باری «الحَمدُ للهِ عَلی کُلِّ حالٍ» (1) از «ذِکر» سوال شده بود، گرچه زیاد است ولی مناسب حال و مقام که در قرآن، منصوص و در کلمات معصومین مأثور است، ذکر یونسیه: (لا إلهَ إلاّ اَنت سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین) (2) است که نتیجه آن در خود قرآن منصوص است:(وَ نَجَّینَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُومِنین) (3)
و چون غم سالک، خلاصی از سِجن(زندان) طبیعت است؛ باید این مقصد بزرگ منظور بوده باشد، که نتیجه نجات از سِجن طبیعت، ارتقا به عالم قُدس است. و بدیهی است که این قِسم از نتایج، تابع لقلقه لسان (4) نیست، توجه مخصوص به مذکور(آنچه گفته میشود) لازم دارد و فنا در مذکور، نتیجه نجات از سِجن طبیعت و ملازم با «بقاء بالله» است و مشایخ میفرمودند که اقلاً چهارصد مرتبه ذاکر در سجده باشد- که اشرف حالات عبودیّت است- خیلی خوب است، خرده خرده باید زیاد شود. شاید بعضی که میشناسید، دو ساعت یا زیادتر این سجده را ادامه دادهاند. بهترین اوقات، وقت سحر یا بعد از نماز عشا که وقت انحدار (پایین رفتن) (5) غذا است که نه معده پر و نه چندان خالی و ضعیف است. و البته توجه به مذکور عَلَی الاتّصال لازم است، تا غلبه حال دست دهد، و روزنه به عالم ملکوت باز شود و نفس مجرد مشهود گردد:«مَن عَرَفَ نَفسَهُ، فَقَد عَرَفَ اللهَ» (6).
و آنچه مشایخ طریقتی در ذکر قلبی اصرار دارند، برای همین است که در ذکر لفظی توجه تامّ، غالباً دیر دست میدهد، ولی نقش در قلب بیتوجه، یک مرتبه آن متصور نیست. پس اگر مستدام شود، البته زودتر غلبه حال رخ میدهد، و این مطلبی که عرض شد، فقط برای سرّ توجه تام بود، نه آنکه غرض ترجیح ذکر قلبی است؛ بلکه همین ذکر لفظی که موافق شرع است، و همچنین، نماز و دعا و زیارت هر کدام که با توجه باشد موثّر است.
دیگر آنکه؛ هر کس خود خواه است، باید همیشه حاضر معالله باشد و لسان او از ذکر او، و قلب او از یاد او خالی نباشد و لو در بیتالخِلاء (دستشویی)؛ کما اینکه از دستورشارع و اذکاری که در بیتالتّخلیه وارد شده، انسان میفهمد اهمیت یاد حق و ذکر او را.
پینوشتها:
1- خدا را همیشه و در همه حال سپاس.
2- معبودی جز تو نیست، منزّهی تو، راستی که من از ستمکاران بودهام. سوره انبیاء: آیه 87.
3-و او را از اندوه رهانیدیم و مومنان را [نیز] چنین نجات میدهیم. سوره انبیاء: آیه 88.
4- اذکار «مغز» ادعیهاند همانگونه که «دعا» را شرایطی است اذکار را نیز آدابی میباشد که بدون آنها اجابتی در پی نخواهند داشت.چنانچه معصوم میفرماید:«احفظ آداب الدعاء فان لم تأت بشرط الدعاء فلا تنتظر الاجابه» یعنی آداب دعا را محافظت کن و الا منتظر اجابت دعا نباش. ابتدائیترین شرط دعا به ویژه اذکار، عرفانی، شناخت مذکور و مدعوّ است، بهقدر معرفت مذکور به ذاکر توجه شود. آنکه قلبش را غفلتها و نسیانها محاصر کردهاند ذکر از بینیاش بالاتر نخواهد رفت ؛ قلب پاک و زبان صدق را پاسخ گویند «یا موسی ادعنی بالقلب النقی و اللسان الصادق»;میزان الحکمة، ج3، ص255. آنکه در صدد ادای حق مدعو و مذکور نیست و آنکه از کوتاهیهایش رنج نمیبرد کی تواند سالک طریق گردد؟!
5- پایین رفتن.
6- بحارالانوار: ج2، ص31، با این تفاوت که در همه به جای لفظ «الله» واژه «ربّه» آمده است. کتاب نامههای عرفانی-آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی(کمپانی)