علی یونسی در زمستان سال 91 در گفتوگو با آرمان با اشاره به تحریم ها و فشارها و برخی از سوء مدیریت ها و مشکلات به وجود آمده، یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری (92) را بهعنوان یک فرصت طلایی و مبارک برای خروج از مخاطرات پیشرو دانست و اظهار داشت: «من شخصاً با توجه به همه ملاحظات موجود، شرکت در انتخابات را لازم میدانم و نامزدی را ترجیح میدهم که جامع ویژگیهای مشترک دو جریان سیاسی بزرگ کشور یعنی اصلاحطلبان و اصولگرایان باشد.
همچنین به کاندیدایی رای خواهم داد که سردار نظام و مملکت باشد و نه سرباز! رئیسجمهور آتی، با رویکردهای متفاوت داخلی و خارجی روبهروست. رئیسجمهور بعدی باید مرد روزهای سخت باشد. هم زبان مردم را بداند و هم بلوغ و هوش و زیرکی و ژرف نگری برخورد با مسائل بینالمللی را داشته باشد. اهل جار و جنجال و هیاهو برای هیچ نباشد و از تجربه لازم و کافی برای تعامل با نیروهای داخل و مفاهمه با قدرتهای خارجی برخوردار باشد.»
وی با بیان اینکه اگر محمد خاتمی، حسن روحانی و علی اکبر ناطق نوری وارد عرصه انتخابات شوند از آنها حمایت خواهم کرد، در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در صورت حضور هاشمی رفسنجانی آیا از وی حمایت خواهید کرد، گفت: «مخلص آقای هاشمی رفسنجانی هستیم.»
نظر یونسی درباره امام خمینی(ره)
وزیر اسبق اطلاعات معتقد است که در زمان حیات امام هر کسی که میخواست به مملکت خدمت کند حتی اگر قانون اساسی را هم قبول نداشت، امام میپذیرفت با او کار کند.
وی در گفت و گو با جماران گفت: «امام بدون تأسی از جریانها رابطهاشان را با تمام گروه های سیاسی حفظ میکردند. من در زمان حضرت امام سمتهای خیلی مهمی نداشتم. رئیس دادگاههای ارتش و انقلاب بودهام و در سازمان اطلاعات ارتش نمایندگی امام را داشتم. در آن زمان وزیر اطلاعات وقت نامهای به حضرت امام مینویسند و پیشنهاد میکنند که سازمان اطلاعات ارتش به وزارت اطلاعات ملحق شود و مرحوم حاج احمد آقا تلفنی از من نظر خواست و من گفتم که این نظر، نظر کارشناسی نیست، زیرا حفاظت اطلاعات ارتش جزء لاینفک ارتش است. امام در مورد دشمنان بسیار دافعه داشتند؛ یعنی در مقابل استکبار و دشمنان ملت چه استبداد داخلی و خارجی با قاطعیت ایستاد و همین منجر به پیروزیاش شد. امام میدانست که خیلی از افرادی که دور و برشان هستند اعتقاد به اسلام و ولایت فقیه هم ندارند ولی همه را میپذیرفتند و این استراتژی یک استراتژی عاقلانه و دوراندیشانه برای پیروزی انقلاب بود. دشمنان ما تا زمانی که دست به اسلحه نبردهاند با آنها نمیجنگیم و زمانی که دست به اسلحه بردند با آنها میجنگیم. در آن زمان یک جریان موسوم به خط امام بودند و یک جریان ملقب به گروه راست بودند و در رقابتهای سیاسی گاهی اخلاق و حدود رعایت نمیشد. ولی امام بدون تأسی از جریانها رابطهشان را با تمام گروه های سیاسی حفظ میکردند و اگر چنانچه مثلاً آقای یزدی رأی نمیآورد، بلافاصله امام سمتی را در شورای نگهبان به ایشان میداد و یا آن زمان انتقادهای تندی در مورد آقای واعظ طبسی مطرح بود که میگفتند ایشان در خط امام نیستند، امام به ایشان پیام داد که شما جزو روحانیونی هستید که در خط ناب اسلام محمدی و ضد استکبار هستید. از سوی دیگر امام به مجمع روحانیون مبارز کمک مالی کردند و گفتند که چه اشکالی دارد که دو جریان باشید و شما هم کار سیاسی کنید. یعنی امام این رقابتها را مدیریت میکردند و همهی گروهها از ایشان کمک میگرفتند و امام در عین حمایت انتقاد هم میکردند.
در نامهای که به آقای انصاری دادهاند -در منشور برادری- امام گفتند مگر در مسائل فقهی ما اختلاف نظر نداریم ولی در عین حال به همه احترام میگذاریم و با هم برادرند در مسائل سیاسی هم اختلاف سلیقه است نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست. اختلاف نظر اشکال ندارد دشمنی نباید باشد و اختلاف نظر در همه جا باعث رشد میشود.
امام به حضور مردم در سایه وحدت اهمیت میدادند
بنیصدر در زمان جنگ در حالی که مجاهدین در کوچهها مسلح بودند و مردم را میزدند و بخشی از کشور ما در دست دشمن بود بر کنار شد و بلافاصله انتخابات برگزار میشود و این نشان دهنده این است که امام به حضور مردم در سایه وحدت اهمیت میدادند. برای اینکه هزینهها را کاهش بدهیم بهترین راه مشارکت مردم است. یعنی اگر مردم دولت را از خودشان بدانند هر مشکلی و یا جنگی ایجاد شود مردم میایستند که در بسیج نمود پیدا کرد و مردم هم شرکت کردند و شاید نتوانیم در مقابل دشمن مثل آمریکا از نظر ساز و برگ جنگی مقابله کنیم اما با اقتدار ناشی از وحدت ملی میتوانیم در مقابل امریکا بایستیم و این استراتژی امام بود. من معتقدم هر کسی که میخواست به مملکت خدمت کند حتی اگر قانون اساسی را هم قبول نداشت، امام میپذیرفت. حالا اگر کسی امام را از دل و جان دوست دارد و قانون اساسی را هم قبول دارد بدون شک مبارکتر خواهد بود. هر دولتی مسئولیتهایش را به دوش کسانی میگذارد که همگرایی بیشتر داشته باشند و این هیچ عیبی ندارد و شاید هم بهتر باشد اما نباید دیگران را حذف یا تخریب کرد و یا دشمنسازی کند.
امام نمی خواست بنی صدر برود
گاهی دولت ها حتی از گروههای مخالف هم استفاده میکنند و وقت برای کارشکنی آنها نمیگذارند که کار درستی هم هست اما گاهی هم از عناصر اصلی خود استفاده میکند اما آنها را هم در جای دیگری حفظ میکند و این هزینهی اطلاعاتی ما را کم میکند. امام حتی به بنیصدر گفت که همین جا بماند و نمیخواست برود. به او گفت که اگر نمیتواند کار کند کنار برود نه اینکه از کشور برود. میخواست بماند و خدمت کند شاید دورهی بعد رأی بیاورد او خودش عقلش نرسید و رفت. در زمان وزارتم عقیده داشتم که باید تلاش کنیم که مسائل امنیتی را اجتماعی کنیم و مسائل اجتماعی را عادی کنیم و تلاش میکردیم که دشمن را به مخالف و مخالف را به دوست تبدیل کنیم. این یک سیاست عقلانی است و عقل میگوید که دشمن یکی هم زیاد است و هیچ دشمنی را نمیتوان با زور دوست کرد. دشمن را با منطق و داد و ستد و رفتار درست میتوان تبدیل به دوست یا تبدیل به مخالف کرد. این روشی بود که ما به کار میبردیم البته همان موقع هم افرادی مخالف این شیوه بودند. یک عدهای معتقدند که ما حتماً دشمن لازم داریم که من به چنین تزی اعتقاد ندارم. یک عده میگویند اگر ملتی بی دشمن باشند به خواب میرود و اهدافش را فراموش میکند. البته اگر ما دشمن داشتیم حتماً باید سعی کنیم در مقابل آنان آماده باشیم و این دستور قرآن است. اما اینکه حتماً لازم است دشمن داشته باشیم، نه. ما برای حرکتمان هدف لازم داریم نه دشمن و اگر دشمن داشتیم باید آماده باشیم.
نقش یونسی در دولت یازدهم
علی یونسی (معاون حقوقی حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام) از نخستین روزی که روحانی آمادگی خود را برای حضور در انتخابات اعلام کرد، در کنار او بود. زمانیکه حسن روحانی رئیس جمهور شد، نام یونسی برای پستهای مختلف در دولت یازدهم مطرح شد.
در ابتدا علی یونسی به عنوان یکی از گزینه های اصلی وزارت اطلاعات برای معرفی از سوی روحانی به مجلس شورای اسلامی به شمار می رفت تا اینکه دکتر روحانی یک وزیر غیرامنیتی که همان سید محمود علوی است را برای وزارت اطلاعات انتخاب کرد.
در ادامه گفته شد که قرار است یک معاونت جدید با نام (معاونت سیاسی- امنیتی رییس جمهور) در پاستور تشکیل شود و علی یونسی به آنجا برود این خبر واکنش هایی را به همراه داشت که ایجاد چنین معاونتی در ریاست جمهوری به چه دلیل است. علی یونسی نیز این ماجرا را تکذیب و این نوع خبرسازیها را در راستای فشارهای سیاسی بر خودش دانست.
وی همچنین در واکنش به خبر عضویتش در «کمیته تعیین استانداران» وجود خارجی چنین کمیته ای را رد کرد.
دستیار رئیس جمهور: سرانجام علی یونسی، در 9 مهر 1392 طی حکمی از سوی حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی منصوب شد. پیش از این دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اهل سنت به مسائل اقلیت ها رسیدگی می کرد.
یونسی معتقد است همین که چنین جایگاهی از سوی رییس جمهور شکل گرفته نشان دهنده اهمیت روحانی به امور اقوام و اقلیت های دینی است.
فعالیت های اخیر یونسی
مشاور رئیس جمهور در جریان ترور دادستان زابل در امور اقوام و اقلیتها در زمینه اقدامات لازم برای پیشگیری از انجام عملیاتهای تروریستی گفت: بیش از هر چیزی باید اقلیتهای مذهبی به خصوص اهل سنت را در تصمیمات ملی دخالت بدهیم.
این اظهار نظر های یونسی همراه با دیگر فعالیتهای او شده است؛ به طوری که جهان نیوز نوشت: کار روی مرجعیت آینده (با توجه به کهولت سن مراجع فعلی) یکی از این محورهاست. سروش محلاتی، فاضلی، ورعی در یک مؤسسه دارند فضلایی که قابلیت مرجع شدن دارند را شناسایی میکنند تا در زمان مقتضی به مطرح کردن آنها بپردازند.
فعالیت دسته دوم به حلقه سیاسی اصلاحات مربوط میشود که بیشتر توسط اعضای مجمع محققین و مدرسین و برخی اعضای مجمع روحانیون صورت میگیرد و وظیفه هماهنگی میان اصلاح طلبان را عهده دارند.
طیف سوم هم به تقویت منابع انسانی مربوط میشود که روی دانشگاهها و مدارس علمیه متمرکز هستند و مسئولیت این کار به عهده فردی به نام حسنخانیاست.
علی یونسی در گفتوگویی با روزنامه اعتماد که روز سهشنبه? 15 بهمنماه منتشر شد? گفت هرچند برخی رسانهها با دولت همراه نیستند و صدای منتقدان بلندتر است? دولت مشغول کارهای اجرایی است و در مدتی کوتاه? بسیاری از «مشکلات جزیی» اقلیتها و اقوام مرتفع شده است.
وی توضیح داد: «مثلا برخی اقلیتهای دینی برای انجام فرایضشان مشکل داشتند… توقع داشتند که اجازه داشته باشند در روز معینی کار نکنند یا درس نخوانند? مخصوصا کلیمیها… یک انتظار بسیار کوچکی بود و اجابت آن هم برای دولت هیچ مشکلی نداشت. آموزش و پرورش این مشکل را به راحتی حل کرد.. مثلا توافق شد به جای شنبه? پنجشنبه به مدرسه بروند.»
آقای یونسی همچنین با تاکید بر اینکه شهروندان «مندایی» خوزستان از نظر فقهی مانند سایر اقلیتهای دینی باید از همه اختیارات و مواهب برخوردار باشند? گفت که خواستههای آنها نیز در سفر به خوزستان «حل شد». وی به جزئیات این توافقها اشارهای نکرد.
دستیار رئیس جمهور در عین حال خاطرنشان کرد که برخی فرقههای مسلمان? مانند دراویش مورد حساسیت هستند و افزود? «اینکه اجبار کنند دراویش سبیلشان را بتراشند کاری غلط» و اقدامی «خودسرانه» است.
وی در ادامه گفت: «اگر عدهای از پیروان یک فرقه مثلا سالی یک بار بر سر قبر بزرگ آن فرقه من باب احترام جمع میشوند? حق نداریم محدودشان کنیم و بگذاریم عدهای سرخود بیایند آنها را مورد تعرض قرار دهند و حتی پلیس باید امنیت آنها را تامین کند.»
علی یونسی در ادامه با اشاره به تخریب حسینیه دراویش و بازداشت عدهای از آنها? این اقدامات را نادرست خواند و تاکید کرد که اکنون «دیگر چنین دستگیریهایی وجود ندارد».
تأکیدات بیش از حد یونسی بر روی اقلیت و سخن راندن در باب حقوق اقلیت ها در ایران این شائبه را به وجود می آورد که تا کنون اقلیت ها از حقوقی در کشور برخوردار نبودند.
آنچه که مسلم است ایران اسلامی از ابتدا با قومیت های مختلفی به وجود آمده است که هر کدام از این قومیت ها در مرحله های خاص به کمک کشور شتافته اند و در حال حاضر ایران کشوری یک پارچه با یک ملت است.
اخیراً برخی از افراد در دولت با دامن زدن به بحث های قومیتی سعی در بر هم زدن این یکپارچگی دارند؛ این افراد مأموریت های خاصی برای تقابل قومیت های ایران دارند.
اقلیت های مختلف و قومیت های کشور ایران از ابتدا حتی بیشتر از حقوق دیگر کشور ها از حق شهروندی برخوردار بوده اند؛ امروز دانشجویان از همه مذاهب و قومیت ها در کنار هم به تحصیل می پردازند؛ مشاغل زیادی وجود دارد که در انها قومیت های مختلف مشغول به کار هستند.
در مجلس شورای اسلامی هم حتی با توجه به کم بودن تعداد برخی از قومیت ها در کشور، هر قومیت برای خود یک نماینده داشته و این موضوع مربوط به سال های بسیار دور در کشور است.
آنچه که مسلم است پس از اظهار نظرهای اینچنینی ما نه تنها شاهد افزایش وحدت اقلیت ها نبوده بلکه حساسیت آنها بسیار بیشتر شده و حتی در مواردی موجبات تحرک اقلیت ها فراهم شد.