در زمان وقوع جریانات بیداری اسلامی در منطقه، آمریکا تلاش نمود تا با سوار شدن بر این موج، و با سو استفاده تبلیغاتی از این رویداد کشورهایی را که همگام با سیاستهای منطقه ایاش نبودند را تحت فشار قرار دهد. حدود سه سال پیش و در ابتدای تحولات سوریه بسیاری از تحلیل گران غربی و برخی از تحلیل گران داخلی نزدیک به جریان اصلاحات اعتقاد داشتند تنشهای سوریه از جنس اتفاقات مصر و لیبی و بحرین است و حتی جمهوری اسلامی را متهم به برخوردهای دوگانه در قبال دو رویداد یکسان در صحنه بحرین و سوریه مینمودند.
اما با گذشت زمان هویت و ذات جریانات تکفیری با جنایاتی که خود در سوریه انجام دادند آشکار شد، همچنین با علنی شدن حمایت کشورهای عربی از این جریانات مشخص شد که این مردم سوریه نیستند که علیه حکومت و دولت حاکم قیام کردهاند، بلکه اکثر این افراد تروریستهایی هستند که با دلارهای نفتی عربستان اجیر شدهاند و حمایت لجستیکی ترکیه و همچنین با کمکهای نظامی و سیاسی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس به سوریه یورش بردهاند.
درواقع آمریکا در راستای سیاست حمایت از اسرائیل قصد تسخیر سوریه که پل ارتباطی میان جمهوری اسلامی ایران و مقاومت لبنان و فلسطین است را دارد. آمریکا در صورت موفقیت در سوریه میتوانست برخلاف گذشته هم مقاوت اسلامی در فلسطین را شکست دهد و هم در مدت کوتاهی از شر مزاحمتهای حزب الله لبنان خلاص شود. همچنین ایران نیروی عظیم خود را در همسایگی اسرائیل که میتوانست در صورت خواست ایران تهدیدی جدی برای امنیت اسرائیل باشد از دست میداد و در صحنههای دیپلماتیک مختلف مجبور به عقب نشینی بود. اما در عمل با نیروهای تروریستی باوجود حمایتهای بی دریغ امریکا، اسرائیل و به تبع آنها ترکیه و عربستان نتوانستند در مقابل مقاومت ملت سوریه در برابر آنها به اهداف خود دست پیدا کنند. در ماههای اخیر حتی مقامات امریکایی که در ابتدا از کنارگیری بی قید و شرط بشار اسد در سوریه سخن میگفتند، صریحاً شکست گروهکهای مسلح تکفیری در برابر ارتش سوریه را پذیرفتند.
در همین زمان آمریکا تلاش نمود تا با استفاده از این عناصر همین نقشه را در کشور عراق پیاده کند. عراق کشور پهناور و مهمی است که در سالهای گذشته متحد ایران نیز به شمار میرود. جمهوری اسلامی ایران توانسته است با اتکا به ظرفیت شیعیان عراق بدون هیچ هزینه ای هم آمریکاییها را از عراق بیرون کند و هم حکومتی بسیار نزدیک به خود را در کشور همسایه داشته باشد. اتحاد ایران و عراق با توجه به نفت خیز بودن و وسعت سرزمینی و جمعیت قابل توجه که اکثراً شیعه نیز هستند توازن قدرت را در منطقه به نفع ایران تغییر میدهد. از این رو آمریکا با حمایت پشت پرده از تکفیریهای موسوم به داعش و با استفاده از ظرفیت حزب بعث و غربگرایان در کشور عراق توطئه ای حساب شده علیه این کشور را با هجوم داعش به عراق کلید زده است.
آمریکا در این نقشه به دنبال چند هدف است:
1- تجزیه عراق به چند کشور که موجب کوچک شدن قدرت هریک از این کشورها خواهد شد و دیگر هیچ کدام قادر نخواهند بود به عنوان یک قدرت منطقه ای منافع آمریکا و اسرائیل را در منطقه تهدید کنند.
2- با توجه به انتخابات اخیر در عراق و شکست غربگرایان این وضعیت میتواند فشاری بر مجلس عراق باشد تا با نادیده گرفتن نتایج انتخابات دولتی را در عراق تشکیل دهد که شکست خوردگان انتخابات در آن حضور داشته باشند. دقیقاً به همین دلیل است که آمریکا کمک به دولت عراق برای دفع تجاوز داعش را منوط به تشکیل "دولت نجات ملی" کرده است. درواقع دولت نجات ملی یعنی همه? گروههای سیاسی شکست خورده در انتخابات باید در دولت آینده عراق سهیم باشند.
3- منطقه کردستان در عراق از سالهای پس از سقوط صدام در سودای استقلال بوده است. با این اقدام داعش این منطقه عملاً استقلال خود را از دولت مرکزی اعلام نموده است. درواقع آمریکا توانسته است در مرز با سوریه یک دولت کوچک تشکیل دهد که از سیاستهای او پیروی میکند. ضمن اینکه تشکیل دولت در کردستان عراق میتواند منافع دیگری نیز برای آمریکا در منطقه دارد و آن تحریک کرد های ایران، سوریه و ترکیه برای استقلال از حکومتهای مرکزی و پیوستن به دولت کردستان است و میتواند این کشورها را که هریک قدرت منطقه ای به شمار میآیند را درگیر جنگ داخلی و بحران جدی نماید.
4- همسایگی گروه تروریستی داعش با مرزهای جمهوری اسلامی ایران نیز از اهداف آمریکا و اسرائیل در این توطئه است.با تحقق این هدف این گروهک میتواند در ناامن نمودن کشور ایران و دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی نقش ایفا کند و عملاً ایران را درگیر مسائل داخلی خود نماید. درواقع داعش در عراق میتواند به عنوان نیرویی آمریکایی اسرائیلی، تهدید کننده جمهوری اسلامی ایران باشد، همانند حزب الله در لبنان که برگ برنده ایران در همسایگی با اسرائیل است.
5- شاید مهمترین هدف آمریکا و اسرائیل از این بازی سیاسی در منطقه ایجاد اختلاف و دشمنی بین مسلمانان است. طبیعی است که کشورهای اسلامی در صورت داشتن بحرانهای داخلی و تنشهای قومی و مذهبی در عرصه سیاسی و اقتصادی ضعیف خواهند شد و تا زمانی که درگیر مسائل داخلی خود هستند نمیتوانند سیاستهای آمریکا در منطقه را تهدید کنند. اسرائیل به دنبال تحریک اهل سنت و شیعیان علیه یکدیگر است در چنین وضعیتی مقاومت اسلامی در برابر سلطه طلبی غربیها به فراموشی سپرده خواهد شد و مسلمانان منابع و توان خود را صرف ضربه زدن به یکدیگر خواهند کرد؛ این امر وضعیت ایده آل آمریکا و اسرائیل در منطقه است.
اما تحولات عراق برخلاف روزهای اولیه تعرض داعش به این کشور خیلی مطابق با خواست آمریکاییها پیش نمیرود. باوجود مرجعیت شیعه در عراق یعنی حضرت آیت الله سیستانی و اعلام جهاد ایشان دربرابر تروریستهای موسوم به داعش، یک موج مردمی جهت دفاع از کشور عراق ایجاد شده است؛ به صورتی که خیل عظیم مردم برای پیوستن به ارتش جهت دفاع از کشور اعلام آمادگی نمودهاند و دقیقاً به همین دلیل در روزهای اخیر شاهد پیشرویهای پی در پی نیروهای عراقی و بازپس گیری شهرهای اشغال شده توسط داعش هستیم.
همانگونه که مشخص است عراق کشوری است با جمعیت قابل توجه اهل سنت که داعش تلاش دارد تا این ظرفیت را به نفع خود مصادره نماید، اما با هوشیاری مرجعیت شیعه و جلوگیری از ایجاد تنش و اختلاف بین شیعه و سنی و تاکید بر اتحاد برادران مسلمان در عراق این نقشه با شکست مواجح شده است. به نظر میرسد ایشان به خوبی توانستهاند مسلمانان اهل سنت را از نیروهای تکفیری جدا کنند و از همین رو شاهد بودیم حتی علمای اهل سنت نیز پس از اعلام جهاد توسط آیت الله سیستانی، فتوای جهاد و پیوستن به ارتش دادهاند.
این بحران در کنار تمام آسیبها و مشکلاتی که برای ملت و دولت عراق ایجاد کرده است و پس از این نیز ایجاد خواهد کرد میتواند فوایدی نیز داشته باشد. برای مثال در جریان این حمله ارتش عراق پس از صدام پاکسازی شد و نیروهای منافق و سرسپرده به غرب با خیانت به کشور، هویت خود را افشا نمودند. مسئولین عراقی به ویژه شخص نوری مالکی در این بحران پی به این مهم برده است که باید با تکیه به ملت عراق و بسیج عمومی مشکلات را مرتفع سازد. همچین جایگاه مرجعیت شیعه بین ملت و در سیاست عراق مهم تر شده است و عملاً آمریکاییها با این اقدام زمینه بروز فقه سیاسی شیعه را در عراق فراهم نمودند. همچنین جریانات انحرافی موجود در حوزه نجف که بر آتش اختلافات میان اهل سنت و شیعه میدمیدند در جریان این اتفاقات به شدت مورد انتقاد قرارگرفتند و پایگاه اجتماعی خود را از دست دادهاند.
در پایان باید یادآور شد که جریان صهیونیستی پشت این ماجرا در صورت موفقیت در عراق و سوریه بدون شک این نقشه را در دیگر کشورهای مسلمان منطقه نیز اجرا خواهد نمود، همانگونه که قبل از این، رژیم اسرائیل با همین نقشه سودان جنوبی را از کشور سودان جدا کرد. بنابر این میتوان عراق و سوریه را محور اصلی مقاومت در برابر اسرائیل دانست.
منبع: فرهنگ نیوز