طرح مسکن مهر یکی از بزرگترین اقدامات دولت نهم و دهم بود؛ اقدامی که به زعم بسیاری درخور تقدیر بود. اما اخیرا اظهار نظرهایی در مورد تاثیرات منفی این طرح بر اقتصاد کشور به طور عام، و «نرخ تورم» به طور خاص شنیده میشود. اظهار نظرهایی که اغلب از طرف مسئولین دولت یازدهم بیان شده است، روی دیگری از طرحی را که به زعم بسیاری از مردم کم نقص و کم نظیر بود نشان داد. این طرح در دولت نهم و دهم، به عنوان الگویی جدید برای انبوه سازی در سایر کشورها معرفی میشد، حال آن که دولت یازدهم آن را تهدیدی جدی برای اقتصاد میداند.
در این مقاله ضمن اشاره به برخی سخنان مسئولین درباره تاثیر مخرب طرح مسکن مهر بر اقتصاد، به بیان نظرات موافقین و مخالفین این گفتار پرداخته شده است.
اظهارات مسئولین و انتساب تورم به مسکن مهر
عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی با استناد به سخنان چند روز پیش محمود بهمنی در مورد تاثیر پروژه مسکن مهر بر افزایش تورم گفت: «رییس کل بانک مرکزی هفته گذشته اعلام کرد که بیش از 40 درصد پایه پولی کشور از مسکن مهر تاثیر گرفته است. اگر اکنون شاهد تورم 44 درصدی هستیم، حدود 40 درصد از آن مربوط به اجرای پروژه مسکن مهر است.»
علی طیب نیا، وزیر اقتصاد و دارایی نیز نیمی از نقدینگی سرگردان در بازار کشور و تورم ناشی از آن را حاصل اجرای طرح مسکن مهر عنوان کرد و گفت: «ساخت مسکن ارزان قیمت برای مردم یک هدف بسیار پسندیده است اما این هدف مقدس با وسیله اشتباه به کار گرفته شد و تنها به رشد نقدینگی کمک کرد».
اما در ادامه به بیان دو دسته از نظرات مخالف و موافق در مورد نقش مخرب مسکن مهر در افزایش افسار گسیخته نرخ تورم پرداخته خواهد شد:
موافقان مسکن مهر چه می گویند؟
برخی معتقدند که مسکن مهر اشکالات غیرقابل دفاعی داشته است. موافقین این نظریه که بیشتر از مسئولین دولت یازدهم هستند، انتقادات ذیل را به این طرح وارد کرده اند:
- اختصاص 42 درصد از پایه پولی کشور به مسکن مهر و به تبع آن نقش 16 الی 17 درصدی در افزایش تورم (حدود 40 درصد تورم کشور ناشی از مسکن مهر است.)
- تزریق حدود 40 هزار میلیارد تومان پول به اقتصاد کشور از طریق گشودن خط اعتباری برای بانک ها توسط بانک مرکزی و افزایش میزان پایه پولی کشور.
- دست بردن به جیب بانک مرکزی و برداشت پول توسط دولت از بانک مسکن و بانک مرکزی.
سخن مخالفان چیست؟
نظرات موافقین همه واقعیت نیست؛ بلکه برخی با بیان این سوال که اصلا عدد 40 یا 50 درصد از کجا آمده و چه کسی و کدام نهاد چنین آماری را استخراج کرده است که رئیس جمهور نیز آن را به عنوان یک آمار و سند رسمی بیان کرد، کل این سخنان را از پایه مورد تردید قرار می دهند. آن ها با اشاره به اظهار نظر دکتر عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران که مسئول تولید آمار در حوزه های اقتصادی و غیر آن است، چنین عددی را غیر قابل دفاع می دانند. ایشان در پاسخ به این سوال که«تورم ناشی از مسکن مهر که توسط مسئولان دولت مطرح میشود چه قدر است؟ برخی می گویند تورم مسکن مهر 40 درصد است؟» اینچنین پاسخ می دهد :«در این مورد چنین محاسبهای انجام نشده است»!
برخی دیگر نیز مانند دکتر خوش چهره، اختصاص 40 تا 50 درصد تورم به مسکن مهر را منطقی و درست نمی دانند.
فرهاد بیضایی کارشناس اقتصاد مسکن، این نوع اظهار نظر ها را بیش از آن که اقتصادی باشد، سیاسی می دانند و معتقدند ساخت مسکن مهر تا حدی به مهار قیمت مسکن کمک کرده است.
دکتر عبدالمجید شیخی ، کارشناس اقتصادی و عضو هیأت علمی دانشگاهنیز ضمن تایید سیاسی بودن این اظهارات، به اشتغالزایی معظمی که این طرح در کشور ایجاد کرده است اشاره می کند.
افرادی نیز به مقایسه نسبت نقدینگی کشور به تولید ناخالص داخلی ایران با کشور هایی مثل ژاپن، انگلیس و چین پرداختهاند. افزایش این نسبت سبب افزایش نرخ تورم میشود. اما این نسبت در ایران کمتر از 1 و در کشور های مذکور بیش از 1.5 است. با این وجود نرخ تورم ایران بسیار بیشتر از کشور های مذکور است. لذا افزایش نقدینگی ناشی از ساخت مسکن مهر دلیل اصلی ایجاد تورم نیست. بلکه دلایلی از جمله ناتوانی در هدایت منابع پولی کشور به بخش تولید، نظارت بسیار ضعیف و غیر ساختارمند بر تخصیص منابع پولی از سوی بانک ها، ناکارآمد بودن نظام مالیاتی کشور در بالابردن افزایش هزینه تخصیص پول به بخشهای غیر تولیدی مانند سفتهبازی در بازار ارز، طلا، زمین و مسکن و همچنین غیر عادلانه بودن تخصیص تسهیلات منابع بانکی از سوی بانک مرکزی از عمده دلایل تورم در کشور است.
کمتر بودن شاخص بهای بخش مسکن طی 3 سال گذشته از نرخ تورم عمومی (با توجه به آمار های بانک مرکزی) خود موید این مطلب است که بخش مسکن حتی توانسته است تا حدی تورم عمومی را کنترل کند.
برخی نیز معتقدند که تاثیر تورمی طرح بزرگ مسکن مهر، ناشی از کوتاهی و حتی سودجویی بانک هاست. آن ها با طرح سوالی این ادعا را مطرح می کنند: «چرا بانک ها حاضر نمی شوند 40 هزار میلیارد تومان از سپرده بیش از 460 هزار میلیارد تومانی مردم نزد ایشان را به عنوان تسهیلات مسکن مهر در اختیار ایشان قرار دهند و دولت و بانک مرکزی را مجبور می کنند که برای پرداخت این تسهیلات خط اعتباری در اختیار آن ها قرار داده و پایه پولی را افزایش دهند!؟»
چه باید کرد؟
واقعیت آن است که اظهار نظر در مورد طرحی به وسعت مسکن مهر، باید فارغ از فضای سیاسی دولت و با استفاده از ابزار های علمی و قابل دفاعی که مراجع مسئول در دست دارند انجام گیرد. بیان متفاوت رئیس بانک مرکزی و رئیس مرکز آمار ایران شبهههای سیاسی بودن این گونه آمارها را زیاد میکند. پس از بررسی های همه جانبه، در صورتی که مزایای این طرح بیشتر از مضراتش بود، طبیعی است دولت یازدهم نیز از این الگو جهت حل معضل مسکن استفاده کند. در غیر اینصورت، باید شاهد اجرای طرحی بهتر و با آسیب های کمتری از سوی دولت یازدهم بود. طرحی عملیاتی که به جای تخریب زحمات انجام شده، به ساختن بهتر آینده پیش رو بپردازد.
همچنین اگرچه اجرای طرحهایی مانند مسکن مهر، مانند همه طرح های عمرانی دیگر سبب افزایش نرخ تورم در جامعه خواهد شد، لکن از طرفی باید با اعمال مدیریت عالمانه و غیرسیاسی، ضمن حداقل کردن میزان اثرگذاری آن بر بخش های اقتصادی، تاثیرات مثبت این طرحها را در حوزه های اقتصادی و غیر آن تقویت کرد. چرا که این طرح علیرغم اینکه ممکن است تورم زا باشد، به خانهدار شدن میلیونها نفر از هموطنانمان می انجامد. افرادی که با توجه به افزایش سرسام آور قیمت مسکن، هرگز تصور خانهدار شدن را نمیکردند و از این نظر این گونه طرح ها شایسته تقدیر است.
و در پایان، به نظر میرسد در صورت هدایت صحیح نقدینگی به سمت تولید نه تنها مشکل افزایش نقدینگی ناشی از این طرحها از بین خواهد رفت، بلکه چه بسا کشور با کمبود نقدینگی نیز مواجه خواهد گردید.