توجیهی که اخیرا برای چاب و صدور مجوز کتابهای موهن و مساله دار می شود، قابل تامل است. چند روز پیش یکی از مسئولین در وزارت ارشاد گفته بود: مگر چند نفر با این کتاب ها فاسد می شوند.
توجیهاتی از این دست که راه را برای گسترش صدور مجوز به کتابهای موهن و ضد اخلاقی باز کرده است، در آخرین دسته گلی مجموعه اداره کتاب به آب داده است. رمان لولیتا که در زمان انتشار به زبان اصلی در فرانسه، انگلیس، آرژانتین، نیوزیلند، آفریقای جنوبی و آمریکا موهن شناخته شد، اخیرا و به فراوانی در کافه های تهران و برخی فروشگاههای کتاب دست به دست می شود و شاید مسئولین امر با این استدلال که «مگر چندنفر فاسد می شوند؟» هم قرار است دست روی دست بگذارند.
نوشتن کتاب یا ترجمه آن در کشورهای همسایه و انتقال آن به ایران، ایده جدیدی است که متخلفان در این حوزه به شدت آن را دنبال می کنند. بعد از چاپ کتاب موهن «من این نسل» در آذربایجان و انتقال آن به ایران که نویسنده اش (سردبیر خبرگزاری کتاب) مورد تقدیر معاونت فرهنگی ارشاد هم قرار گرفت! حالا رمان مستهجن لولیتا که اتفاقا فیلم مستهجنی نیز از روی آن ساخته شده بود، در کافه های تهران و کتاب فروشی ها دست به دست می شود.
لولیتا در افغانستان ترجمه و به چاپ رسیده است و قیمت ریالی نیز بر روی آن هک شده است. همین مسئله نشان می دهد که کتاب برای مصرف کننده داخلی و با هدف خاص به چاپ رسیده است.
در این میان مسئولان ارشاد به جای رسیدگی به اینکه چطور می شود کتابی که در اروپا و آمریکا مجوز نمی گیرد، در کتاب فروشی های تهران همچون نقل و نبات توزیع می شود، با استدلال ها و توجیه هایی که متاسفانه برای از سر باز کردن دغدغه مندان مطرح می شود، در تلاش اند اصل قضیه را نادیده بگیرند.
توزیع کالای غیر اسلامی و به طور خاص کتب ضاله که بالاتفاق مراجع درباره حرمت آن فتوا داده اند در دولت یازدهم به راحتی اتفاق می افتد.
مترجم این کتاب موهن که ساکن کاناداست درباره انگیزه های انتشار ترجمه فارسی این کتاب در افغانستان می گوید: «در سالهای اخیر از خوانندههای جدی ادبیات و دانشجویان پیامهایی میگرفتم که "آیا میشود ترجمه بیسانسور و دقیقی از لولیتا خواند؟" میشد و باید چنین میشد اما کجا میشد چاپ و منتشرش کرد؟ بهیقین چاپ ترجم? بیسانسور این اثر در ایران ناممکن بود اما خوشبختانه دنیای مجازی را داشتیم و عزیزانی هم بودند که از انتشارش در وبسایتهای پرخوانندهشان استقبال کردند. پس از آنکه دو یا سه پاره از ترجمه را منتشر کردیم، پیامهایی از دو ناشر افغانستانی رسید که خواستند این اثر را بیسانسور و به صورت کتاب چاپ کنند. از میان این دو، نشر زریاب موافقت کرد که همزمان با انتشار آن در دنیای مجازی، به کارهای چاپ آن سروسامان بدهد».
نکته تامل برانگیز اینجاست که ناشر افغانی گفته تنها تعدادی از این کتاب به ایران برده شده و در انجا به چاپ بعدی و فراوان رسیده است.
این مسائل غیر فرهنگی و ضد فرهنگی همه در دولتی اتفاق می افتد که مدعی رابطه نزدیک با مراجع تقلید است و گفته است از نظرات آنان استفاده می کند!