سهم اصلاح طلبان در شکستن قبح توهین به پیامبر
حملات تروریستی پاریس را می توان از زوایای متعددی مورد بررسی قرار داد، اینکه عاملان این حملات چه کسانی بودند و با چه ایدهای اینگونه عمل نمودهاند یا اظهاراتی که پیرامون نقش برخی سازمانهای جاسوسی در وقوع این حملات مطرح می شود و... . گذشته از موارد فوق، حمله به نشریه فکاهی شارلی ابدو اگرچه با مرگ چند کاریکاتوریست این مجله زرد همراه شد اما موجب تبلیغ جهانی آن گردید تا جایی که اکنون برخی صاحب منصبان آن از انتشار میلیونی آن سخن رانده و برخی دیگر ادامه حیات این مجله را نشانی از وجود هوایی تازه نامیدهاند.
قاطبه جامعه فرانسه تا پیش از وقایع چند روز پیش هیچگاه نام این نشریه بی محتوا را نشنیده بودند. اوج انتشار نشریه فوق به 60 هزار شماره می رسد که نشان از قرار داشتن آن در سطح بسیار پایینی در میان مخاطبین فرانسوی می باشد. اما اکنون جهانیان و حتی شماری از مسلمانان و اصلاح طلبان داخلی تابلو من چارلی هستم را بر دست گرفته و به همدردی با این نشریه سطحی میپردازند.
برادران کواشی متهمین اصلی حمله به شارلی ابدو هستند
فارغ از محکومیت اقدام تروریستی برادران کواشی در حمله به دفتر این نشریه، ابراز همدردی با این مجله در حالی صورت می پذیرد که در شماره جدید آن که بناست این بار در 3 میلیون تیراژ منتشر گردد همچنان به ساحت مقدس رسول اکرم توهین می گردد که با سکوت معنی دار اصلاح طلبان داخل و همفکرانشان در سطح جهان اسلام مواجه شده است.
محتوای پوچ شارلی ابدو
برآوردی از شمارههای پیشین این مجله حکایت از مشی بیمحتوای آن و سطحی نگری گردانندگانش است. مجله فوق که به گونهای کاریکاتوری منتشر میگردد جهت افزایش بازدید خود با نگرشی انتقادآمیز و گاهاً توهینی تلاش دارد مقدسات مردم جهان را زیر سؤال ببرد.
شارلی ابدو با بهرهگیری از جذابیتهای جنسی (تمامی شمارههای این مجله حاوی نکات جنسی و غیر اخلاقی میباشد) و تحت عنوان اصل حمایت از آزادی بیان و مطبوعات به مفتضحانهترین شکل ممکن به بیان نظرات خویش میپردازد. شمارههای پیشین این مجله حاکی از تمسخر مکرر حضرت عیسی مسیح، پیامبر گرامی اسلامی، پاپ رهبر کاتولیکهای جهان و رهبران دینی جهان اعم از مسلمانان، یهودیان، مسیحیان، بوداییها و... در غالب کاریکاتورهای مضحک میباشد. نگرش این هفته نامه هرزه فرانسوی کاملاً بر مبنای افکاری مذهب ستیزانه است.
بدلیل محتوای کاملاً غیر اخلاقی تمامی صفحات این نشریه از بیان حتی نمونهای در این زمینه معذوریم. پیشتر و در سال های دهه 60 میلادی یک بار این مجله توسط دولت فرانسه توقیف گردید که با نام کنونی به حیات خویش ادامه داد. در آن شماره دست اندرکاران مجموعه به تمسخر شارل دوگل رئیس جمهور فقید فرانسه در زمان مرگش پرداخته بودند.
قبح شکنی سب النبی
زمانی که تری جونز کشیش افراطی آمریکایی بیان داشت که تصمیم به آتش زدن قرآن کریم دارد، قاطبه جامعه جهانی حتی شخص اوباما ناگزیر به انتقاد از وی پرداخته و خواستار عدم انجام آن شدند، تری جونز اما آن کار را انجام داد ولی بدلیل انزجار مردم جهان از اقدامش، رویداد فوق به حاشیه رانده شد.
در واقعه حمله به هفته نامه شارلی ابدو و کشته شدن شماری از کاریکاتوریستهای این مجموعه قضیه به گونهای عکس پیش رفته و حکام جهانی و رسانه های وابسته به بهانه دفاع از آنچه آزادی بیان می پردازند، شعار من چارلی هستم را در سراسر جهان اشاعه کردند. حمایت از شارلی ابدو و دست اندرکاران آماتور آن در حالی صورت می پذیرد که این رسانه ها با حذف صورت مسئله به محکومیت اقدام فوق و ترویج اندیشه های پوچ این نشریه پرداختهاند.
مع الاسف روزنامهها و رسانههای اصلاحطلب نیز در یک همراهی با فضای رسانهای غالب پرداخته و دم از حمایت از آزادی مطبوعات زدهاند. به طور نمونه روزنامه مردم امروز در شماره امروز خود عکسی حاوی مطلب من شارلی هستم را در تیتر یک خود قرار داده است.
قبح شکنی از توهین به رسول مکرم اسلام و تشدید ذهنیت منفی نسبت به مسلمانان در جوامع اروپایی را میتوان بزرگترین پیامد رخداد فوق دانست که این امر ذهنیتها را به سوی طراحی شده بودن حادثه فوق جهت رسیدن به نتایج گفته شده سوق میدهد. بیشک مبارزه با اسلام گرایی و اشاعه اظهارات اسلام ستیزانه در طول سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی امری غیرقابل کتمان است که از سوی رسانه های غربی و سازمان های جاسوسی پیگیری شده و شکلگیری گروههایی نظیر داعش و طالبان دست پرورده سیاست های دو دهه فوق میباشد.
انتشار بینظیر مجله فوق در شماره اخیرش که حاوی توهین به رسول خداست و همچنین باز نشر این کاریکاتور در رسانه های پربازدیدی همچون واشنگتن پست و گاردین در این راستا قابل ارزیابی است که دیگر توهین به رسول مکرم اسلام جزو خطوط قرمز نبوده و می توان در غالب فضای آزادی بیان به انتقاد و تمسخر شخصیتی پرداخت که برای یک میلیارد و پانصد میلیون مسلمان جایگاه مقدس و والایی برخوردار است.
عبارت من چارلی هستم به گونهای گسترده در سطح اروپا بیان شده است
هوای تازه ناشی از شارلی ابدو
تحولات چند روزه پاریس فضای مساعدی را برای بازماندگان این مجله بی محتوا فراهم ساخته تا با معروفیت ناشی از تبلیغات گسترده به بیان بیش از پیش هجویاتشان بپردازند. آنجلیکا کورونی، روزنامه نگار شارلی ابدو در مصاحبه ای که پس حمله به دفتر این نشریه صورت گرفته بر ضرورت تداوم مشی این مجله تاکید کرده و حضور آن را در میان مطبوعات بسان یک هوای تازه نامیده است.
وی با گستاخی هر چه تمامتر به مطبوعاتی که تصاویر سانسور شده از شارپ ( سردبیر مقتول) در حالی که کاریکاتورهای موهن این مجله را در دست داشته پرداخته و خواستار ترویج بدون سانسور این تصاویر در مجلات فوق شده است.
کورونی در ادامه با ذهنی توهم گونه به نیاز جامعه به این نشریه هجوگونه اشاره و گفته است: «ما راه خود را ادامه میدهیم. ما حتی یک سانتیمتر هم از آنچه میخواهیم و از آنچه هستیم منحرف نخواهیم شد، زیرا ما معتقدیم که شارلی ابدو برای جامعه لازم است. شارلی ابدو مثل هوای تازه است و اگر ما تغییر کنیم، همانطور که قبلا گفتم مثل کشتن دوباره آنها (مقتولان حادثه) خواهد بود.»
سپس می گوید « مهم نیست چه اتفاقی خواهد بود و چه خطری در انتظار ما باشد، ما به راه خود ادامه خواهیم داد. من پنهان نمی کنم که این کاری فوق العاده سخت خواهد بود، زیرا همکارانی که ما از دست دادیم ، روزنامه نگاران غیر عادی و بی نظیری بودند. جایگزین کردن آنها خیلی دشوار خواهد بود. پیدا کردن اشخاصی مثل آنها فوق العاده سخت خواهد بود. اما افرادی با استعداد های مشابه دست بکار خواهند شد و « شارلی ابدو» جدید ظاهر خواهد شد.»
ادعاهای این روزنامه نگار در حالی است که بی بی سی فارسی در تحلیل این مجله ضمن خام توصیف کردن آن می نویسد « این مجله هرگز تیراژ زیادی نداشته به طوری که از سال 1981 به مدت ده سال به دلیل نداشتن منابع مالی منتشر نمی شد. »
آنجلیکا کورونی در این مصاحبه جمله ای را بر زبان می آورد که با رمزگشایی از آن می توان به نتایجی دست یافت. وی می گوید: «شارلی قبل از حمله یک جور بود و بعد از حمله طور دیگری خواهد بود. مثل آمریکا که وضع آنجا قبل و بعد از 11 سپتامبر سال 2001 متفاوت است و در اینجا، برای ما وضع قبل و بعد از 11 ژانویه خواهد بود.» این گفته نشان از موضع تهاجمی پیش روی این نشریه و سایر مطبوعات غربی است همچنان که حوادث 11 سپتامبر دستاویزی شد تا ایالات متحده با سو استفاده از موج مبارزه با تروریسم به افغانستان و عراق حمله نماید.
افزایش احساسات ضد اسلامی در اروپا ( جنبش پگیدا آلمان)
وجه مشترک هر دو این حوادث (حمله به شارلی ابدو و 11 سپتامبر) را میتوان در نگرش شدید اسلام هراسی پس از این وقایع، ظن دست داشتن سرویس های جاسوسی غربی و صهیونیستی در این حوادث و پیامدهایی دانست که بر جوامع مسلمانان در اروپا و آمریکا تحمیل می شود. درست پس از حمله به شارلی ابدو به مانند حوادث 11 سپتامبر شاهد حملات مکرر افراطیون به مساجد و مسلمانان در اروپا هستیم که واکنش نهادهای حقوق بشری را تا کنون بر نیانگیخته است.
منبع: فرهنگ نیوز