از روزهای نخست تبلیغات یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، تکیه زیاد بر موضوع اینترنت، فیلترینگ، شبکههای اجتماعی –مشخصاً فیسبوک- و موارد دیگری از این دست، در سخنان «حسن روحانی» قابل مشاهده بود.
این امر بعد از مستقر شدن دولت یازدهم و در مقاطع مختلف بارها و بارها بروز و ظهور یافت و نتیجه آن شد که غوغا بر سر فیلتر شدن یا نشدن بعضی از برنامههای تلفنهای همراه، بخش بزرگی از انرژی دولت را صرف خود کرد بیآنکه به دغدغههای اصلی و اولویتهای اساسی کشور رسیدگی شود.
توجه به روند گذشته دولت یازدهم و امتداد آن تا زمان حال، این نگرانی را بهوجود میآورد که مبادا در آینده نیز، برخی رفتارهای توجیهناپذیر ادامه پیدا کند.
جالب آنجاست که سخنان اخیر رییسجمهور محترم نیز، بهجای رفع نگرانیها، بیشتر در خدمت افزایش دغدغههای دلسوزان عرصههای مختلف خصوصاً عرصه فرهنگ کشور است.
پهنای باند بیشتر بشود یا بیشتر نشود؟
دکتر «حسن روحانی» در مقام بالاترین مسئول اجرایی کشور، تکیه فراوانی بر افزایش پهنای باند اینترنت دارند. این امر بدان معناست که انتقال اطلاعات، متون و البته تصاویر اینترنتی با سرعت بیشتری صورت بگیرد.
گذشته از اینکه وزیر محترم مخابرات قول داده بود تا 2ماهه برای افزایش حجم پهنای باند اینترنتی کشور اقدام کند، باید به موارد زیر توجهی خاص مبذول داشت:
1) افزایش پهنای باند اینترنت کشور نیازمند صرف بودجه، وقت و برنامهریزی کلان است و به این زودیها میسر نیست.
2) نگاه غلطی وجود دارد مبنی بر اینکه پهنای باند اینترنت افزایش پیدا کند و شبکه ملی اطلاعات (یا اینترنتملی) که بستری سریعتر، ارزان تر و ایمن تر است گسترده و تقویت نشود.
3) مشخص نیست افزایش پهنای اینترنت با کدام انگیزه مورد نظر است؟ آیا ما به اندازه کافی محتوای مفید در اینترنت در دسترس کاربران ایرانی قرار دادهایم؟ آیا شبکه بانکی ما یا دیگر دستگاههای خدماتی توان استفاده از فرصت افزایش پهنای باند را دارند؟
آیا شبکههای اجتماعی خارجی را میشناسید؟
متأسفانه در سخنان اعضای هیأت دولت کنونی و شخص رئیس جمهوری، همواره تکیه فراوانی بر استفاده از شبکههای اجتماعی و سایتهای خارجی مانند فیسبوک و توئیتر میشود.
این امر در حالی اتفاق میافتد که هیچ سخنی درباره آفات این سایتها و شبکهها بر زبان اهالی دولت یازدهم جاری نمیشود!
همچنین سخنی از انبوه مشکلاتی که طیف وسیع و متنوعی دارند نمیشود. مواردی همچون فعالیت گسترده گروهها و گروهکهای منحرف، افزایش روابط ناسالم منجر به طلاق و سایر آسیبهای اجتماعی در اثر حضور لجام گسیخته در شبکههای اجتماعی خارجی، حضور جاسوسان کشورهای معاند در این شبکهها و بروز بعضی خطرات امنیتی، که تنها چند نمونه کوچک از مشکلات جاری در آنها است.
«استبداد پیام»، اصطلاحی چندپهلو
اخیراً رییسجمهوری از اصطلاح «استبداد پیام» برای بیان برخی سخنان خود استفاده کرده است.
اینکه با وجود انبوه نشریات حامی ایشان، سایتهای متعدد گروههای همپیمان دولت و خیل عظیم امکانات دیگر، شخص رییسجمهور باز هم از کلمات خاص استفاده و بر ادامه روند خود اصرار دارد، خود محل بحث است اما اکنون باید در نظر داشت که چنین رفتارهایی نهایتا بتواند برای جمعی مختصر، کارکرد تبلیغاتی داشته باشد اما هرگز منجر به حل معضلات جامعه نمیشود؛ معضلاتی که حل آنها در درجه نخست بر عهده دولت است.
یقیناً سخن گفتن از استبداد در کشوری که سالیان سال است برگزارکننده شفافترین انتخابات جهان بوده است، امری صحیحی نیست.
همچنین باید توجه داشت که اگر منظور «حسن روحانی» موضوع فیلترینگ است جای یک توضیح کوچک خالیست. توضیح آنکه فیلترینگ یک ابزار حاکمیتیست و در کشورهای مختلف از جمله آمریکا، چین، انگلیس و کشورهای آمریکای جنوبی اعمال میشود. ضمناً فیلتر کردن سایتهای ضدانقلاب و یا شبکههای اجتماعی صهیونیستی مثل فیسبوک، به هر چه ربط داشته باشد به استبداد مربوط نمیشود!!!
آقای رییسجمهور دقت کند
مسئول اصلی امور اجرایی کشور باید دقت کند که سخنان وی میتواند آثار شدیدی بر جامعه بگذارد و از سوی دیگر میتواند زمینه سوءاستفاده دشمنان را فراهم سازد.
اینکه صحبت از پایان عصر «منبر» شود، نهتنها امر درستی نیست و حاصل برداشتهای سطحیست، بلکه شنونده سخنان را به شک میاندازد که چنین حرفی دقیقاً از زبان چه کسی در حال بیان شدن است؟
از یاد نبریم که حرمت و عزت منبرها برگرفته از جایگاه رفیع دین اسلام و ائمهمعصومینعلیهمالسلام است ضمن انکه هیچ کس نمیتوان قدرت نفوذ کلام و ماندگاری اثر آن را در یک رابطه چهره به چهره بر مخاطبان منکر شود، همانگونه که دلایل علمی بسیاری برای انتقال مطلب از طریق ملاقات چهره به چهره در منابع علمی نیز موجود است.
+(لینک مرتبط ): اظهارات روحانی درباره ماهواره و اینترنت +فیلم
منبع: فرهنگ نیوز