در حالی که در نخستین روزهای سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» خبر حضور رییس جمهور در شمال کشور و پس از آن به کیش منتشر شد و باعث حیرت افکار عمومی گشت، در آخرین روز فروردین ماه سال جاری، انتشار خبر دیگری توسط رسانه ها باعث تعجب و تاسف شده است.
شنبه شب گذشته همزمان با شب میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها جشنی به مناسبت بزرگداشت مقام زن در تالار حافظیه کاخ سعدآباد برگزار شد، مراسمی که پیش از این شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان رئیس جمهور از برگزاری آن خبر داده بود.
این جشن زنانه و اشرافی در فضای کاخ سعدآباد که فاصله طبقاتی زنان دولتمردان و مسئولان زن دولتی را به رخ عموم زنان جامعه میکشید برگزار شد و تمام مدعوین زن این ضیافت، از قبل دعوت شده و و هیچ امکانی برای ورود افراد عادی به این مراسم وجود نداشت.
در این مراسم با ورود هر میهمان، تشریفات او را تا محل تحویل لوازم شخصی، لباسها، تلفن همراه و دوربین عکاسی همراهی میکرد و جای هر فردی از پیش مشخص شده بود.
این جشن بزرگداشت مقام زن که با بی حجاب شدن میهمانان آن بیشتر شبیه یک دور همی زنانه شده بود از بخشهای مختلفی غیر از دولت نیز میهمانانی داشت، فعالان امور زنان، بازیگر، کارگردان و نویسنده زن.
رقص لزگی 6 دختر، کنسرت موسیقی زنان و برگزاری شوی لباس زنان بخشی از ویژه برنامههای این ضیافت بود.
اما برپایی مراسمی به بهانه ولادت بانوی مکرمه اسلام حضرت فاطمه (س) حرمتها و اقتضائاتی دارد که میتوان آن را در فضایی بی تکلف و خارج از محیط اشرافی یک کاخ آن را برگزار کرد.
از سوی دیگر اگر قرار است جشنی برای ولادت حضرت زهرا (س) از سوی دولتمردان با حضور خدمتگزاران عرصه زنان برگزار شود بهتر است که در محیطی که عموم زنان جامعه امکان حضور در آن را داشته باشند برپا شود تا شادی برای روز زن ، انحصاری نشود.
آنچه پررنگ تر عنوان این مراسم بود، برگزاری شوی لباس ایرانی و اسلامی و همچنین رقص دختران نوجوان در بخشی از آن بود، طوری که به دلیل شرایط نامناسب برنامه، همسر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی به نشانه اعتراض سالن حافظیه را ترک کرد.
گفته می شود مدیریت این مراسم را همسر حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه رئیس جمهور، برعهده داشته است.
دیگر نکته تأمل برانگیز این مراسم، حجاب مانکنهای زن دعوت شده به مراسم بود. با وجود اینکه وضعیت پوشش مانکنها هنگام ورود به ساختمان حافظیه نامناسب بود اما این پوشش در پایان مراسم و هنگام خروج از این ساختمان وضعیت زننده تری پیدا کرد؛ به طوری که مسئولین تشریفات نهاد ریاست جمهوری برای جلوگیری از جولان مانکن ها در محوطه، مجبور شدند آنان را از درب ساختمان حافظیه تا محل توقف خودروهایشان، با آژانس هدایت کنند.
گفتنی است که در پایان مراسم به هر یک از مدعوین ایرانی و خارجی، تعداد 5 سکه تمام بهار اهدا شد.
لازم به ذکر است، با و جود حضور خبرنگار رجانیوز برای پوشش این برنامه، با توجه به چهره و پوشش نامناسب بسیاری از افراد دعوت شده در این مراسم پرحاشیه، به خبرنگاران و عکاسان حتی اجازه نزدیک شدن به محیط کاخ سعد آباد نیز داده نمی شد تا این جشن خصوصی زنانه دولتیها، انعکاسی در رسانهها نداشته باشد.
منبع: رجانیوز
روزنامه زنجیره ای قانون در شماره 403 روز شنبه، در طنزی که کاملاً هجو نوشته شده است، بحران ازدواج را از زبان احسان پیربرناش به تصویر کشیده شده است.
بیان مطالب در قالب بی حیایی در این مطلب طنز گونه به چشم میخورد که ضمن پوزش از خوانندگان برخی از قسمت های این طنز را منتشر میکنیم.
نگارنده در این مطلب ضمن زیر سوال بردن عملکرد رسانه ملی در خصوص ترغیب جوانان به ازدواج آورده است: ... ازدواج هم همینجوری است. شاید مقایسهاش با بادمجان خیلی درست نباشد اما فعلا مشکل گوارشی مردم این است. باید ببینیم چی به خورد اینها دادهاند که الان جنس مخالف میبینند، معدهشان اذیت میشود و طلاق می خواهند.
در ادامه این مطلب آمده است: یک دلیلش البته میتواند پرخوری بعد از گرسنگی شدید باشد. مثلا افرادی که سالها در قرنطینه و بهصورت تفکیک جنسیتی زندگی کردهاند، یکهو میروند توی یک خانه 40 متری و آنقدر به هم برخورد میکنند که از یکدیگر زده میشوند.
در جای دیگر این مطلب، همجنس بازی کاملا عادی شمرده شده است و عنوان شده است: در چنین اوضاعی قوه مگر برای آدم باقی میماند؟ اصلا آدم در چنین حالتهایی به جنس موافق کشش بیشتری نشان میدهد تا جنس مخالف. کشش است دیگر، آدمیزاد که نیست.
در این مطلب آورده شده: ترس جوانان از ازدواج زیاد است. اتفاقا ما بهعنوان کسی که ازدواج کردهایم میتوانیم شهادت بدهیم اصلا ترس ندارد. یکمقدار اوایلش درد دارد، اما بعد از یک مدت جا باز میکند و دردش میافتد.بهنوعی ازدواج مثل آمپول زدن است؛ در حالی که شما از سوزش ناشی از سرنگ بهخود میپیچید، یک نفر آدم بامزه میآید کنارتان و میگوید: «دیدی درد نداشت؟!» بعد از مدتی شما میفهمید این آدم بامزه و عقدهای چون خودش قبلا این درد را تجربه کرده بوده، دنبال همدرد میگشته و اکنون آرزوی دیگری ندارد.
در پایان این مطلب نیز گفته شده است: همه اینها را نوشتیم اما ازدواج، میل ندارم و نمیآم و نمیخورم و این حرفها برنمیدارد. بگویی میل ندارم هم فکر میکنند تعارف میکنی. خانه خاله که نیست، باید بخوری. نمیبینی بحران داریم؟!
مطالب فوق در حالی در رسانه ها منتشر می شود که برخی از رسانه ها به خاطر بیان واقعیت ها و ارزش های انقلاب اسلامی در حالت توقیف هستند.
به نظر میرسد دولت شعار فرهنگی سال را به صورت وارونه در دست گرفته است و وزیر محترم نیز عزم خود را جزم کرده تا بتواند پای خود را در جای پای خاتمی قرار بدهد.
کارت زردهای مجلس به وزیر فرهنگ هم نتوانسته است وی را به مسیر فرهنگ اسلامی کشور بازگرداند و گویا در این وزارتخانه کمر همت بر توقیف ارزش ها و گسترش ضد اخلاق ها بسته اند.
قطعاً دغدغه های فرهنگی رهبری که در مناسبت های مختلف به مسئولین گوشزد میشود، چیزی متفاوت از عملکرد فعلی دولت در عرصه فرهنگ است.
منبع: دانا