشان با ولایت علیبن ابیطالب باشد.
اوج مطلوب همه رسالتها
امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در مقابله با خطرها آنچنان شجاعانه عمل مىکند که مىگوید کسى نمىتوانست با فتنهاى که من چشم آن را درآوردم -منظور، فتنه خوارج است- یا فتنه ناکثین درافتد. آن معنویّت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکارى و عواطف رقیق انسانى در کنار صلابت و استحکام معنوى و روحى از طرف دیگر؛ همه اینها ناشى از عصمت است؛ چون خداى متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسى در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همه رسالتهاست. این معناى غدیر است. در غدیر، چنین کارى اتّفاق افتاد. (بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی 1380/12/12)
او عدلترین شما در بین مردم است
نبىاکرم(ص) در بیان صفات امیرالمؤمنین(ع) مىفرماید: «اعدلکم فى الرعیة»، او عادلترین شما در بین مردم است. هم عدالت درونى و معنوى و فردى امیرالمؤمنین مراد است و هم عدالت رفتارى و عدالت اجتماعى او. اینها چیزهایى است که در زبان به آسانى مىشود بیان کرد، اما در تحقق و تبلور در عمل است که انسان به عظمت این حقیقت و کسانى که تجسم این حقیقت بودهاند، پى مىبرد. عدالت به معناى واقعى کلمه در وجود امیرالمؤمنین، در رفتار او، در تقواى او و در توجه او حضور دارد. در رفتار بیرونى او هم عدالت تجسم پیدا مىکند. امروز بعد از گذشت قرنها، اگر بخواهیم عدالت را تعریف کنیم و آن را در ضمن مثال و نمونه بیان کنیم، هیچ مثالى رساتر و گویاتر از رفتار امیرالمؤمنین علیهالسّلام نمىتوانیم پیدا کنیم. این است که نبىاکرم او را به امر پروردگار و با نصب الهى به مردم معرفى و به مقام ولایت منصوب مىکند. این یک حقیقت اسلامى است. این کجا و اینکه کسى معتقد باشد که هر ظالمى با هر شیوه و رفتار بازیگرانهاى توانست زمام قدرت را در دست بگیرد، مردم باید از او اطاعت کنند، کجا؟! این اسلام است یا آن؟!
لذا مسألهى غدیر با این مضمون والا متعلق به همهى مسلمانهاست، چون به معناى حاکمیت عدل، حاکمیت فضیلت و حاکمیت ولایتاللَّه است. اگر ما هم بخواهیم حقیقتاً از متمسکین به ولایت امیرالمؤمنین باشیم، باید خودمان و محیط زندگیمان را به عدل نزدیک کنیم. بزرگترین نمونه این است که هرچه بتوانیم، استقرار عدل کنیم. چون دامنهى عدالت نامحدود است. هرچه بتوانیم عدل را در جامعه بیشتر مستقر کنیم، شباهت ما به امیرالمؤمنین و تمسک ما به ولایت آن بزرگوار بیشتر خواهد شد. (بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1381/12/01)
حکومت پنج ساله امیرالمؤمنین هرگز فراموش نخواهد شد
امامت، یعنى همان اوج معناى مطلوب اداره جامعه در مقابل انواع و اقسام مدیریّتهاى جامعه که از ضعفها و شهوات و نخوت و فزونطلبىِ انسانى سرچشمه مىگیرد. اسلام شیوه و نسخه امامت را به بشریّت ارائه مىکند؛ یعنى این که یک انسان، هم دلش از فیض هدایت الهى سرشار و لبریز باشد، هم معارف دین را بشناسد و بفهمد -یعنى راه را درست تشخیص دهد - هم داراى قدرت عملکرد باشد - که «یا یحیى خذ الکتاب بقوّة»- هم جان و خواست و زندگى شخصى برایش حائز اهمیت نباشد؛ اما جان و زندگى و سعادت انسانها براى او همه چیز باشد؛ که امیرالمؤمنین در کمتر از پنج سال حکومت خود، این را در عمل نشان داد. شما مىبینید که مدّت کوتاهِ کمتر از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین، به عنوان یک نمونه و الگو و چیزى که بشریّت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد، در طول قرنها همچنان مىدرخشد و باقى مانده است. این نتیجه درس و معنا و تفسیر واقعه غدیر است. (بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی 1380/12/12)
طرح مسأله غدیر به جدایى مسلمانها بینجامد
ما باید توجه داشته باشیم که نوع طرح مسأله، طورى نباشد که به جدایى مسلمانها بینجامد؛ این خیلى مهم است. الان جمعیت انبوهى از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهورى اسلامى در ایران و هم شیعیان در هر نقطهاى که هستند، مردم آبرومندى هستند و در عراق، لبنان و جاهاى دیگر، مسلمانها به وجود اینها افتخار مىکنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسأله را طورى طرح کنیم که همعقیدههاى خودمان ناراحت نشوند. البته باید عقیدهى خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم. (14/09/1384)
غدیر و انقلاب اسلامی
شاید اکثر آن کسانى هم که در ماجراى بیعت امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، گرد آن بزرگوار را گرفتند و با او بیعت کردند و پاى فشردند و فداکارى نمودند، واقعه غدیر و به طریق اولى ظهور اسلام و جنگهاى امیرالمؤمنین را ندیده بودند. اما اسلام و هدایت و نور آن فقط براى کسانى نیست که در آن وقت حضور داشتند، بلکه براى همه و براى همیشه است: «و اخرین منهم لمّا یلحقوا بهم». انقلاب اسلامى شروع یک راه پُرافتخار و سعادتبخش بود. همه کسانى که از بىعدالتى رنج بردهاند و تشنه عدالتند، این پدیده را به جان دوست دارند و براى آن تلاش مىکنند. همه کسانى که سنگینى و فشار نظام دیکتاتورى و اختناق و زورگویى و قدرت فردى را احساس کرده یا درباره آن فکر کردهاند، از انقلاب اسلامى، از حرکت ملت مسلمان و از مبارزه فراگیر این ملت استقبال کردهاند و مىکنند. مخصوص امروز نیست، در آینده هم همینطور خواهد بود. (بیانات در دیدار مردم قم 1381/10/19)
مسئله غدیر ورود پیامبر اسلام در مدیریت جامعه است
مسأله ی غدیر و تعیین امیرالمؤمنین (علیه الصّلاةوالسّلام) به عنوان ولی امر امت اسلامی از سوی پیامبر مکرم اسلام (صلّی الله علیه واله وسلّم) یک حادثه ی بسیار بزرگ و پُرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبی مکرم در امر مدیریت جامعه است. معنای این حرکت که در روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، این است که اسلام به مسأله ی مدیریت جامعه به چشم اهمیت نگاه می کند. این طور نیست که امر مدیریت در نظام اسلامی و جامعه ی اسلامی، رها و بی اعتنا باشد. علت هم این است که مدیریت یک جامعه، جزو اثرگذارترین مسائل جامعه است. تعیین امیرالمؤمنین هم -که مظهر تقوا و علم و شجاعت و فداکاری و عدل در میان صحابه ی پیغمبر است- ابعاد این مدیریت را روشن می کند. معلوم می شود آنچه از نظر اسلام در باب مدیریت جامعه اهمیت دارد، اینهاست. کسانی که امیرالمؤمنین را به جانشینی بلافصل هم قبول ندارند، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکاری او برای حق و عدل، تردید ندارند؛ این موردِ اتفاق همه ی مسلمین و همه ی کسانی است که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاةوالسّلام) را می شناسند. این نشان می دهد که جامعه ی اسلامی از نظر اسلام و پیغمبر، چه نوع مدیریت و زمامداری و حکومتی را باید به عنوان هدفِ مطلوب دنبال کند. (بیانات در دیدار مردم پاکدشت 1383/11/10)
منبع: