امروز دنیا، دنیاى مبارزه دو جانبه است. یک طرف، قدرتمندان و قوى پنجههاى جهان قرار دارند و طرف دیگر ملت هاى مظلوم و مستضعف هستند. چنین مبارزهاى، امروز واضح و پر مرارت است؛ مبارزهاى است که در آن، قدرتمندان، انواع و اقسام کارهاى خلاف را انجام مىدهند و ملت ها مظلوم واقع مىشوند. دست هاى پلید قدرت، دنیا را از ظلم و جور پر کردهاند. کجاست که نشانى از ظلم و جور آنها نباشد؟ همانطور که امیرالمؤمنین (ع)، در آن دوران نسبت به یک نظام فرمودند؛ امروز مىشود نسبت به نظام استکبارى گفت: «ما من بیت وبر و لا مدر الا دخل فیها ظلمهم و نبا بها سوء رأیهم» ظلمشان تمام زوایاى عالم را گرفته است. این ظلم ، ظلم جهانى از سوى مستکبرین و قلدرهاى عالم، تکلیفى را روى دوش ما مىگذارد.
حال تکلیف چیست؟
تکلیف ملت ما مبارزه با ظلم و جور و بىعدالتى و حقکشى و مردمکشى است.
چگونه مىشود این مبارزه را انجام داد؟
این مبارزه با دست خالى از سلاح، شاید انجام شود؛ اما با دست خالى از علم و معرفت و ایمان، شدنی نیست. این مبارزه بدون شک با بیکارى و بیهودگى و هرزگى نسل هاى رو به رشد، انجام نمىشود. این مبارزه با ایمان کامل، هوشیارى و با تلاش همه جانبه از سوى تمام اقشار جامعه ، مخصوصاً قشرهاى جوان و نوجوان، باید انجام شود.
بنیاد و اساس اسلام ، مبارزه و تفکر مثبت ظلمستیزی است: «ملت اسلام پیرو مکتبی است که برنامه آن خلاصه میشود در دو کلمه: « لاتَظلمون و لاتُظلمون ».
بدون شک یکی از بزرگترین عوامل انحطاط جوامع بشری این است که طرز تفکر افراد جامعه در مورد مبارزه و مقابله با ظلم وستم و طرز تصور آنها در مورد عدالت و عدالتخواهی بمیرد.
نه تنها ترک ظلم ستیزی و مرگ تفکر عدالتخواهی باعث سلطه اشرار و ستمگران بر جامعه میگردد بلکه شریعت و دین (و در واقع تفکر دینی و مذهبی) نیز قوام و پایه خود و درنتیجه قدرت پویایی خود را از دست میدهد. امام علی (ع) در این ارتباط میفرمایند:
«قوام الشریعه الامر بالمعروف و النهی عن المنکر.»
قوام و جوهره وجودی شریعت، امر به معروف و نهی از منکراست.
شیوه و روش تمامی پیامبران و ائمه اطهار(ع) مبارزه با استکبار و ظلم ستیزی در هر زمان بوده است در زمان حضرت موسی(ع) استکبار «فرعون» بود، زمانی استکبار «نمرود» بود، زمانی استکبار «معاویه» بود، زمانی دیگر استکبار «یزید» بود و... و تمام پیامبران الهی و ائمه ما با این مستکبران مبارزه می کردند و هیچ گاه این مبارزه تعطیل نشده است.
حضرت امام علی(ع)در محرابش به خاطر شدّت عدالتش کشته شد
«و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملک به الاماء لرددته فان فی العمل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق» به خدا قسم اگر آن املاک را بیابم به مسلمین بر مىگردانم گر چه مهریه زنان شده باشد، یا با آن کنیزها خریده باشند. زیرا گشایش امور با عدالت است، کسى که عدالت او را در مضیقه اندازد ظلم و ستم مضیقه بیشترى براى او ایجاد مىکند. (نهج البلاغه، ص58ـ59.)
صلح امام حسن(ع)، صلحی هوشمندانه و زیرکانه
صلح امام حسن(ع) هنر ایشان بود. امام حسن مجتبی کاری کردند که جریان اصیل اسلام که از مکه شروع شده بود و به صورت حکومت اسلامی درآمد و تا زمان امیرالمومنین (ع) این حکومت ادامه پیدا کرد، در زمان ایشان به شکل حکومت نبود اما به شکل نهضت( و نه به شکل حکومت) ادامه یافت و با صلح امام حسن، اسلام ناب، اصیل، ظلم ستیز، اسلام سازش ناپذیر و دور از تحریف و مبرا باقی ماند.
امام حسین(ع) باید قیام کند
امام حسین(ع) باید قیام کند، زیرا انحراف پیدا شده بود و بعد از معاویه کسی به حکومت رسیده بود که حتی ظواهر اسلام را هم رعایت نمی کرد. شرب خمر و کارهای خلاف می کرد. تعرضات و فسادهای جنسی را واضح انجام میداد. علنا شعر برخلاف قرآن و بر رد دین میگفت. چون زمانی که حاکم فاسد باشد و فساد او همه فضا را پر کند، در نتیجه زمینه قیام فراهم میشود. یعنی فضای جامعه اسلامی بستری مناسب برای دریافت پیام سیدالشهداء به انسان های هم عصر وآیندگان بود . این در حالی است که اگر امام حسین(ع) در زمان معاویه، قیام می کرد پیام او دفن میشد.
عبادت امام سجاد(ع) و صراحت امام صادق(ع)
امام سجاد(ع) در زبان یک عابد و زاهد به ظلم ستیزی پرداختند و بارها با زبان دعا از دستگاه حاکم با زشتی یاد میکنند.
اگر 35 سال تلاش امام سجاد(ع) را از زندگی ائمه قطع کنیم، قطعا به آنجایی نخواهیم رسید که امام صادق(ع) رفتاری آن چنان صریح و آشکار با حکومت اموی یا بعدها با حکومت عباسی داشت.
بیان کوتاه و پر مغز امام باقر(ع)
"به وسیله ما بود که خداوند گذشتگان شما را هدایت کرد و به دست ما نیز خواهد بود که مُهر پایان به کار شما میزند، اگر شما را امروز دولتی مستعجل است ما را دولتی دیرنده خواهد بود و ماییم اهل عاقبت،که خدا فرمود: عاقبت متعلق به اهل تقواست" امام باقر(ع) با این بیان کوتاه و پر مغز که تظلم و تحکم و نوید و تهدید و اثبات و رد را یک جا می گوید هر شنودهای را به حقانیت گوینده آن معتقد میسازد.
امام صادق(ع) و گردآوردن خیل کثیری از مشتاقان دانشِ دین در پیرامون خود
امام صادق(ع) با گستردن بساط علمی و گردآوردن خیل کثیری از مشتاقان دانشِ دین در پیرامون خود و تعلیم دین به شیوه ای مخصوص، که مخالف با روال معمولی فقه و حدیث و تفسیر و به طور کلی مغایر با دین شناسی خود و دین شناسی رایج علما و محدثان و مفسران وابسته به دستگاه خلافت است، عملا دین شناسی خود و دین ناشناسی دستگاه خلافت را با تمام علمای وابسته و نام و نشان دارش اثبات میکند و از این رهگذر به ظلم ستیزی خود بعدی تازه میبخشد.
امام رضا(ع)، ولیعهدی که هیچ مسئولیتی را قبول نکردند
امام رضا(ع) فقط به این دلیل شرط ولیعهدی را پذیرفت که در هیچ یک از شئون حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد و بنابراین امام که در کسوت ولیعهدی از امکانات دستگاه خلافت برخوردار می بود هیچ مسئولیتی را قبول نکردند و با این روش به ظلم ستیزی پرداختند و این مهم را را اثبات کردند که این دستگاه ظالم است و شایستگی همراهی ندارد.
امام جواد(ع) و مبارزه با تزویر
اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد،کار او آسان تر است. اما مأمون عباسی چهره ای از قداست و طرفداری از اسلام دارد و با این چهره ظلم میکند . امام رضا(ع) و امام جواد(ع) همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهره مأمون کنار بزنند و موفق شدند.
دستگاههای ظالم مرعوب امام زمان(عج) میشوند
آنچه مسلم است، اینکه حضرت مهدی (عج) به وسیله رُعب پیروز میشود و دولت های ستمگر و دستگاههای ظالم مرعوب ایشان خواهند شد و این چیزی است که ما امروز یک نمونه کوچک آن را در جامعه خودمان می بینیم. امروز حکومت و نظام جمهوری اسلامی، رشحهای از رشحات حکومت اسلامی و قطرهای از اقیانوس عظمت الهی است.
مرگ اندیشه قیام در راه خدا و سکوت
مرگ اندیشه قیام و جهاد، حاصلی جز سکوت و سکون به دنبال ندارد و سکوت و فقدان مبارزه نیز نتیجهای جز تباهی، ضعف، ذلت و خواری و انحطاط به بار نمیآورد. مرگ اندیشه قیام در راه خدا و سکوت، نشانه فقدان ایمان یا ضعف ایمان است.
حضرت امام خمینی(ره) در این باره فرمودهاند:
«جنگ های رسول اکرم(ص)، رحمتش کمتر از نصایح ایشان نبود اینهایی که گمان میکنند که اسلام نگفته است «جنگ جنگ تا پیروزی» اگر مقصودشان این است که در قرآن این عبارت نیست، درست میگویند، و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست اشتباه میکنند. قرآن میفرماید: «قاتلوهم حتی لاتکون فتنه (193 بقره) همه بشر را دعوت میکند به مقاتله برای رفع فتنه یعنی «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم...» یعنی باید کسانی که تبعیت از قرآن میکنند در نظر داشته باشند که باید تا آن جایی که قدرت دارند به نبردشان ادامه بدهند تا این که فتنه از عالم برداشته شود.» (صحیفه امام ج 19 ص 113)