حکومت مهدوی و وظایف منتظران (13) {قسمت دوم}
دستاوردها، قلمرو و مدت حکومت حضرت
مدت حکومت
پس از اینکه عالم بشریت یک دوره بسیار طولانی از حاکمیت ظلم و ستم را پشت سر گذاشت، جهان با ظهور آخرین حجّت پروردگار به سوی حاکمیت خوبیها خواهد رفت و حکومت به دست حاکمان و نیکان قرار خواهد گرفت و این وعده حتمی خداوند است.
حکومت خوبان که با فرمانروایی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آغاز میشود تا پایان عمر دنیا ادامه خواهد یافت و دیگر روزگار ظلم و ظالمین تکرار نخواهد شد.
در سخنی که پیش از این از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شد آمده است که خداوند بزرگ حاکمیت آخرین پیشوای معصوم را به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) بشارت میدهد و در پایان میافزاید:
«(پس از آنکه مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به حکومت رسید) دولت او را دوام خواهم بخشید و پیوسته تا قیامت، روزگار (و حاکمیت زمین) را در دست اولیاء ودوستان خود دست به دست خواهم کرد.» (36)
بنابراین نظام عادلانهای که امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برپا خواهد کرد، دولتی است که پس از آن برای دیگران دولتی نخواهد بود و در حقیقت تاریخ جدیدی از حیات بشر شروع خواهد شد که سراسر در زیر حاکمیت الهی بسر خواهد بُرد.
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«دولت ما آخرین دولت هاست و هیچ خاندان صاحب دولتی نمیماند مگر اینکه پیش از حکومت ما، حاکم میشوند تا وقتی (حکومت اهلبیت بر پا شد و) شیوه حکمرانی ما را دیدند نگویند، اگر ما هم حاکم میشدیم همینگونه عمل میکردیم.» (37)
بنابراین مدّت استمرار نظام الهی پس از ظهور، جدا از مدّت حکومت شخص امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که مطابق روایات آن حضرت باقیمانده عمر خود را حاکم بوده و سرانجام چشم از جهان فرو خواهد بست.
تردیدی نیست که مدت حکومت آن حضرت باید به قدری باشد که امکان تحول جهانی و استقرار عدالت در همه مناطق عالم وجود داشته باشد ولی اینکه این هدف در چند سال قابل دسترسی است، قابل تخمین و گمانه زنی نیست و باید به روایات امامان معصوم(علیهم السلام) رجوع کرد. البته با توجه به قابلیتهای آن رهبر الهی و توفیق و مدد غیبی برای آن حضرت و اصحاب و یاران شایستهای که در اختیار اوست و آمادگی جهانی برای پذیرفتن حاکمیت ارزشها و زیباییها در زمان ظهور، ممکن است که رسالت مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمانی نسبتاً کوتاه انجام شود و جریانی که بشریت در طول قرون متمادی از ایجاد آن ناتوان بوده است در کمتر از 10 سال اتفاق افتد.
روایاتی که مدت حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بیان میکند بسیار گوناگون است. بعضی از آنها مدت حکومت آن حضرت را 5 سال و تعدادی از آنها 7 سال و برخی دیگر 8 و 9 و 10 سال بیان کرده است. چند روایت هم مدت حکومت را 19 سال و چند ماه و بالاخره 40 سال و 309 سال بر شمرده است. (38)
گذشته از اینکه علّت این همه اختلاف در روایات، روشن نیست پیدا کردن مدت واقعی حکومت از میان این روایات کاری دشوار است. اما بعضی از علمای شیعه با توجه به فراوانی و شهرت روایات 7 سال، این نظر را انتخاب کردهاند. (39)
و بعضی دیگر گفتهاند مدت حکومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 7 سال است ولی هر سال از سالهای حکومت حضرت به اندازه 10 سال از سالهای ماست که این مطلب نیز در بعضی روایات آمده است:
راوی از امام صادق(علیه السلام) درباره مدت حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سؤال میکند و امام میفرماید:
«(حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هفت سال حکومت میکند که برابر 70 سال از سالهای روزگار شماست.» (40)
مرحوم مجلسی; میفرماید:
«روایاتی که درباره مدت حکومت امام(علیه السلام) رسیده است باید به احتمالهای زیر توجیه کرد: برخی روایات به تمام مدت حکومت اشاره دارد و برخی بر مدت ثبات و استقرار و حکومت. بعضی مطابق سالها و روزهایی است که ما با آن آشناییم و بعضی مطابق سالها و ماههای روزگار حضرت است که طولانی میباشد و خداوند به حقیقت مطلب آگاه است.» (41)
سیره حکومتی امام
هر حاکمی در حکومت و بخشهای مختلف مدیریت خود شیوهای مخصوص دارد که این خود از مشخصههای حکومت اوست. امام موعود و مهدی منتظر(علیه السلام) نیز وقتی حکومت جهان را به دست گیرد در تدبیر نظام جهانی خود روش و متد خاصّی دارد. گرچه در ضمن مباحث گذشته به گوشه هایی از شیوه عملکرد آن حضرت اشاره شد ولی به جهت اهمیت موضوع مناسب است در این مجال به گونه مستقلّ به آن بپردازیم و در زلال سخنان پیامبر اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) شیوه حکومتی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بهتر و بیشتر بشناسیم.
آنچه در ابتدا باید بر آن تأکید شود این است که روایات، یک تصویر کلّی از سیره آن بزرگوار به دست داده است و آن عبارتست از اینکه سیره امام مهدی همان سیره و روش پیامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) است و آنگونه که پیامبر در زمان ظهور خود با جاهلیت بشری در همه ابعاد آن مبارزه کرد و اسلام ناب که ضامن سعادت دنیا و آخرت است را بر محیط خود حاکم کرد، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز با ظهور خود با جاهلیت جدید که دردناکتر از جاهلیت قدیم است بر خورد خواهد کرد و ارزشهای اسلامی و الهی را بر ویرانههای جاهلیت مدرن، بنا خواهد کرد.
از امام صادق(علیه السلام) درباره سیره حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سؤال شد، فرمود:
«یصْنَعُ کَما صَنَعَ رَسُولُ اللّه(صلی الله علیه و آله وسلم) یهْدِمُ ما کانَ قَبْلَهُ کَما هَدَمَ رَسُولُ اللّه(صلی الله علیه و آله وسلم) اَمْرَالْجاهِلِیة وَیسْتَأنِفُ الاِْسْلامَ جَدیداً. (42)
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مانند پیامبر اسلام عمل خواهد کرد (و) همانگونه که پیامبر آنچه از روش جاهلیت (در میان مردم مرسوم) بود از میان برد، همینگونه روشهای جاهلی پیش از ظهور خود را نابود خواهد ساخت و اسلام را از نو پی ریزی خواهد کرد.»
این سیاست کلّی امام موعود(علیه السلام) در زمان حاکمیت اوست. البته شرایط زمانی متفاوت، موجب تغییراتی در شیوه اجرا و حکومت داری میشود که در روایات مطرح گردیده و ما در بخشهای جداگانه به آنها میپردازیم.
سیره جهادی و مبارزاتی
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با انقلاب جهانی خود بساط کفر و شرک را از گستره زمین بر میچیند و همگان را به دین مقدس اسلام دعوت میکند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در این باره فرموده است:
«شیوه او [امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)] شیوه من است و مردم را بر آئین و شریعت من قرار میدهد.» (43)
البته آن حضرت در شرایطی ظهور میکند که حق به گونهای آشکار، معرفی گردیده و از هر جهت بر مردم جهان، حجّت تمام شده است.
با این حال طبق برخی از روایات، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تورات و انجیل واقعی و تحریف نشده را از غاری در انطاکیه بیرون میآورد و به وسیله آنها با یهودیان و مسیحیان جهان احتجاج میکند که بسیاری از ایشان مسلمان میشوند. (44) در این میان آنچه که گرایش ملّتهای گوناگون را به اسلام بیشتر میکند آن است که همگان آشکارا میبینند که مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با امدادهای غیبی یاری میگردد و نشانههای پیامبران همچون عصای موسی(علیه السلام) و انگشتر سلیمان(علیه السلام) و زره و شمشیر و پرچم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) را همراه دارد(45) و برای تحقق اهداف پیامبران خدا و برقراری عدالت جهانی قیام کرده است. روشن است که در چنین بستری که حق و حقیقت آشکارا بر جهانیان عرضه شده است، تنها کسانی در جبهه باطل باقی میمانند که به کلّی هویت انسانی و الهی خود را از دست داده باشند و اینان همانها هستند که جز فساد و تباهی و ظلم از آنها سر نمیزند و لازم است ساحت دولت مهدوی از لوث وجود آنان پاک گردد. اینجاست که شمشیر برنده عدالت مهدوی از نیام برآمده و با قدرت و صولت بر پیکر ستمکاران لجوج فرود میآید و کسی از آنها را باقی نمیگذارد. این شیوه و روش پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز بوده است. (46)
سیره قضایی امام
از آنجا که موعود منتظر برای استقرار عدالت در تمام زمین ذخیره شده است، برای انجام رسالت خود نیاز به یک سیستم قضایی مستحکم دارد بنابراین آن حضرت در این بخش به شیوه جدّ بزرگوارش امام علی(علیه السلام) عمل میکند و با جدّیت و قدرت به دنبال بدست آوردن حقوق پایمال شده مردمان است و حق را در هر کجا باشد، گرفته و به صاحب آن بر میگرداند.
و چنان به عدالت رفتار میکند که مطابق روایات، زندگان آرزو میکنند که مردگان بر گردند و از برکت عدل او بهرهمند شوند. (47)
گفتنی است که بخشی از روایات بیانگر آن است که امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مقام قضاوت مانند حضرت سلیمان(علیه السلام) و حضرت داود(علیه السلام) عمل میکند و مانند آنها با علم الهی که دارد حکم میکند و نه با استناد به شاهد و گواه.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«وقتی قائم آل محمد قیام کند مانند داود و سلیمان(علیهما السلام) داوری میکند، (یعنی) شاهد و گواه طلب نمیکند.» (48)
و شاید راز اینگونه داوری آن است که به سبب اعتماد بر علم الهی، عدالت حقیقی بر پا میشود در حالی که وقتی بر گواهان و سخن آنها تکیه میشود، عدالت ظاهری حاکم میشود زیرا به هر حال شاهدان از میان انسانها هستند و احتمال اشتباه هست.
البته درکِ چگونگی قضاوت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شیوه گفته شده کار دشواری است ولی میتوان فهمید که این شیوه با اوضاع روزگار آن حضرت سازگار است.
سیره مدیریتی امام علیه السلام
یکی از ارکان مهم حکومت، کارگزاران آن هستند. وقتی مسئولان حکومتی افرادی شایسته باشند، کار دولت و ملّت به سامان خواهد رسید و دست یابی به اهداف حکومت، آسانتر خواهد بود.
حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان رئیس حکومت جهانی، برای مناطق گوناگون عالم، حاکمانی را از میان بهترین یاوران خود بر میگزیند، آنها تمام ویژگیهای یک حاکم اسلامی از قبیل دانش مدیریت، تعهّد و پاکی در نیت و عمل و شجاعت در تصمیم گیری را دارا هستند. با این حال شخص امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان فرمانروای بزرگ و مرکز مدیریت عالم به صورت مداوم عملکرد حاکمان را زیر نظر دارد و با شدّت و دقّت و بدون چشم پوشی کار آنها را حساب رسی میکند. این ویژگی مهمّ که پیش از حکومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نادیده گرفته شده است در روایات به عنوان یکی از علامتهای حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان گردیده است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«عَلامَةُ الْمَهْدی اَنْ یکُونَ شَدیداً عَلَی الْعُمّالِ جَواداً بِالْمالِ رَحیماً بِالْمَساکین(49)؛
علامت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن است که با کارگزاران خود شدید (و دقیق) است. دست بخشندهای دارد و نسبت به مسکینان مهربان است.»
سیره اقتصادی امام
روش امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در امور مالی حکومت بر مبنای مساوات قرار دارد و این همان روش پسندیدهای است که در زمان پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) وجود داشته است و پس از او، این شیوه تغییر یافت و معیارهای دروغینی برای پرداختهای بی حساب به افراد، جای آن را گرفت و سبب پیدایش فاصله طبقاتی در جامعه اسلامی آن روز شد و اگرچه امام علی(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) در مدت خلافت خود به نظام برابری در پرداخت اموال مسلمین پای بند بودند ولی پس از ایشان بنی امیه اموال مسلمانان را مانند ملک شخصی خود و بر طبق مصالح فردی، به کار میبردند و از این راه پایههای حکومت نامشروع خود را محکم میکردند. آنها زمینهای کشاورزی یا غیر آن از ثروتها و اموال عمومی را به نزدیکان خود میبخشیدند و این کار که به ویژه در زمان خلیفه سوم و دوران بنی امیه رایج گردیده بود حالتی رسمی پیدا کرد.
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مظهر عدالت و دادگری است، بیت المالِ مردم را به عنوان ثروتی عمومی که همگان در آن شریک هستند قرار میدهد به گونهای که هیچ گونه تبعیض و امتیاز خواهی در آن راه نداشته باشد و بخشش ثروتها و زمینها به کلّی ممنوع باشد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«... اِذا قامَ قائِمُنا اضْمَحَلَّت الْقَطائِعُ فَلاقَطائِع(50)؛
زمانی که قائم ما قیام کند، قطایع (زمین هایی که زمامداران و حکام جور در مالکیت خود در آوره و یا واگذار کرده اند) از بین میرود به طوری که دیگر قطایعی در میان نخواهد بود.»
و دیگر از شاخصههای شیوه مالی امام آن است که در راستای رفع نیازهای مادّی و ایجاد رفاهی معقول برای زندگی تمام افراد، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اموال فراوانی به مردم میبخشد و در حکومت او هر نیازمندی که از او طلب میکند، اموال زیادی دریافت میکند.
پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«... فَهُوَ یحْثُوا الْمالَ حَثْواً(51)؛
او (مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اموال را به فراوانی میبخشد.»
و این شیوه برای ایجاد زمینههای اصلاح فردی و اجتماعی است که هدف بزرگ امام خوبان است. آن حضرت با بی نیاز کردن مردم از جهت مادّی، در پی ایجاد زمینه مناسب برای پرداختن افراد به طاعت و عبادت پروردگار است که در بخش اهداف حکومت به تفصیل درباره آن سخن گفتیم.
سیرهی شخصی امام
سیره امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در رفتار شخصی و نیز در ارتباط با مردم، نمایانگر یک حاکم اسلامی نمونه است که حکومت در نگاه او وسیلهای است برای خدمت به مردم و رسانیدن آنها به قلههای کمال و نه جایگاهی برای زراندوزی و ستمگری و به استثمار کشیدن بندگان خدا!
به راستی که آن امام صالحان در کرسی حکمفرمایی یاد آور حکومت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) است و با وجود آنکه همه اموال و ثروتها در اختیار اوست در زندگی شخصی خود در پایین ترین سطح به سر میبرد و به کمترینها قناعت میکند.
امام علی(علیه السلام) در توصیف او فرموده است:
«امام [مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)] با خود عهد میبندد که [اگرچه حاکم و رهبر جامعه بشری است ولی] همانند رعیت خود راه رود و مانند آنان بپوشد و بر مرکبی همچون مرکب آنها سوار شود... و به کم قناعت کند.» (52)
امام علی(علیه السلام) خود چنین بود و در زندگی دنیا و خوراک و پوشش آن زهدی پیامبرگونه داشت و مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این میدان به آن حضرت اقتدا خواهد کرد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«اِنَّ قائِمَنا اِذا قامَ لَبِسَ لِباسَ عَلِی وَ سارَ بِسیرَتِهِ(53)؛
وقتی قائم ما قیام کند لباس علی(علیه السلام) را در بر میکند و روش او را پیش میگیرد.»
او که درباره خود سخت گیر و دقیق است، با امت چون پدری مهربان است و آسایش و راحتی آنها را میخواهد به گونهای که در روایت امام رضا(علیه السلام) اینگونه توصیف شده است:
«اَلاِْمام، الاَْنیسُ الرّفیق وَالوالِدُ الشَّفیق وَالاَْخُ الشَّقیق وَالأُمُّ البَرَّةِ بِالْوَلَدِالصَّغیر مَفْزَعُ الْعِبادَ فِی الدّاهِیة النّاد(54)؛
امام آن همدم همراه و آن پدر مهربان و برادر تنی (که پشتیبان برادر) است و مادر دلسوز نسبت به فرزند خردسال است و پناهگاه بندگان در واقعه هولناک.»
آری او چنان با امت صمیمی و نزدیک است که همه او را پناهگاه خود میدانند.
از پیامبر مکرّم اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) روایت شده که درباره مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرموده است:
«امّتش به او پناه میبرند آن گونه که زنبورها به ملکه خود پناهنده میشوند.» (55)
او مصداق کامل رهبری است که از میان مردم برگزیده شده و در بین آنها و مانند آنها زندگی میکند. به همین دلیل دردهای آنها را به خوبی میشناسد و درمان آن را میداند و تمام همّت خود را برای بهبودی حال آنها به کار میگیرد و در این راه تنها به رضایت الهی میاندیشد. در این صورت چرا امّت در کنار او به آرامش و امنیّت نرسد و به کدام دلیل دل به غیر او بسپارد؟!
مقبولیّت عمومی
یکی از دغدغههای حکومتها جلب رضایت عموم بوده است ولی به خاطر ضعفهای بسیاری که در اداره مجموعهها وجود داشته چنین رضایتی حاصل نشده است. از ویژگیهای اساسی حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همین است که مورد قبول همه افراد و اجتماعات بشری است و نه تنها همه اهل زمین که ساکنان آسمان نیز نسبت به آن حکومت الهی و فرمانروای عدل گستر رضایت کامل دارند.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«شما را بشارت میدهم به مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف).. اهل آسمان و زمین از او (و حکومت او) راضی هستند. و چگونه ممکن است که کسی از حاکمیت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ناراضی باشد و حال آنکه برای همه جهانیان روشن میشود که صلاح امر بشر و سعادت او در همه جنبههای مادی و معنوی تنها در سایه حکومت الهی آن حضرت است.» (56)
بجاست در پایان این بخش کلام جاودانه امام علی(علیه السلام) را به عنوان حُسن ختام بیاوریم:
«... خداوند او را (امام مهدی را) به وسیله فرشتگان خود تأیید میکند و یاران او را حفظ میکند و به وسیله نشانههای خود یاریش میکند و او را بر اهل زمین پیروز میگرداند به گونهای که (همه) با میل و رغبت یا به اکراه به او میگروند و زمین را از عدل و داد و از روشنایی و دلیل پر میکند. شهرها به او ایمان میآورند تا اینکه کافری نمیماند جز آنکه ایمان میآورد و زشت کاری نمیماند جز آنکه نیکو میگردد و در حکومت او درندگان با هم آشتی میکنند و زمین برکتهای خود را بیرون میریزد و آسمان خیرات خود را فرو میبارد و گنجها (ی زمین) برای او آشکار میگردد... پس خوشا حال آنکه روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود.» (57)
خلاصه درس
دستاوردهای حکومت مهدوی مطابق با اهداف اصیل و نیازهای واقعی و فطری بشر، خواهد بود.
مهمترین دستاوردهای حکومتی حضرت عبارت اند از: عدالت فراگیر، رشد اخلاق و ایمان، اتحاد و همدلی، سلامتی جسمی و روحی جامعه، فزونی برکات، رفع فقر، امنیّت عمومی، رشد علم و نابودی کفر و حاکمیت جهانی اسلام.
از نظر قلمرو، حکومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جهانی میباشد.
مرکز حکومت جهانی مهدوی، شهر کوفه مقرّ خلافت امیر المومنین(علیه السلام) میباشد.
مدت حکومت حضرت در روایات متفاوت نقل شده است آنچه مسلم است این است که حضرت به قدری طولانی حکومت خواهند کرد تا تحولات عظیم حکومت عدل جهانی پدید آید و عدالت در جهان مستقرگردد.
سیره حکومتی حضرت از بعد مدیریتی، قضائی، اقتصادی و... اجرای دین و عدالت و شکوفایی بشریت خواهند بود.
---------------------------------
1. بحارالانوار، ج 52، ص 362.
2. قرآن مى فرماید: «ان الله یأمر بالعدل والاحسان یعنى به راستى که خداوند به عدالت و نیکوکارى فرمان مى دهد»؛ سوره نحل، آیه90.
3. بحارالانوار، ج 52، ح 71، ص 336.
4. کافى، ج 1، ح 3، ص 58.
5. در دو بخش قبلى به تفصیل درباره عدالت دوران امام مهدى و کمال عقلى مردم در آن روزگار سخن گفته شد.
6. اشاره به آیه «انما المؤمنون اخوة...، همانا مؤمنان با یکدیگر برادرند»؛ سوره حجرات، آیه10.
7. کمال الدین، ج 2، باب 55، ح 7، ص 548.
8. بحارالانوار، ج 52، ح 164، ص 372.
9. بحارالانوار، ح 138، ص 364.
10. همان، ح 68، ص 335.
11. غیبت طوسى، ح 149، ص 188.
12. سوره اعراف، آیه 96.
13. ر.ک: منتخب الاثر، فصل 7، باب 3، 4، صص 589 ـ 593.
14. بحارالانوار، ج 52، ح 212، ص 390.
15. بحارالانوار، ج 51، ص 84.
16. همان، ص 92.
17. سوره توبه، آیه 33؛ سوره فتح، آیه 28 و سوره صف، آیه 9.
18. سوره آل عمران، آیه 9.
19. این سخن نه یک ادعا بلکه یک واقعیت تاریخى است و مفسرین بزرگ از شیعه و سنى از آن سخن گفتهاند. مثل فخر رازى در «التفسیر الکبیر»، ج16، ص40 و قرطبى در «تفسیر القرطبى» ج8، ص121 و طبرسى در «مجمع البیان»، ج5، ص35.
20. «و با آنان (مشرکان) بجنگید تا اینکه (در زمین) فتنه و فسادى نماند و آئین همه، دین خدا گردد.» (سوره انفال، آیه39)
21. برای تأویل معانی مختلفی گفتهاند و یکی از آنها معانی موجود در آیات است.
22. بحارالانوار، ج 51، ص 55.
23. خصال، ج 2، ص 418.
24. سوره نور، آیه 55.
25. الغیبة نعمانى، ح 35، ص 240.
26. بحارالانوار، ج 52، ص 326.
27. البته ممکن است که روایات مذکور اشاره به اعجاز هم داشته باشد.
28. بحارالانوار، ج 52، ص 391.
29. بحارالانوار، ج52، ص 336.
30. همان، ص 390.
31. کمال الدین، باب 25، ح 4 و باب 24، ح 1 و 7.
32. ر.ک: الغیبة نعمانى و احتجاج طبرسى.
33. کمال الدین، ج 1، باب 23، ح 4، ص 477.
34. همان، ج1، ح 16، ص 603.
35. بحارالانوار، ج 53، ص 11.
36. کمال الدین، ج 1، باب 23، ح 4، ص 477.
37. الغیبة طوسى، فصل 8، ح 493، ص 472.
38. براى آگاهى از روایات به کتاب چشم اندازى به حکومت حضرت مهدى(علیه السلام)، نجم الدین طبسى، ص173-175 رجوع شود.
39. ر.ک: «المهدى»، سیدصدرالدین صدر، ص239؛ تاریخ مابعدالظهور، سیدمحمد صدر.
40. الغیبة طوسى، فصل 8، ح 497، ص 474.
41. بحارالانوار، ج 52، ص 280.
42. الغیبة نعمانى، باب 13، ح 13، ص 236.
43. کمال الدین، ج 2، باب 39، ح 6، ص 122.
44. ر.ک: به الفتن، صص 249-251.
45. ر.ک به اثبات الهداة، ج 3، صص 439 - 494.
46. همان، ص 450.
47. الفتن، ص 99.
48. اثبات الهداة، ج 3، ص 447.
49. معجم احادیث الامام المهدى(علیه السلام)، ج 1، ح 152، ص 246.
50. بحارالانوار، ج 52، ص 309.
51. معجم احادیث الامام المهدى(علیه السلام)، ج 1، ص 232، ح 143.
52. منتخب الاثر، فصل 6، باب 11، ح 4، ص 581.
53. وسائل الشیعه، ج 3، ص 348.
54. اصول کافى، ج 1، ح 1، ص 225.
55. منتخب الاثر، فصل 7، باب 7، ح 2، ص 598.
56. بحارالانوار، ج 51، ص 81.
57. اثبات الهداة، ج 3، ص 524.