از آنجایی که خط بزرگ ایالات متحده آمریکا منافع رژیم صهیونیستی در منطقه و جهان است، و هدف اصلی آن در جنگهای اخیر منطقه منافع اقتصادی و سیاسیاش بود، هیچ انسان منصفی در مورد شیطان بزرگ بودن آمریکا شک ندارد. اما چگونه میتوان با شیطان به توافق رسید!! خداوند متعال در مورد توافق با شیطان می فرماید: (این، اعلام) بیزارى از سوى خدا و پیامبر او، به کسانى از مشرکان است که با آنها عهد بستهاید!(التوبه/1)(1) صلح حدیبیه و صلح امام حسن مجتبی علیه السلام هم توافق با شیطان بود و قطعا توافق امروز خط حق و باطل را هم باید در همان جهت تفسیر کرد.
این تفسیر فواید بسیاری دارد از جمله اینکه برخی شیفتگان دوستی با آمریکا را بیدار میکند زیرا در هر دو صلح قبلی ضمن منفعت موقت برای جریان حق، این خط باطل بود که در زمان بسیار اندکی از تعهداتش شانه خالی کرد و پیمان را شکست. شاید این آیه کریمه شرح حال روشنفکرانی باشد که با مجیزگوییهای مختلف، راه رفاه و حل مشکلات را در ارتباط با غرب و آمریکا ترسیم میکنند. «آیا ندیدی کسانی را که بهرهای از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت» و «طاغوت» [= بت و بتپرستان] ایمان میآورند، و درباره کافران میگویند: «آنها، از کسانی که ایمان آوردهاند، هدایت یافتهترند»؟!(النساء/51)(2)
اما تا زمانی که شیطان و مشرکان بر معاهده و توافق پابرجا هستند، باید بر آن معاهده پابرجا ماند. «مگر کسانى از مشرکان که با آنها عهد بستید، و چیزى از آن را در حقّ شما فروگذار نکردند، و احدى را بر ضدّ شما تقویت ننمودند پیمان آنها را تا پایان مدّتشان محترم بشمرید زیرا خداوند پرهیزگاران را دوست دارد»(التوبه/4)(3)
بدین ترتیب آینده شناسی توافق ژنو از دو صورت خارج نیست:
1- با توجه به تجارب توافقات گذشته جریان حق با جریان باطل، باطل تحمل ادامه توافق را نداشته و زیر تعهداتش میزند که در اینصورت باید تحلیل کرد که چه بردی برای جریان حق میماند.
2- جریان باطل برای مدتی به توافقات پایبند خواهد بود که قطعا جریان حق هم نباید زیر میز تعهداتش بزند.
فرض دوم معلوم است زیرا در صورت توجه به عهد خود، غنی سازی در خاک جمهوری اسلامی ایران و با تکنولوژی خود ایران را پذیرفته اند ضمن اینکه در یک فرآیند زمانی مشخص باید قدم های سازنده ای در جهت برداشتن تحریم ها پیش روند.
و اما فرض اول: اگر طرف آمریکایی به توافقات عمل نکرد چه میشود؟ آیا ایران هم میتواند زیر میز توافقات بزند یا خیر؟ آنچه که از کلام سوزان رایس فهمیده میشود همه توپها در زمین ایران است(4) یعنی عمل آنها به تهداتشان منوط به عمل ایران به تعهدات است که در فرض عالی در طول این شش ماه، گام به گام پیش بروند. حال سوال اساسی این است که در هر دو صورت چگونه میتوانیم این توافقنامه را برد-برد بدانیم؟ هرچند تحلیلهایی در مورد متن توافقنامه وجود دارد که: (5)
1- یک مشکل در صفحه آخر (صفحه 4) پاراگراف چهارم عناصر گام نهایی است که در آن آمده این توافق نامه باید متضمن یک برنامه غنی سازی باشد که توسط طرفین تعریف شود ، یعنی اینکه هر کدام از طرفین تعریف خاص خود را دارند. حال که ایران این توافقنامه را امضا کرده آیا ما حق غنی سازی را داریم یا نه؟ جواب خیر است. یعنی ما حق غنی سازی را مشروط کرده ایم به موافقت طرف مقابل. یعنی اگر تا دیروز میگفتیم غنی سازی حق مسلم ماست ولی امروز باید بگوییم که اگر طرف غربی موافق باشد غنی سازی حق مسلم ماست.(6)
2- طرف غربی مدعی است بر اساس توافقنامه ژنو ایران باید فعالیتهایش در اراک را متوقف کرده و همچنین دسترسی به اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که غرب از مدتها پیش خواستار آن بود را فراهم نماید. این اقدام، اطلاعات بسیار مهمی درباره رآکتور اراک که پیش از این در دسترس قرار نداشت و با دانش بومی ساخته شده است را به طرف مقابل هدیه میکند و معنایش این است که ایران بهره برداری از تنها راکتور بومی و تولید داخل را متوقف و دانش محرمانه ساخت آن را نیز در اختیار طرف مقابل قرار میدهد که امتیاز بسیار مهم و ویژه ای برای غربیها تلقی خواهد شد. گروه 1+5 در بیانیه ای که بلافاصله پس از امضای توافقنامه ژنو صادر کرد به طور خاص به موضوع اراک اشاره و تاکید میکند: غرب از سالها قبل به دنبال کسب اطلاع بیشتر از ماهیت این پروژه و در واقع توقف آن بوده است! (7)
3- طرف مقابل تاکید دارد هیچ اقدامی در جهت برداشتن و منتفی کردن مکانیزم تحریمها بر نخواهد داشت و به همین خاطر هیچ تعهدی در خصوص رفع تحریمهای مالی و بانکی ایران که گلوگاه اصلی مکانیزم تحریمها است نداده و صرفا به حذف بخش کوچکی از نتایج این مکانیزم مبادرت کرده است... پس ملت ایران در قبال تمام چیزهایی که داده فقط شاید به حدود 7 میلیارد دلار پول و لغو بخشی از تحریمهای حوزه طلا، خودرو و پتروشیمی دست یابد!(8)
برای یک قضاوت صحیح در مورد برد-برد بودن توافقنامه ژنو میتوان به روش پایا پای تحریم در مقابل پیشرفتهای هستهای در تناظر با برداشتن تحریم در مقابل تعطیلی برخی از پیشرفتها، عمل کرد. به عبارت دیگر اگر در مقابل توان هستهای جمهوری اسلامی ایران در مورد راه اندازی راکتور آب سنگین و دستیابی به رشد 20درصد، تحریمهای نفتی و بانک مرکزی وضع شد، پس میبایست در مقابل تعطیلی این پیشرفتها به بازگشایی کامل این تحریمها میرسیدیم!! یا مثلا اصلی ترین قسمت تحریم که مبادلات پولی است برداشته میشد و بعد آنوقت به راحتی ادعای متزلزل شدن ساختار تحریمها از سوی مسئولین برای افکار عمومی مورد قبول واقع میشد.
به هرحال، دستیابی به این توافق میتواند یک برد بسیار مفید هم برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد و آن اتمام حجت با همه جهان است. به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی ایران نشان داد که در برابر اتهامها حاضر شد بیش از تعهدات حقوقی گامهایی در جهت اعتمادسازی و شفافسازی برنامه هستهایاش بردارد و اکنون کشورهایی که ایران را به ساخت بمب هستهای متهم میکنند باید گامهای جدیتری را بعد از شش ماه در جهت اعتمادسازی بردارند و ساختار تحریمها را برهم زنند. اما اگر به خاطر قدرت رسانهای سلطه در وارونه جلوه دادن حقایق چنین نشد، باز هم بُرد دیگری اتفاق میافتد و آن ارتقای وحدت ملی در جهت مقابله با نظام استکباری جهان است. بنابراین دیگر روشنفکران و شیفتگان به غرب از رفاه در توافق با آمریکا سخن نگفته و همه به آمریکای نامطمئن را باور میکنند.
پس هر دو طرف وفای به عهد و عدم وفای کشورهایی که در مقابل ایران قرار گرفتهاند برای جامعه اسلامی ایران برد به همراه خواهد داشت، انشالله.
پی نوشت:
1- بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکین
2- أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْکِتَابِ یؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا
3- إِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ
4- پرده برداری سوزان رایس از مذاکرات هسته ای در ژنو
5- توافقنامه هستهای ایران و 1+5 منتشر شد
6- وزارت خارجه متن توافقنامه را اشتباه ترجمه کرده است/ تیم مذاکره کننده عجله کرد
7- رمز گشایی از بازی برد – برد
8- همان
منبع: فرهنگ