در مقابل قدرت مشروع نباید کسی سینه سپر کند. اگر چنین کرد، اسم او فتنه است. این عبارت،آخرین سخن رهبر معظم انقلاب پیرامون فتنه و فتنه شناسی است که در تاریخ 14 خرداد 93 ایراد فرمودند. فتنه انگیری، مسئلهای است که انقلاب ایران از همان روزهای ابتدایی پیروزی، تا به امروز بارها توسط دشمن خارجی و مهرههای خودفروختهی داخلی مبتلابه آن شده، ولی در تاریخ پر فراز و نشیب جمهوری اسلامی دو فتنه، 78 و 88 از خصوصیت ویژهای برخوردار بود که همین تفاوتها سبب شد تا کشتی انقلاب با مخاطرات بیشتر و طوفان سهمگینتری روبهرو شود.
هرچند که با عنایت حضرت ولیعصر(عج) و به برکت وجود رهبر حکیم و دانای انقلاب، تمامی کارشکنیها و خیانتها خنثی شد ولی بررسی علل وجود فتنه و عاملین مؤثر آن میتواند به دو امر مهم بصیرت افزایی و پیشگیری از بروز فتنههای بعدی منجر شود.
در فتنه 78 که در زمان دولت اصلاحات و ریاست جمهوری محمد خاتمی رخ داد، نخستین مواجهه نظام با عوامل برانداز پس از سالها (بعد از عملیات مسلحانه منافقین) بود که با توسل به ابزارهای براندازی نرم و انقلابهای رنگی از دل جنبشهای شبه دانشجویی و مهره چینیهای ضدانقلاب برخاست و توانست مدتی نظام را دچار بحران کند. در سال 88 هم هرچند که دولت اصولگرای نهم بر سرکار بود ولی این بار نیز جوشش فتنه از دل همان عوامل برخاست و با ایجاد شبههی تقلب گسترده در انتخابات، عدهای را به خیابانها کشاند و تا دو سال اردوکشیهای خیابانی سبب شد هزینههای مادی و معنوی بسیاری، بر نظام اسلامی تحمیل گردد.
گردابی با شعار "یا من یا میرحسین"
اگر این دو فتنه را در کنار هم مقایسه کنیم نقش محمد خاتمی بهعنوان یکی از عوامل و استوانههای مشترک بین دو واقعه شوم، بهخوبی هویدا میشود. با یک بررسی کوتاه درمییابیم که یکی از فتنهها در زمان دولت او و دیگری از جانب گروهی که قبل از انتخابات کمپین دعوت از وی را راهاندازی کرده بودند بروز میکند. خاتمی در سال 88 باکش و قوس دادن به آمدن و نیامدنش و ایجاد موجهای پیاپی با عنوان "یا من یا میرحسین" گردابی را ایجاد نمود که نهایتاً تمامی انرژی اصلاحات و نیروهای حامی خود را به سمت میرحسین هدایت کرد و باید گفت فتنه 88 تحقق نمییافت مگر اینکه آتشبیار این مهلکه با دو مزیت ثروت و نفوذ اجتماعی توانست قائلهها و به خاکوخون کشیدنها و بیقانونیهای فتنه سبز را ایجاد کند.
سید محمد خاتمی در فتنه 88 نقشی در پس پرده داشت. او به هر عنوان یک سیاستمدار، میرحسین موسوی را بازی داده و به نحوی او را به میدان و قائلهای نامشخص کشاند و منتظر ماند تا او بهعنوان طعمه، اهداف شوم خود را مسجل کند. شاید بتوان گفت خاتمی با خود فکر کرده بود اگر میرحسین موسوی موفق شود، پایههای نظام را متزلزل میسازد و او بدون آنکه گردوخاکی بر روی عبایش بنشید به اهداف خود خواهد رسید و از طرفی اگر میرحسین شکست بخورد او توانسته است خود را حفظ کند و قادر خواهد بود از مهلکه بگریزد.
رئیس دولت اصلاحات به نحوی یک مسیر زیگزاگی را آغاز کرد. همین امر سبب شد تا در اواخر جریان جنبش سبز، بسیاری از خودفروختهها نسب به موضعگیریهای خاکستری و مبهم وی اعلام اعتراض کنند و وی را به دورویی و حتی فریب و دغلبازی متهم سازند.
آیا خاتمی جزو سران فتنه است یا خیر؟
مردی که با عبای شکلاتی در ذهن بسیاری از دگر اندیشان و سکولارها راه فرار از اسلامیت نظام بهحساب میآمد با شروع شدن فتنه که از شنبه پس از انتخابات کلید خورد، همه را منتظر گذاشت تا وی با حمایت رسمی و حضور استراتژیک در میان مردم همانند موسوی و کروبی از کف خیابانها حمایتش را از جنبش اعلام کند ولی وی تاآخریننفسهای جنبش سبز، نوعی چهره منافقانه از خود نشان داد بهطوریکه تا لحظات آخر هم او سعی نکرد به حمایت علنی از جریان فتنه بپردازد و حتی سخنرانی یا اجتماعات اصلاحطلبان افراطی و فتنه گران را هم دلسرد و ناامید کرد.
حال در پاسخ به شبههای که آیا خاتمی جزو سران فتنه است یا خیر؟ باید دقت نمود چون محمد خاتمی در مقابل قدرت مشروع سینه سپر کرد و با موضعگیریهای منافقانه خود به مقابله با نظام مقدس اسلامی پرداخت و از پشت پرده جزء یکی از عوامل اصلی صحنهگردانی فتنه 88 بود، جزو سران فتنه است و در این مسئله هیچگونه جای شک و شبههای وجود ندارد. میرحسین موسوی، بارها در نشستهای خصوصی به این مسئله تأکید داشت که فریب خاتمی را خورده و دلگرمیهای بیاساس، سبب شد که او پرچمدار مسیری شود که قطعاً به سرنوشت بسیار شومی منجر میشد.
خاتمی و حلقه یارانش جرمشان بیشتر از موسوی و کروبی نباشد کمتر نیست حتی به دلیل آنکه آنها هم این دو انسان مغرور به خود و هم عدهای فریبخورده را در مسیر گمراهی خود ترغیب کردند و آگاهانه آب در آسیاب دشمن ریختند، جرمشان بهمراتب بیشتر از بازیگران روی صحنه حوادث 88 است.
وزیر اطلاعات وقت در مصاحبهای که در تاریخ 16 اردیبهشت 93 با خبرگزاری فارس داشته اشاره میکند :"در بحث فتنه یک عده بهصورت سنگین به دنبال این هستند که بگویند هیچ اتفاقی در کشور نیفتاده است و سال 88 یک دعوای جریانی و سیاسی بوده است و آنها این کار را به این خاطر انجام میدهند که این موضوع به حیثیت آنها بازمیگردد. آقای خاتمی در فتنه نقش داشته و نقش او کاملاً حسابشده بوده است و در فتنه هدایت و رهبری داشته اما بالاخره نظام ملاحظاتی داشت که کاری را که در قبال بقیه انجام داد درباره او اجرا نکرد."
خاتمی خود را حفظ کرد تا اصلاحات باقی بماند و طومار شوم این جبهه وابسته، به هم نپیچد؛ لذا او با هر قیمتی شد ماند تا برنامههای خود و دوستانش برای آینده دچار مشکل نشود. ولی اشتباه همیشگی این جریان است که نظام اسلامی را با دیگر نظامها یکی میدانند و نسخهای را برای آن میپیچند که قبلاً در کشورهای دیگر امتحان شده است. ولی باید دانست تضمین نجات ایران از شر فتنههای بعدی همانند قبل، اسلام است و اسلامیت نظام بیمهنامه نجات کشور از میان فتنهها و حوادث خواهد بود و باید رمز پیروزی را در کلام معمار کبیر انقلاب جست که فرمود: پشتیان ولایتفقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.