رسانههای نوین و بالأخص فضای مجازی در سالهای اخیر با شدت زیادی وارد زندگی مردم جهان و بالطبع جمهوری اسلامی ایران شده است. کاربردهای مختلف این ابزار سبب گردید تا برخوردهای گوناگونی با آن در سراسر جهان شود. مهمترین کاربرد این شبکهها که تا چند وقت پیش برای خیلی از کشورها و نخبگان آشکار نگردیده بود، فعالیت جاسوسی و براندازی نرمِ آن توسط آمریکا و نظامهای جاسوسی بینالمللی است. بر طبق افشاگریهای پیمانکار سابق سیا و ان اس ای، اسنودن، حضور رسمی سیا در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بخشی از پشت پرده این شبکههاست که در ماههای اخیر آشکار گردیده است؛ اما کشورهای مختلف بر اساس منافع اصلی و امنیت ملی خود مقابلهای با این نفوذ نمودهاند؛ اجرای فیلترینگ بخشی از راهکار مقابلهای است که عقلای جهان به آن رسیدهاند؛ جهانی که 20 سال عقب نیست!
اجرای فیلترینگ توسط سوئد، فرانسه، آلمان، هند، مالزی و...در آسیا و حتی ایالت متحده آمریکا، بخشی از بالا بردن توان نفوذناپذیری کشورهای مختلف است؛ کشورهایی که حتماً وزیر محترم ارشاد نیز قبول دارند که 20 سال از دنیای موردنظر ایشان عقب نیستند.
اما بحث این نوشتار اجرای فیلترینگ یا معضلات آن نیست، بحث شبکههای ماهوارهای و تغییر باورهای دینی و اعتقادی مردم نیست، بحث بر موضوع نشر کتاب نیز نیست، بحث بر قانونگریزی مسئولینی است که تا چند روز قبل از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری همه را قانونگریز میدانستند و خود را مبرا از آن.
سخنان وزیر محترم ارشاد مفاهیمی را منعکس نمود که شاید با نگاه اولیه نتوان فهمید. بیان خِرد جمعی و آنکه مردم خود ممیز کننده نشر ضاله هستند بسیار قابلتأمل بود، وزیری که اینچنین بیان میدارد که فقه و اصول خوانده و حتماً کتاب مکاسب محرمه شیخ انصاری را نیز مشاهده کرده است. مردم از افرادی همچون مهاجرانی نیز اینچنین سخنانی را انتظار نداشتند، اما از آقای جنتی با این سابقهی انقلابی بسیار بعید بود که افکار مردم را به سمت دوران افول آن وزارت خانه در دورهی اصلاحات سوق دهد.
کتاب را باید عصاره باورها و تفکرات نویسندهی آن دانست. باورهایی که در ذهن نویسنده یقیناً تأثیرگذار است. اگر برخلاف این بود یقیناً معصومین (ع) بارها و بارها نهی از خرید، فروش، چاپ و نشر کتب ضاله نمینمودند و حتی تأکید بر نگه نداشتن آن نیز نمیکردند. وزیر محترم ارشاد باید به همه مردم جوابگو باشد که اگر منظورشان در بخش نشر، عرضه کتب ضاله است با کدامین حجت و اماره شرعی برخلاف نص مسلم و اجماع همه فقها سخنی بیان کردند و اگر منظور ایشان این نیست که مستقیماً ارائه نظر کنند.
شاید منظور باز گذاشتن دروازهی نشر به هر طریقی و ابزاری است. اینکه بیان میشود خرد جمعی خود میتواند سانسور کند و با نخریدن کتاب از سوی مردم، آن کتاب ممیزی میشود، انسان را به فکر میبرد و با خود نجوا میکند که«نکند منظور اینچنین تفکری برگرفته از تفکر اومانیستیِ خرد جمعی است که بیان میدارد جامعه میتواند به مصلحت و حکمت برسد، بدون هدایتگری و عقل بهتنهایی بدون اجرای فرمانهای الهی و مقابله با مخالفان آن و مشخص کردن حدود الهی به سعادت برسد.» حتماً اینچنین نیست!
مهمترین نکته دیگر که میتوان اشاره کرد بحث ماهوارهها است. بحثی که باید وزیر ارشاد در ابتدا پاسخ دهد این است که بر چه مبنایی میگوید ماهوارهها تهدیدی ندارد؟ عدم تولید محصولات فاخر از سوی آن وزارت خانه و کمکاریهای دولتهای کارگزاران، مشارکت، عدالت و اعتدال را در عرصه فرهنگی نباید با موضوع دیگری خلط کرد. همه کارشناسان و فعلان این عرصه به تهدید بودن آن اتفاقنظر دارند و بیان میدارند: هرگاه محصول فاخری ساخته شد میل مردم به سمت ماهواره کم گردید.
وزیر محترم ارشاد باید توجه کند بهجای بیان چنین مواردی بهتر به سمت ایجاد امکان برای تولید محصولات فاخر روی بیاورد تا بعداً ابراز پشیمانی نکند. پشیمانی که شاید حال فهمیده نشود ولی تأثیرگذاری آن بر سبک زندگی، افزایش خشونت در جامعه و طلاق بخشی از آن است.
تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی دیگر اکنون حتی از سوی مسئولین و مدیران ارشد نظامهای دیگر نیز بیان میشود و خود تهاجم کنندگان نیز به آن اشاره میکنند؛ تهاجمی که هدف اصلی آن دینداری، آرمانخواهی، عدالتطلبی، آزادی و استقلال مردم مسلمان ایران است.
وزیر محترم و قانونمدار کشور ما به این نکته توجه نماید که مقابله با تهاجم فرهنگی از وظایف اوست، وظایفی که در قبال آن نمایندگان مردم در مجلس را اقناع نموده است و بر اساس آن رأی اعتماد گرفته است. برخورد با ماهوارهها، اجرای فیلترینگ، ممیزی و... همه قانون مشخص خود را دارد و وظیفه وزیر است که قانونمدار باشد؛ وظیفهای که در قبال آن به مردم تعهد داده است.
مردم مسلمان ایران به رئیسجمهوری رأی دادند که روحانی بوده و متعهد و ملتزم به اسلام و قوانین آمره کشور. فردی که در دیدگاه مردم توانسته اقناعی را ایجاد کند که قانونمدار است و اطرافیان و وزرای او حتماً قانونمدار خواهند بود.
اما توصیه این نوشتار به همهی دلسوزان انقلاب این است که وضع فرهنگی موجود را برای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی شفاف کنند؛ حتماً و یقیناً ایشان اشراف به موضوع دارند اما در عین حال لازم است تذکر، گفتگو و اندیشه ورزی در این زمینه بیشتر باشد تا چنین جملاتی کمتر از مقام محترم وزارت مشاهده گردد؛ مقامی که در نام وزارتخانه خود اسلام را یدک میکشد.
هدایت و ارشاد اسلامی وظیفه ذاتی این وزارتخانه است و بهتر است بهجای بیان جملاتی که در شأن مسئولیت فرهنگی و انقلابی این وزارتخانه نیست، موضوعات مهمتری را بر خود لازم بدارند. قطعاً صحیح نیست ایشانشان وزارتخانه را به موضوعاتی همچون مطرح نمودن یک شبکه اجتماعی پایین آورده و وقت راهبردی خود را مصروف آن کند. وقتیکه باید به مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان نظام معطوف شود و با گستردگی این فضای فرهنگی، خدمت به فعالان آن را بر همهچیز مقدم دارد.
حال با بررسی دشمنی که تمام سعی او براندازی نظام اسلامی است و بر همین اساس تهاجم فرهنگی خود را با دهها نوع شبکه اجتماعی و صدها شبکه رسانهای ماهوارهای گسترده نموده است، باید وزارت ارشاد بر خود لازم بداند با ارائه راهبردهای خود اعم از تدافعی و تهاجمی به سمتی رود که در جنگ نامتقارن نرم، جنگی که دشمن در آن عزم خود را با تمام ابزار و قوا جزم نموده و با استفاده از برخی عناصر داخلی (بهویژه افرادی که در دورهی اصلاحات فعال بودند و اکنون در حال خدمت به بیبیسی و صدای آمریکا هستند) گامهایی را در جلوگیری از رسیدن به اهداف نظام برداشته است، خود را آماده نماید. لذا وزارت ارشاد و وزیر محترم آن این نقد دلسوزانه را بپذیرد که وظایف مهمتری در فرهنگ وجود دارد که باید به آن بپردازد و با پرداختن به مسائل حاشیهای، روحیه انقلابی مردم را جریحهدار ننماید.
منبع: فرهنگ نیوز