اینها تنها بخشی از تیترهای «هدفمند» و «متراکم» رسانههای زنجیرهای است که یکشنبه روی کیوسکهای مطبوعاتی جلب توجه میکرد:
- سخنرانی آیتالله هاشمی هم لغو شد
- شایعهسازی علیه سفر هاشمی به اصفهان
- بررسی علل لغو سخنرانی سید حسن خمینی
- دستور وزیر کشور برای بررسی لغو سخنرانی سید حسن خمینی
- سید حسن خمینی: سلام مرا به مردم بروجرد برسانید
- فشار خود سرها موجب شد؛ دست اندازهای سفر هاشمی به اصفهان و کاشان
یکی از محورهای مهم صفحات روزنامههای وابسته به تجدیدنظرطلبان «لغو سخنرانی سید حسن خمینی در بروجرد» و « لغو سفر هاشمی رفسنجانی به اصفهان و کاشان» است، این در حالی است که طی سه روز اخیر یکی از مهمترین اتفاقات عرصه سیاست داخلی و خارجی به وقوع پیوسته، اتفاقی که همین رسانهها طی ماههای گذشته از آن به عنوان توافق بزرگ قرن یاد کرده بودند و امروز به صورت ملموسی آن را در صفحات خبری خود سانسور کرده یا حداقل بسیار جزئی به آن پرداختهاند.
البته برجستهسازی مسائل دسته دوم تنها به مثالهای ذکر شده اختصاص نداشت و همین رسانهها به صورت متعدد و چشمگیر سخنان روحانی را برجسته نمودند ، به گونهای که از قول وی تیترهای پرشمار «دوران تریبونهای یک طرفه به سر آمده است»، «مبارزه با ماهواره در پشت بامها تأثیرگذار نبود»، «دفاع بیسابقه روحانی از شبکههای اجتماعی»، «مخالف محدودیت ناکارآمد اینترنت هستم» بر صفحات نخست این رسانهها درج شد.
دراین میان افکار عمومی همچنان منتظر آن هستند تا مسئولان اطلاعات مناسبی از اتفاقات ژنو4 در اختیار آنها قرار داده و به چرایی نیمه کاره ماندن مذاکرات بپردازند.
به راستی چرا مقاومت هستهای تیم مذاکره کننده کشورمان در برابر زیادهخواهیهای غربیها باید از سوی رسانههای زنجیرهای تجدیدنظرطلب سانسور شده و جای خود را به خبرهای دسته چندمی نظیر برکناری فرماندار بروجرد یا احتمال برکناری استاندار اصفهان و یا اخبار بیاهمیتتری همچون سفر هاشمی و سخنرانی سیدحسن خمینی دهد؟
چرا اینبار از سوی این منادیان آزادی و دموکراسی برای استقبال از هیأت مذاکرهکنندهی هستهای مان کمیتهی استقبال تشکیل نمیشود؟
چرا در هیچ کدام از سطرهای روزنامهها از آنان به عنوان قهرمان ملی تقدیری به عمل نیامد؟ مگر همین گروه نبودند که در پاییز 92 نتیجهی مذاکراتشان را فتح الفتوح میخواندند؟ آیا همان روزنامه هایی نیستند که اگر کوچکترین توافقی در وین صورت گرفته بود، سعی میکردند موضوع را در حد حل بزرگترین چالش کائنات به مردم غالب کنند؟
شاید آنها که تا همین دیروز چهره امریکا را بزک کرده و کوشیدند ایالات متحده را منطقی و عاقل نشان دهند حالا نمیخواهند خدای ناکرده از عدم پیشرفت مذاکرات به دلیل زیاده خواهیهای امریکاییها بگویند؟!
از نگاه اصلاحطلبان این روزها فرماندار یک شهر کوچک مهمتر از موضوعی در قامت پرونده هستهای ایران شده است. بنابراین اگر تیم مذاکرهکنندهی هستهای مان بخواهند باز هم از سوی دوستان رسانهای تجدیدنظرطلب مورد توجه قرار بگیرند باید عقبنشینی از اصول انقلابی سیاست خارجه کشورمان را سرلوحهی خود قرار دهند.
برای اصلاحطلبان عافیتاندیشی در سایهی رضایت آمریکا مهم است. چه باک که همهی دستاورد هستهای مردم ایران را با چند بسته پفک نمکی عوض کنند و همانند سالهای ننگین حکومتشان بر کشور ، همهی تأسیسات هستهایمان را تعطیل نمایند.