افشاگری تاریخی معاون شورای عالی امنیت ملی پیرامون عملکردروحانی(4)
مذاکـــرات بغداد
در بغداد آن ها یک پیشنهاد دادند که سه فاز داشت.
در فاز اول آنها سه درخواست داشتند:
1- تعطیلی فردو
2- توقف غنی سازی
3- انتقال مواد 20 درصد به خارج از ایران
گفتند شما انجام بدهید، اعتماد سازی می شود. در مقابل گفتند ما مثلا در مورد تامین سوخت راکتور تهران حاضریم با شما همکاری کنیم. در مورد رادیو دارو حاضریم با شما همکاری کنیم. یک سری از پروژه های فنی شما با آژانس هست، که به خاطر این بحث ها معلق شده است؛ از آن ها حمایت می کنیم، تا آژانس انجام بدهد.
در مورد راکتور آب سبک حاضریم با شما همکاری کنیم. و یک چیزهای غیر هسته ای مثل زیردریایی و مبارزه با مواد مخدر.
آمریکایی ها گفتند ما حاضریم که بازرسی و تعمیر هواپیماهای کشوری در داخل ایران انجام شود.
کل ما به ازاء هایی که آن ها دادند، یکی در بحث تحریم ها بود. آن هم تحریم خیلی کوچک. بقیه هم در همکاری هسته ای بود. ما برای اینکه بتوانیم این بحث را مدیریت کنیم، گفتیم که شما با این چیزهایی که می خواهید، بر فرض درست، تا رفع نگرانی از شما کند، اعتمادسازی کند. شما هم باید کاری کنید که برای ما اعتمادساز باشد. این که شما می گویید راکتور آب سبک کار می کنید، اعتمادساز نیست. در مورد زیردریایی هم مشکلی نداریم. می توانیم با هم همکاری کنیم. اینها اعتماد ساز نیست، همکاری جویانه است.
ایران و پیشــنهاد مســـکو
بر همین اساس، پیشنهاد مسکو تدوین و ارائه شد و در آن 5 گامی که ما مطرح کردیم این نکات را شامل می شد:
در گام 3 که ما نوشتیم، همکاری برای تأمین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران، همان فاز یک آنها بود. که شما می خواهید بروید صحبت کنید. ما حاضریم صحبت کنیم ولی در مقابلش شما باید همه تحریم ها را لغو کنید. اگر می خواهید تحریم ها را لغو نکنید، اصلا معنی ندارد. اگر شما می خواهید نگرانی تان رفع شود، باید نگرانی ما هم رفع شود. با این طرح ما، ما به ازاءهای آنها که در این زمینه تهی بود جای دیگر بردیم.
گفتیم شما در گام 4 ما همکاری هسته ای داریم. شما راکتور آب سبک در این جا بیاورید. بحث های مبارزه با مواد مخدر می رود در گام پنجم. پس گام سوم که شما دنبال آن بودید که فاز یک شماست، اصلا هیچ ما به ازاءی ندارد. یعنی عملا با این پیشنهاد ایران در مسکو، آن ها متوجه شدند که از نظر ما، پیشنهاد آنان در بغداد از جهت ما به ازاء دچار اشکال است. حالا غیر از اینکه خود پیشنهاد اشکال دارد.
می خواهم بگویم این پیشنهاد با یک هوشمندی تدوین شد و به آنها ارائه شد و البته نکات دیگری داشت. ما بحث حق غنی سازی را داریم که در گام یک آمد.
به فتوای مقام معظم رهبری که این را آن ها در بحث های شان نیاورده بودند.
بحث تحریم های یک جانبه و چند جانبه بود، که نیاورده بودند
همین طور همکاری فراتر از تعهداتی که از ما می خواستند. چون آژانس از ما یک سری همکاری هایی را می خواهد که این همکاری ها فراتر از تعهدات ماست. ما می گوییم مشکلی نداریم با شما در این زمینه ها همکاری کنیم ولی به شرطی که ما به ازاء آن را بدهید. چون جزء تعهدات ما که نیست. اگر تعهدات ما بود انجام می دادیم و حاضریم انجام بدهیم.
تاخیر در گفتگوها با هدف عقب نشینی ایران در نتیجه فشارها
در مسکو و آلماتی چند تحول روی داد. نزدیک 9-8 ماه طول کشید. در این 9-8 ماه، یک سری جلسات بین ما و آنها در سطح کارشناسی بود بین آقای جلیلی و خانم اشتون چندتا تحول رخ داد. یکی بحث تحریم های نفتی اروپایی و یکی تشدید تحریم های مالی- بانکی از طرف آنها و گسترش تحریم های یک جانبه از طرف آمریکایی ها و اروپایی ها از آن طرف.
از این طرف هم دو تا تحول مهم بود: بیانات مقام معظم رهبری در 19 بهمن 91 و یکی راهپیمایی 22 بهمن. اینها به طور جدی اثری ملموس در عرصه گفتگوها گذاشت. نتیجه این روند چی بود؟
آن ها از اینکه این جلسه رو به تأخیر انداختند عمدتا نگاهشان این بود که با تأخیر انداختن این جلسه، این دستاورد را به دست می آورند که تشدید فشارها علیه ایران باعث تعدیل یا عقب نشینی ایران خواهد شد و این را در اسناد رسمی شان آورده بودند.
هدف از تحـــریم ها
گزارش تحلیل های سالانه آمریکا، وزارت دفاع شان تصریح می کند که تحریم ها دو تا هدف اصلی داشت:
1) تغییر محاسبات رهبری ایران در سیاستهای هستهای،
2) فشار مردم ایران برای ایجاد آشوب های اجتماعی.
و آن وقت خود آن ها در آن گزارش به این جمع بندی می رسند که ما در این دو هدف نا موفق بودیم. و دقیقا آن ها این دو هدف را دنبال می کردند و انتظار داشتند ماحصل این دو هدف بتواند در عرصه گفت و گو ها بروز و نمود داشته باشد. ولی هم راهپیمایی 22 بهمن و هم صحبت های صریح و قاطع رهبری در این موضوع را دیدند. و نه آن طراحی که در این موضوع داشتند، به هیچ وجه به ثمر ننشست.
در نتیجه برای این که روند را مواجه با انسداد و بن بست نکنند، اقدامی را خود آنها انجام دادند، آن ها موضع خودشون را تعدیل کردند.
دقت بفرمایید دوره قبل ما اهل تعامل بودیم یا به اصطلاح اهل مذاکره بودیم و مذاکره به این معنا بود که هر آنجه آن ها می گفتند، ما می پذیرفتیم. الان در چه وضعیتی هستیم، در حالی که هم مذاکره می کنیم و هم عرصه پیشرفت هسته ای خودمان را در چارچوب مقررات با قدرت ادامه می دهیم. تا ما به ازاء هایش را در عرصه گفت و گو بگیریم. در عرصه گفت و گو به خوبی این موضوع بروز و نمود پیدا کرد.
مذاکرات آلماتی
سه نکته در پیشنهاد آلماتی آنها وجود دارد. پیشنهاد آلماتی غربی ها در واقع همان پیشنهاد بغداد است. ولی تغییر در آن حاصل شده است. و این که آیا این تغییر، نظر ما را تامین میکند یا نه؛ بحث دیگری است.
این اولین بار است که غربی ها در این سال های گفت و گو، چیزی که کتبی نوشتند را تغییر دادند. تغییر در چند عرصه:
1) در نوع خواسته
2) در ما به ازاء
3) در بازه زمانی
در خواسته؛ توقف غنی سازی 20 درصد را که در بغداد خواسته بودند به تعلیق تغییر دادند. تعطیلی فردو را که در بغداد پیشنهاد داده بودند. به کاهش آمادگی فردو تغییر دادند. انتقال مواد 20 درصد به خارج را که در بغداد خواسته بودند به تبدیل 20 درصد به اکسید، یعنی صفحه سوخت تولید بشود یا اینکه در ایران بماند و به 5 درصد تبدیل شود، تغییر دادند. و باز تاکید می کنم که این به معنای پذیرش ما نیست. منظور این تغییراتی است که آن ها دادند. این مهم است. در صورتی که آن روند را نگاه کنید، سعدآباد، بروکسل، پاریس خواسته های شان را تغییر می دادند، ولی علیه ما تشدید می کردند. و تهدات خودشان را تعدیل می کردند.
درباره ما به ازاء ها؛ این ها هر موقع بحث تحریم می شد، می گفتند تحریم ها در قطع نامه ها آمده است، هر موقع به قطع نامه ها عمل کردید به آن بحث می پردازیم. و ما می گفتیم اگر قرار بود به قطع نامه ها عمل کنیم اصلا مذاکره نمی کردیم. ما قطع نامه ها را، هم قطع نامه شورای حکام را و هم قطع نامه شورای امنیت را غیرقانونی می دانیم. هم بر اساس اساس نامه آژانس و هم منشور سازمان ملل غیر قانونی است.
درباره محدودیت زمانی ؛ در هیچ دوره ای محدودیت زمانی نمیگذاشتند.
پس سه تا تغییر عمده شکل گرفت. که به نظر من این تغییرات قطعا بدون شک، حاصل عنایات حضرت حق و حضرت ولی عصر (عج) و تدابیر مقام معظم رهبری است.
ولی نمی شود تدابیر مذاکره کننده را هم فراموش کرد. این را از این جهت می گویم چون کسانی که میگویند الان مذاکره نمی شود و آن موقع مذاکره میشد. بدانند الان به معنای واقعی مذاکره صورت میپذیرد، و آن موقع مذاکره نمی شد. آن موقع آن ها درخواست میدادند و شما امضا میکردید. اما اکنون مذاکره صورت می گیرد. و این به معنای مذاکره جدی است.
اتفاقا آلماتی 2 نشان داد که ما مرد مذاکره ایم، آن ها ( طرف مقابل) مشکل دارند. برای همین وقتی با پیشنهادی روبرو شدند،گفتند ما باید در پایتخت ها مشورت کنیم. اما اگر همان چیزی که مد نظر آنهاست را بپذیریم، اصلا همان روز اول مذاکره تمام می شد. که در آلماتی 2 دقیقا همین چارچوب پی گیری شد. برخی از مواردی که در پیشنهاد های آنها بود را ما پذیرفتیم ولی به شرط این که ما به ازاء های مورد نظر ما تامین بشود. که بحث مفصل شد و من نمی خواهم وارد آن بشوم. ولی نتیجه بحث این شد که وقتی با پیشنهادهای ما مواجه شدند، نتونستند جواب منطقی بدهند، گفتند که ما مشورت می کنیم.
جمـــع بنـــدی
پس جمع بندی نهایی داشته باشم، تاکید براینکه روند گذشته و کنونی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.
در روند گذشته ما به هیچ وجه مذاکره نداشتیم. روندی بود که منافع ملی ما و امنیت ملی ما به طور جدی مخدوش شد و صدمه دید. ما واژههای مجعولی را پذیرفتیم که پذیرش این واژه ها باعث ارجاع پروندهی ما به شورای امنیت شد. واژه تعلیق در هیچ متن حقوقی موجود در آژانس بین المللی انرژی اتمی وجود ندارد. ولی این واژه را با پذیرش اش مشروعیت بخشیدیم. و صرفا بخاطر اینکه تعلیق را انجام ندادیم، به شورای امنیت رفتیم. که اصلا در هیچ جایی وجود ندارد و الزامی ندارد.
یعنی یک سری اقدامات را در عرصه حقوقی انجام دادیم که به وسیله خودما بدعت شد. عرصه فنی هم که به صورت کامل جمع کردیم. تا این که آن ها به این نتیجه رسیدند که شما باید کل چرخه سوخت را جمع کنید.
مطمئناً روند انتخابات مسیر پیشرفتهای فنی را تشدید خواهد کرد و دست ما در عرصه سیاست خارجی باز خواهد شد و هرگز نمیگذاریم این روند به دوره گذشته رجعت کند چرا که امکانپذیر هم نیست
.روشنگری نخبگان جامعه اجازه نمی دهد نامزدها حرف های خام بزنند؛ باید پاسخ های منطقی طلبیده شود. تجربه گذشته را نباید مجددا تجربه کرد؛ در حال حاضر زمان به ضرر ما نیست؛ چراکه طول کشیدن روند مذاکرات باعث پیشرفت ما می شود و آنها هم ضرر می کنند.