سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای غایت آرزوی عارفان ! ای فریادرس کمک خواهان و ای محبوب دل های صادقان ! [امام علی علیه السلام ـ در دعایش ـ]
اهالی بصیرت
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله و پایه گذاری نظام اسلامی

انسان 250 ساله

پیامبر اعظم صلّی‌الله‌علیه‌وآله و پایه‌گذاری نظام اسلامی


دانلود کلیپ صوتی (حجم: 4MB)

بخشی از سخنان امام خامنه‌ای که در این کلیپ صوتی می‌شنوید:

دوره مدینه، فصل دوم دوران بیست‌وسه ساله رسالت پیغمبر است. سیزده سال در مکه، فصل اوّل بود - که مقدمه فصل دوم محسوب مى‌شود - و تقریباً ده سال هم دوران مدینه پیغمبر است که دوران شالوده‌ریزى نظام اسلامى و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیّت اسلام براى همه زمانها و دورانهاى تاریخ انسان و همه مکانهاست. البته این الگو، یک الگوى کامل است و مثل آن را دیگر در هیچ دورانى سراغ نداریم؛ لیکن با نگاه به این الگوى کامل، مى‌شود شاخصها را شناخت. این شاخصها براى افراد بشر و مسلمانها علامتهایى است که باید به وسیله آنها نسبت به نظامها و انسانها قضاوت کنند. هدف پیغمبر از هجرت به مدینه این بود که با محیط ظالمانه و طاغوتى و فاسد سیاسى و اقتصادى و اجتماعى‌اى که آن روز در سرتاسر دنیا حاکم بود، مبارزه کند و هدف، فقط مبارزه با کفّار مکه نبود؛ مسأله، مسأله جهانى بود. پیامبر اکرم این هدف را دنبال مى‌کرد که هرجا زمینه مساعد بود، بذر اندیشه و عقیده را بپاشد؛ با این امید که در زمان مساعد، این بذر سبز خواهد شد. هدف این بود که پیام آزادى و بیدارى و خوشبختى انسان به همه دلها برسد. این جز با ایجاد یک نظام نمونه و الگو امکانپذیر نبود؛ لذا پیغمبر به مدینه آمد تا این نظام نمونه را به وجود آورد. این‌که چقدر بتوانند آن را ادامه دهند و بعدیها چقدر بتوانند خودشان را به آن نزدیک کنند، بسته به همّت آنهاست. پیغمبر نمونه را مى‌سازد و به همه بشریت و تاریخ ارائه مى‌کند.


پیغمبر وارد مدینه شد تا این نظام را سرِ پا و کامل کند و آن را براى ابد در تاریخ، به عنوان نمونه بگذارد تا هر کسى در هر جاى تاریخ - از بعد از زمان خودش تا قیامت - توانست، مثل آن را به وجود آورد و در دلها شوق ایجاد کند تا انسانها به سوى چنان جامعه‌اى بروند. البته ایجاد چنین نظامى، به پایه‌هاى اعتقادى و انسانى احتیاج دارد. اوّل باید عقاید و اندیشه‌هاى صحیحى وجود داشته باشد تا این نظام بر پایه آن افکار بنا شود. پیغمبر این اندیشه‌ها و افکار را در قالب کلمه توحید و عزّت انسان و بقیه معارف اسلامى در دوران سیزده سال مکه تبیین کرده بود؛ بعد هم در مدینه و در تمام آنات و لحظات تا دم مرگ، دائماً این افکار و این معارف بلند را - که پایه‌هاى این نظامند - به این و آن تفهیم کرد و تعلیم داد. دوم، پایه‌ها و ستونهاى انسانى لازم است تا این بنا بر دوش آنها قرار گیرد - چون نظام اسلامى قائم به فرد نیست - پیغمبر بسیارى از این ستونها را هم در مکه به وجود آورده و آماده کرده بود. یک عدّه، صحابه بزرگوار پیغمبر بودند - با اختلاف مرتبه‌اى که داشتند - اینها معلول و محصول تلاش و مجاهدت دوران سخت سیزده‌ساله مکه بودند. یک عدّه هم کسانى بودند که قبل از هجرت پیغمبر، در یثرب با پیام پیغمبر به وجود آمده بودند؛ از قبیل سعدبن‌معاذها و ابى‌ایّوب‌ها و دیگران. بعد هم که پیغمبر آمد، از لحظه ورود، انسان‌سازى را شروع کرد و روزبه‌روز مدیران لایق، انسانهاى بزرگ، شجاع، با گذشت، با ایمان، قوى و بامعرفت به عنوان ستونهاى مستحکم این بناى شامخ و رفیع، وارد مدینه شدند. هجرت پیغمبر به مدینه - که قبل از ورود پیامبر به این شهر، یثرب نامیده مى‌شد و بعد از آمدن آن حضرت، مدینةالنّبى نام گرفت - مثل نسیم خوش بهارى بود که در فضاى این شهر پیچید و همه احساس کردند کأنّه گشایشى به‌وجود آمده است؛ لذا دلها متوجّه و بیدار شد. وقتى که مردم شنیدند پیغمبر وارد قُبا شده است - قُبا نزدیک مدینه است و آن حضرت پانزده روز در آن‌جا ماند - شوق دیدن ایشان روزبه‌روز در دل مردم مدینه بیشتر مى‌شد. بعضى از مردم به قُبا مى‌رفتند و پیغمبر را زیارت مى‌کردند و برمى‌گشتند؛ عدّه‌اى هم در مدینه منتظر بودند تا ایشان بیاید. بعد که پیغمبر وارد مدینه شد، این شوق و این نسیم لطیف و ملایم، به توفانى در دلهاى مردم تبدیل شد و دلها را عوض کرد. ناگهان احساس کردند که عقاید و عواطف و وابستگیهاى قبایلى و تعصّبات آنها، در چهره و رفتار و سخن این مرد محو شده است و با دروازه جدیدى به سوى حقایق عالم آفرینش و معارف اخلاقى آشنا شده‌اند. همین توفان بود که اوّل در دلها انقلاب ایجاد کرد؛ بعد به اطراف مدینه گسترش پیدا کرد؛ سپس دژ طبیعى مکه را تسخیر کرد و سرانجام به راههاى دور قدم گذاشت و تا اعماق دو امپراتورى و کشور بزرگِ آن روز پیش رفت؛ و هرجا رفت، دلها را تکان داد و در درون انسانها انقلاب به وجود آورد. مسلمانان در صدر اسلام، ایران و روم را با نیروى ایمان فتح کردند. ملتهاى مورد هجوم هم به مجردى که اینها را مى‌دیدند، در دلهایشان نیز این ایمان به وجود مى‌آمد. شمشیر براى این بود که مانعها و سرکرده‌هاى زر و زورمدار را از سر راه بردارد؛ والّا توده‌ى مردم، همه جا همان توفان را دریافت کرده بودند و دو امپراتورى عظیم در آن روزگار - یعنى روم و ایران - تا اعماقِ خودشان جزو نظام و کشور اسلامى شده بودند. همه اینها چهل سال طول کشید؛ ده سالش در زمان پیغمبر بود؛ سى سال هم بعد از پیغمبر.
(بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران 1380/02/28)

منبع: khamenei.ir



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( سه شنبه 92/10/10 :: ساعت 1:42 عصر )
»» بازخوانی خروش مردم در برابر فتنه 88

چه وقایعی سیل خروشان مردم را به خیابان کشاند؟ / حماسه 9 دی چگونه شکل گرفت؟

سال 1388، سالی خاص در حیات شجره طیبه انقلاب اسلامی ایران بود. این یک واقعیت است که خروش مردمی و حضور دائمی و آگاهانه مردم در عرصه، خصوصیت منحصربه‌فرد انقلاب  ماست. این حضور یقیناً ناشی از احساس نزدیکی مردم با حکومت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و نشانه احساس مسئولیت آحاد امت ماست.

دقیقاً به همین دلیل است که روز 9دی در کلام رهبر معظم انقلاب، به شکلی خاص مورد اشاره قرار گرفته است. ایشان در روز 6 بهمن سال 88 یعنی کمتر از یک ماه پس از خلق حماسه 9دی می‌فرمایند:

«....همه باید این احساس مسئولیت را داشته باشیم. و من مى‌بینم که این احساس مسئولیت را داریم. این را مردم کشور ثابت کردند، ثابت میکنند؛ حالا یک نمونه‌ى واضحش همین 9 دى بود .....»(1)

چه روندی برای خلق این حماسه طی شد؟

اتفاقاتی زنجیروار از حدود یک سال قبل از 9دی سال1388 به‌وقوع پیوست که نهایتاً مردم ایران را قانع کرد که تنها با حضور در صحنه و اعلام آمادگی برای جانفشانی در حفاظت از حریم انقلاب است که می‌توانند مسئولیت خود را به انجام رسانند.

این روند را می‌توان به سه قسمت تقسیم کرد:

الف) رفتار بعضی چهره‌ها و جریانات شناخته‌شده در روزهای قبل از آغاز انتخابات دور دهم ریاست جمهوری.

ب) اتفاقاتی که در روزهای تبلیغات انتخاباتی و روز 22 خرداد تا 30 خرداد همان سال به‌وقوع پیوست.

ج) علنی شدن فتنه در ماه‌های بعد از برگزاری انتخابات.

الف) قبل از انتخابات سال 88

در ماه‌های قبل از انتخابات سال 1388، القای احتمال وقوع تقلب در انتخابات از سوی بعضی جریان‌های معاند جمهوری اسلامی ایران، یک استراتژی عمومی و قطعی محسوب می‌شد. رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی‌فارسی و شبکه‌های خاص اجتماعی در اینترنت با کاربرد در هدایت عناصر خیابانی فتنه، با سرعت و گاه عجله، تکمیل و راه‌اندازی شد.

در همین راستا بود که بعضی نامزدهای مسأله‌دار، با اعلام آنکه می‌خواهند رأساً از انتخابات و رأی‌های مردم صیانت کنند!!! اقدام مضحک و فراقانونی تشکیل کمیته‌ای مجعول را رقم زدند که وظیفه ایجاد شک و تردید در سلامت برگزاری انتخابات را بر عهده داشت. نکته جالب اما این بود که این دو فتنه‌گر، ماه‌ها قبل از برگزاری انتخابات، توانسته بودند تقلب را کشف کنند!!!

اینگونه بود که نمایندگان میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نفر از نامزدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری به دنبال جلسه مشترکی که در ششم فروردین 88 داشتند برای تشکیل کمیته صیانت از آرا به توافق رسیدند و سید علی اکبر محتشمی پور از ستاد مهندس موسوی و مرتضی الویری از ستاد مهدی کروبی به عنوان رؤسای کمیته‌های صیانت از آرا انتخاب شدند.(2)

سخنان برخی افراد از جمله ‌هاشمی رفسنجانی در سال 1387 در خصوص تردید در سلامت انتخابات و احتمال تقلب در آن، زمینه خو گرفتن افکار عمومی با موضوع تقلب در انتخابات را فراهم می‌ساخت.

وی که در جمع اعضای شورای مرکزی خدمتگزاران‌سازندگی و نیز اعضای‌سازمان اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد منطقه 9 سخن می‌گفت، با تأکید دوباره بر لزوم سلامت انتخابات، خطاب به ناظران و مسئولان برگزارکننده انتخابات گفت: «اگر ناظران و مسئولان برگزاری انتخابات رأی مردم را ضایع کنند و اعلام قیمومت کنند و نگذارند آنچه مردم می‌خواهند اعلام شود، این کار خیانت و مستوجب عذاب الهی است.»

هاشمی افزود: «حتی اگر بر اساس مصلحت برخی بگویند این فرد نباید انتخاب شود، اشتباه است و منتهی به استبداد می‌شود و این اتفاق شومی خواهد بود.»(3)

* رهبر معظم انقلاب در پاسخ به این رفتارها، در نوروز سال 88 و در جوار صحن مطهر امام رضا‌(علیه‌السلام) فرمودند:

«انتخابات به فضل الهى و به حول و قوه‌ى الهى انتخابات سالمى است. من مى‌بینم بعضى‌ها در انتخاباتى که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کرده‌اند به خدشه کردن. این چه منطقى است؟ این چه فکرى است؟ این چه انصافى است؟ این همه انتخابات در طول این سى سال انجام گرفته است - در حدود سى انتخابات - مسئولان وقت در هر دوره‌اى رسماً متعهد شده‌اند و صحت انتخابات را تضمین کرده‌اند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بیخود خدشه میکنند، مردم را متزلزل میکنند، تردید ایجاد میکنند؟ که البته در ذهن مردم عزیز ما با این حرفها تردید ایجاد نخواهد شد.

 من به مسئولین انتخابات هم سفارش و تأکید میکنم؛ به طور حتم بایستى انتخابات را جورى برگزار کنند که پرشور باشد؛ دست همه‌ى نامزدها باز باشد؛ مردم آزادانه بتوانند انتخاب کنند و انتخابات، سالم و با امانت کامل ان‌شاءاللَّه انجام بگیرد و انجام خواهد گرفت.»(4)

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( دوشنبه 92/10/9 :: ساعت 9:7 صبح )


»» این لاشه بو گرفته را دفن کنید!

این لاشه بو گرفته را دفن کنید!

فتنه پیچیده 1388، قرار بود ایران را فلج کند. آن گونه که بعدها صاحب نظران امنیتی در غرب فاش کردند لابراتوارهای جاسوسی نظیر سازمان سیا، ام آی سیکس و موساد 10 یا 20 سال برای تدارک فرمول جدید ضربه و حمله به جمهوری اسلامی وقت گذاشته بودند تا بتوانند از داخل به قلب حاکمیت بزنند و آن را فلج کند. درهم‌آمیزی منافقین قدیم و جدید از طیف‌های مختلف کار دامنه‌داری بود که قریب 20 سال- به تصریح مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا- زمان برد و حتی به برخی ارتباطات آمریکایی‌ها با دفتر نخست‌وزیری در اواسط دهه 60 برمی‌گشت. اینکه کشور به مدت 8 ماه در تب و التهاب فرو رفت، از یک سو به پیچیدگی و دوز بالای سم جدید بازمی‌گشت و از دیگر سو نشانه سلامت پیکره ملت ایران بود که در مصاف سخت با این تزریق، پادزهر آن را یافت. روز نهم دی- سه روز پس از ماجرای پرغصه عاشورای آن سال- معلوم شد ملت ایران عفونت را پس زده و به شکلی غیرمترقبه، به جای فلج شدن، واکسینه شده است. این چنین وقتی ملت ما سرزنده و با نشاط از متن آن کارزار سخت برخاست، لاجرم آنها که هنوز در جبهه مقابل ایستاده بودند، تداعی تعفن و عفونت کردند.

این فرمایش بلند از رسول اکرم(ص) است که فرمودند «خود را با توبه و استغفار معطر کنید، مبادا بوی بد گناهان شما را مفتضح و رسوا کند». برخی دلالان و طراحان فتنه آن قدر در جبران جرم‌های خود کوتاهی کردند که دوست و دشمن درباره آنها شهادت مرگ و دفن دادند. در طول این سال‌ها فراوان از فتنه‌گران بازداشتی- نظیر یاشار دارالشفایی- بودند که نوشتند و گفتند «اصلاح‌طلبان قبل از هر کار دیگری باید زحمت بکشند و اول لاشه بو گرفته مرحوم جنبش سبز را دفن کنند». 15 دی ماه 89 یک سال پس از افول فتنه، در حالی که خاتمی می‌خواست بی سر و صدا و بدون پس دادن حساب، خود را از جنبش سبز کنار بکشد، وبسایت جرس ارگان حلقه لندن (اتاق فکر جنبش سبز در خارج!) صراحتا نوشت «خاتمی سعی در باز کردن راه دیگری دارد که لاجرم پیش‌نیاز آن، خواندن نماز میت بر جسد جنبش سبز است». این قبیل تعابیر اما به شدت گمراه‌کننده است. گویا فتنه سبز یک چیز است و سران آن یک چیز دیگر، و آن که دچار عفونت و مرگ شده فتنه است. حقیقت آن است که عفونت پیش از آن که جنبش سبز را دربر گرفته باشد، عوامل آن را طی چند دهه اخیر آلوده کرده و طعمه نیمه جان قرار داده بود. به تعبیر شریف امیر مومنان(ع) «هرکس زشت شمردن و انکار منکر با قلب و دست و زبان را ترک کند، مرده‌ای بین زندگان است». نفاق جدیدی که ردای غلط‌انداز تجدیدنظرخواهی و اصلاح‌طلبی را بر تن کرد، نه تنها سودای ایستادن در مقابل منکرها را نداشت بلکه به تدریج پرچمدار و حاشیه امنیت‌ساز جریان حمله به معروف‌های انقلاب و اسلام شد.

19 اسفند ماه سال گذشته احمد پورنجاتی از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم ضمن مصاحبه با روزنامه بهار در عباراتی قابل تامل گفت «آقای عبدالله نوری زمانی که دفاعیاتش را برای روزنامه خرداد می‌نوشت به من گفت این دفاعیات را بخوان. به آقای نوری گفتم شما باید الان تصمیم بگیرید. این چیزی که شما نوشته‌اید به عنوان دفاعیات، مفهومش این است که خداحافظ حاکمیت و اگر یک مقدار بخواهیم بدبینانه‌تر برخورد کنیم خداحافظ انقلاب! نمی‌شود آن طور تصمیم بگیریم و قبلش در بازنگری قانون اساسی از ولایت مطلقه دفاع کنیم و بعدها گارد اصلاح‌طلبی ویژه بگیریم». این نغمه شوم جدایی از انقلاب و اسلام نه در سال 88 که از اواسط دهه 70 از سوی طیفی از همین جماعت افراط و تفریطی- اما قدرت‌محور- آغاز شده بود. وقتی جریان‌های ضد انقلاب و ضد اسلام دیدند در سال‌های پایانی دهه 70 هیچ اعتراضی از سوی اصلاح‌طلبان حاکم در قبال برخی حرمت‌شکنی‌ها و عقده‌گشایی‌ها علیه مقدسات اسلام صورت نمی‌گیرد، آنها نیز به میدان آمدند و نطفه ائتلاف شومی بسته شد که میزان انحطاط آن در 2 خیانت بزرگ 78 و 88 شبه‌اصلاح‌طلبان به نمایش درآمد. بیخود نبود یکی از اعضای فراری همین حلقه نفاق جدید- مجید محمدی- اواخر مهرماه 1388 در وبسایت فردا نوشت «اعضای جنبش سبز اهل ریاضت نیستند. می‌خواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند. می‌خواهند سینه بزنند و اگر هوس کردند، شرابی بنوشند. آنها در ملأ عام روزه‌خواری می‌کنند و نصر من الله و فتح قریب سر می‌دهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر هاشمی نماز می‌خوانند و جای صلوات، سوت و کف می‌زنند»!!

البته این مهره فراری بی‌سر و پا (عضو حلقه کیان) مدتی بعد که فهمید با الواتی‌گری نمی‌شود با ملت مومن ایران درافتاد، به صراحت در همان وبسایت نوشت «اسلامگرایی جدی‌ترین مانع و مخاطره‌انگیزترین مشکل‌ها در برابر جنبش سبز است. ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی اسلامگرایی که به تاسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زنده‌اند. آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی است. اسلامگرایی در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن اسلامگرایی و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه حکومت را سر پا نگاه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن کاری است بس دشوار». در چنین شرایطی موضع دوست و دشمن انقلاب روشن بود. آشوبگران در همان آشوب‌ها بود که شعار دادند «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» و پس از آن نیز با خط کشیدن روی نام مبارک اسلام در عبارت جمهوری اسلامی و حذف شعار «مرگ بر آمریکا و اسرائیل» معلوم کردند بغض چه چیزی را در دل دارند و ستاد لجستیک و اتاق فرماندهی‌شان کجاست. و بالاخره به جنگ امام حسین(ع) که رفتند و از سوی یکی از سران فتنه به عنوان «مردمان خداجو» لقب داده شدند، آشکار گردید تبارشان به کدام اردوگاه برمی‌گردد؛ حسین علیه‌السلام یا یزید علیه‌اللعنه؟

اگر این همه فرومایگی و انحطاط نبود، قصاب جنایتکاری مانند پل ولفوویتز (معاون وزارت دفاع دولت بوش) که از متهمان اصلی قتل عام میلیون‌ها شهروند عراقی و افغانی است، سوم تیر 88 اعلام نمی‌کرد «موسوی مرد بسیار شجاعی است و دارد مقاومت می‌کند. لازم است آمریکا با او تماس بگیرد. بهتر است او بداند می‌تواند یک خط ارتباطی مستقیم با ما داشته باشد... من این نگرانی را می‌فهمم که ما نباید به گونه‌ای عمل کنیم که مخالفان جمهوری اسلامی، انگ عوامل داخلی آمریکا را بخورند اما به نظر من آنها کاملا نشان داده‌اند که خواهان حمایت غرب هستند». دو روز بعد- پنجم تیر88- سایت وزارت خارجه اسرائیل لابد از چیزهایی خبر داشت که نوشت «آنها دنبال سرنگونی رژیم اسلامی هستند نه اعتراض به انتخابات یا ابطال آن. چه قدر دردناک و توهین‌آمیز که خواسته آنها را در حد ابطال انتخابات تقلیل می‌دهند. پایان مسیر این قطار، عبور از جمهوری اسلامی است. ای کاش آقای موسوی بتواند تا ایستگاه آخر که همانا سرنگونی است، همراه شود». و دقیقا به همین دلیل است که کنت تیمرمن رئیس تندروی بنیاد دفاع از دموکراسی در ایران ضمن مقاله‌ای در واشنگتن‌تایمز (4 خرداد 92) اعلام کرد «وزارت خارجه آمریکا در انتخابات سال 2009 ایران به بخش فارسی VOA دستور داده بود از میرحسین موسوی حمایت کند».
آیا عجیب نبود که آشوبگران میدانی خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا در روزهای 13 آبان و 16 آذر 88 شدند و به تعبیر حضرت امام برای منسی کردن و به فراموشی بردن این شعار، شعار مرگ بر روسیه سر دادند و یکی دو سال بعد، یکی از سران فتنه دست به انتحار ‌زد و با جعل برخی دروغ‌های شاخدار اعلام ‌کرد نامه‌ای سری در این باره به امام نوشته و امام هم موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بوده است؟! آیا فرزند همین چهره سیاسی آن گونه که برخی روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب فراری اذعان کرده‌اند در خارج کشور دنبال داغ کردن آتش تحریم‌های فلج کننده علیه ملت ایران- پس از شکست فتنه سبز در قیام الهی نهم دی 88- برای انتقام از ملت ایران نبوده و سراغ محافل آمریکایی دست‌اندرکار تحریم‌ها را نگرفته است؟

سران فتنه آن هنگام که به اختیار گفتند«ولایت فقیه جلوی دیکتاتوری و کودتا و انحراف در کشور را می‌گیرد»، علیه فتنه‌انگیزی‌های بعدی خود حکم پیشاپیش صادر کرده‌اند. همچنان که وقتی به اختیار اعلام می‌کردند آیت‌الله خامنه‌ای بر ما ولایت دارند و شرعا و قانونا باید اطاعت کنیم زیرا غیر از این حجت نداریم. اما وقتی بیماری فتنه در جانشان افتاد، با بیعت خودخواسته همان معامله را کردند که جناب زبیر و طلحه با امیر مومنان(ع) کردند. و البته آن که با حق گلاویز شود، گردنش شکسته می‌شود. (به گمانم زبیر بسیار مردتر از برخی از سران فتنه بود که سرانجام راه ندامت در پیش گرفت و اینها بر توسن کور لجاجت تا نهایت سقوط پیش رفتند).

این نوشته ناتمام می‌ماند اگر به نقش مخلصانه و حکیمانه ولی امر مسلمین در مهار هجوم سنگین جبهه استکبار اشاره نشود. یک سال پس از فتنه 88 (8 آذر 89) سایت ضد انقلابی روز آن‌لاین در مطلبی به قلم یکی از همکاران فراری نشریات اصلاح‌طلب (محمدرضا-ی) نوشت «چه مخالف و دشمن خونی رهبر جمهوری اسلامی و چه هوادار سینه‌چاک او و چه در این میانه نظری بینابینی داشته باشی، نمی‌توانی منکر توانایی‌ها و تیزهوشی‌ آیت‌الله خامنه‌ای شوی، حضور حداقل 40 ساله در سطوح بالای سیاست ایران، او را به رهبری سیاسی با اشرافی قابل قبول در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی تبدیل کرده است. همین تجربه گرانبها باعث شده تا او بتواند جایگزین چهره کاریزماتیک و به ظاهر بی‌جانشینی چون روح‌الله خمینی در مقام رهبری جمهوری اسلامی شود و نظام سیاسی به جای مانده از او را بیش از دو دهه حفظ کند».
این البته ثمره رفتار از سر «صبر و احتساب» مردان الهی است. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن وُدّا». یک سال پس از فروکش کردن شعله‌ فتنه، فرید زکریا تحلیلگر ارشد تایم و سی‌ان‌ان نوشت «بپسندیم یا نه، آیت‌الله خامنه‌ای محبوب‌ترین چهره در میان مردم ایران است».

 

منبع: فرهنگ نیوز



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( یکشنبه 92/10/8 :: ساعت 9:6 صبح )
»» روز نهم دی در تاریخ ماند

رهبر معظم انقلاب: روز نهم دی در تاریخ ماند

روز نهم دی در تاریخ ماند. این جمله رهبر انقلاب اسلامی است. ایشان فتنه 88 را حاصل برنامه‌ریزی چندین ساله‌ی دشمنان و در ادامه‌ی قضایایی چون فتنه‌ی سال 78 تحلیل میکنند و راه‌حل علاج آن را حرکت عظیم مردمی همانند آنچه در 9 دی سال 88 اتفاق افتاد می‌دانند. از نگاه رهبر انقلاب روح دیانت حاکم بر دلهای مردم و توجه به فرهنگ عاشورا از خصوصیات مشترک حماسه‌ی 9 دی و حوادث دوران پیروزی انقلاب اسلامی است.
امام خامنه‌ای حرکت 9 دی را عامل در هم پیچیده‌شدن بساط فتنه و فتنه‌گران و حادثه ای ماندنی در تاریخ معرفی می‌کنند.
آنچه در ادامه می‌آید گزیده‌ای از «روایت تاریخی حماسه 9 دی» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است:

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( شنبه 92/10/7 :: ساعت 9:34 صبح )


»» ماجرایی جالب از زبان محافظ رهبر انقلاب

ماجرایی جالب از زبان محافظ رهبر انقلاب؛

ناگفته های دیدار رهبر انقلاب با یک خانواده شهید ارمنی

امام خامنه‌ای

دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده معظم شهدا از دورانی که ایشان، اوایل جنگ نمایندة امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد. امام جمعه تهران که شدند این کار را شروع کردندو هم‌چنان هم ادامه دارد. افتخارمان این است که در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم که آقا خانه‌شان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تک‌تک این محله‌های خود شما را من حداقل می‌دانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند.
حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاری‌ام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. به‌همین‌خاطر می‌دانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحال‌ترین لذتی که آدم می‌خواهد ببرد را دارد. بعضی‌هایش خیلی سوزناک است. یک خانواده شهید می‌روی فقط یک فرزند داشتند که آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یک پدر و مادر که یک بچه بزرگ کرده باشند، آن بچه‌شان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آن‌ها با افتخار می‌گویند، ولی ما که می‌نشینیم نگاه می‌کنیم، آن خستگی را احساس می‌کنیم.
بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیة عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازی‌آباد. خانوادة خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر خانواده، دو فرزند خانواده و داماد خانواده. مادر این شهیدان این‌قدر قدرتمند، باصلابت و بانجابت با آقا صحبت می‌کرد که یکی دو بار آقا گریه کرد.
این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. همة آدم‌هایی که در راه خدا در کشور ما از ادیان مختلف کشته شدند. چه شیعه، چه سنی، چه مسیحی و...
صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه، آقا فرمودند خانة چند ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به کلیساهای‌شان زدیم که آن‌ها از ما بی‌خبرتر بودند. رفتیم بنیاد شهید، دیدیم خیلی اطلاعات ندارند. کمی اطلاعات خانوادة شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محله‌ها پیدا کردیم و با این دیدگاه رفتیم. صبح رفتیم گشتیم توی محلة مجیدیه شمالی، دو سه تا خانواده پیدا کردیم. در خانواده‌ها را زدیم و با آن‌ها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمان‌ها ما می‌رویم سلام می‌کنیم و می‌گوییم از هیئت آمدیم از بسیج، پایگاه ابوذر، بالاخره یک چیزی می‌گوییم و کارتی نشان می‌دهیم. بین ارمنی‌ها بگوییم که از بسیج آمدیم که بالاخره فرهنگش... بگوییم از دادستانی آمدیم که باید دربروند. کارت صداوسیما نشان دادیم و گفتیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب شب کریسمس که شب پاک شماهاست می‌خواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.
برای نماز مغرب‌وعشا با یک تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم. گفتیم اسکورت که حرکت کرد به ما ابلاغ می‌کنند، می‌رویم سر کارمان دیگر. اسکورت هم به هوای این‌که ما توی منطقه هستیم با بی‌سیم زیاد صحبت نکنند که مسیر لو نرود، روی شبکه بالاخره پخش می‌شود دیگر. چیزی نگفتند. یک آن مرکز من را صدا کرد با بی‌سیم گفتم به گوشم.
موردمان را گفت که شخصیت سر پل سیدخندان است. سر پل سیدخندان تا مجیدیه کم‌تر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم. در خانه را زدم. خانمی از گل بهتر آمد دم در، در را باز کرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمی‌فهمد که. بالاخره وارد شدیم. چون کار باید می‌کردیم. گفتیم نودال و اَمپِکس و چیزایی که شنیده بودیم، کارگردان و این‌ها بروند تو.
 

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( جمعه 92/10/6 :: ساعت 10:49 صبح )


»» نتیجه دیدار اروپایی ها با مجرمان فتنه88 چیست؟

هیاهوی اروپایی و دیگر هیچ؛

نتیجه دیدار اروپایی‌ها با مجرمان فتنه88 چیست؟

یک هیئت دیپلماتیک که بر حسب اتفاق، اکثریت اعضای آن را زنان تشکیل می‌دهند، بیش از دو سال کوشید تا به‌نمایندگی از پارلمان اروپا به ایران بیاید. نهایتاً اما با استقرار دولت جدید، آنها توانستند به ایران بیایند و البته منشأ بروز حواشی فراوانی شوند.

حضور یک هیئت از نمایندگان پارلمان اروپا در کشورمان، همچنان منشأ خبرها و تفاسیر مختلف سیاسی است. خبرهایی که عموماً چندان دلچسب نیستند و می‌توانند نماد نخستین شکست غیرقابل انکار در عرصه دیپلماتیک، برای دولت «تدبیروامید» محسوب شود.

پس از استقرار دولت «تدبیر و امید» و تغییر در روند مذاکرات هسته‌ای که به توافق ژنو منجر شد، تعداد سفرهای مقامات غربی به کشورمان رو به فزونی گذاشت.

روند آمد و شد مقامات غربی به ایران اگر چه به‌تنهایی نمی‌تواند اتفاق مثبتی باشد اما فرصتی برای ایجاد راه‌های جدید در دیپلماسی برای هر دو طرف ایرانی و غربی است.

در شرایطی که تحریم‌ها و جنجال پیرامون فعالیت‌ صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان موضوع روز جهانی شده است، کاملاً بدیهی به‌نظر می‌رسد تا طرف ایرانی و یا غربی‌ها، سیاست‌های خاص خود را دنبال کنند. در این میان هوشمندی و ذکاوت دیپلمات‌هاست که می‌تواند منافع دولت متبوع خود را محفوظ نگه دارد و مانع از بروز اشتباه به نفع طرف مقابل شود.

هیئت پارلمانی اروپا و جنجال‌سازی در ایران

یک هیئت دیپلماتیک که بر حسب اتفاق، اکثریت اعضای آن را زنان تشکیل می‌دهند، بیش از دو سال کوشید تا به‌نمایندگی از پارلمان اروپا به ایران بیاید. در نقطه مقابل نیز، دستگاه دیپلماسی خارجی ایران به‌همراه مجلس شورای اسلامی، با توجه به تقاضای دیدار با دو عنصر خودفروخته جریانات فتنه88 از سوی این هیئت، با حضور آنها در ایران مخالفت می‌کرد.

نهایتاً اما با استقرار دولت جدید، آنها توانستند به ایران بیایند و البته منشأ بروز حواشی فراوانی شوند و حتی مقامات قوه مقننه مجبور به واکنش و موضع‌گیری در برابر آن شوند.(1)

اما پس از حضور آنها در ایران، سفارت یونان پذیرای دیدار این افراد با «نسرین ستوده» و «جعفر پناهی» شد تا هم اهداف آنها از حضور در ایران تکمیل شود و هم مقامات کشورمان، در اقدامی سوال‌برانگیز از دلایل وقوع این اتفاق و چگونگی هماهنگی برای انجام آن، ابراز بی‌خبری کنند!(2) چرا که بی‌خبری آنها از چنین اقدامی و عدم جلوگیری از وقوع آن، خود محل پرسش از همه مسئولان امر محسوب می‌شود.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( پنج شنبه 92/10/5 :: ساعت 10:37 صبح )


»» پاسپورت مردم پیشکش؛ کاری کنید به خودتان بی احترامی نکنند

یادداشت خواندنی حجت‌الاسلام رسایی درباره توهین نماینده اروپا به مقام رسمی کشور:
پاسپورت مردم پیشکش؛ کاری کنید به خودتان بی‌احترامی نکنند

 

حجت‌الاسلام حمید رسایی*: «قول می‌دهم که احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم.» این، جمله‌ای بود که شیخ حسن روحانی بارها آن را در ایام تبلیغاتی انتخاباتی به زبان آورد، بدون این که بفهمد با این جملات غیرواقعی و البته تبلیغاتی، نه تنها عزتی به ایران و ایرانی و پاسپورت هایشان نمی‌بخشد بلکه این ادعا نتیجه عکس هم خواهد داد.

هفته قبل پس از سال‌ها اصرار پارلمان اروپا هیأتی از این پارلمان به ایران آمد. برخلاف برنامه، اول با فتنه گران در یک سفارت خارجی دیدار کرد و به آنها جایزه داد و بعد به دیدار مسئولان کشور ما آمد. این هیأت می‌توانست آخرین دیدارش را با فتنه‌گران قرار دهد و از کشور خارج شود اما این کار را نکرد. چرا؟ بر اساس فیلمی که منتشر شده - و کاملا معلوم است این فیلم به شکل غیررسمی تهیه و منتشر شده - رئیس این هیأت در دیدار با هاشمی رفسنجانی به عمد از جای خود بلند نمی‌شود! وی وقتی هم از ایران خارج شد، در گفتگو با رسانه آمریکا مهمترین دیدارش در ایران را دیدار با دو فتنه‌گر اعلام کرد و عضو دیگری ازاین هیأت در گفتگو با بی‌بی‌سی درباره نحوه رفتار رئیس هیأت با هاشمی رفسنجانی گفت که احترام باید دو طرفه باشد! چند روز قبل عکسی هم از دیدار این هیأت با وزیر خارجه منتشر شد که نشانده همان رفتار هیأت اروپایی در برابر هاشمی با آقای ظریف، وزیر خارجه بود.
 
 
درباره کوتاهی‌های وزارت خارجه و وزارت اطلاعات در خصوص حواشی این دیدار، چیزی نمی‌نویسم که در صحن علنی مجلس به آنها تذکر دادم. آقای لاریجانی در پاسخ به تذکر بنده هیچ اشاره‌ای به کوتاهی میزبان مجلس، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در برخورد با این هیأت متخلف نکرد بلکه این اتفاقات را حاشیه‌های یک سفر و بی‌اهمیت دانست و البته در پاسخ به تذکرات برخی از نمایندگان دیگر و رسانه‌های معترض به این دیدارها ما را بازی خورده اروپایی‌ها دانست و ادعا کرد آنها دلشان می‌خواست در این باره جنجال شود که شما کردید. در پاسخ به آقای لاریجانی اما خاطره‌ای را از زبان امام راحل (رحمت الله علیه) یادآور می‌شوم که در صحیفه امام و صحیفه نور نقل شده است.
 
آقای لاریجانی و آقای هاشمی و بویژه آقای ظریف با دقت بخوانید:
 
تاریخ: 21 خرداد 1358  
محل: قم     
موضوع: لزوم حفظ استقلال و اجتناب از خودباختگی در سفارت‏خانه‏‌ها و نمایندگی‏ها      
حضار: یزدی، ابراهیم (وزیر امور خارجه) و سفیران جدید سفارتخانه‏های ایران در کشورهای خارج

"این طوری که شاه «بله قربان‏ گو» بود و من این را مکرر گفته‏‌ام ـ و از بس متأثرم باز هم پیش شما عرض می‏کنم ـ که من وقتی عکس شاه را پهلوی جانسون دیدم، که جانسون عینکش را برداشته و از این طرف دارد چشمهایش را آنطور می‏کند و نگاه می‏کند و به او (شاه) نگاه نمی‏کند، و او (شاه) آن طرف میز، سرجای خودش ایستاده بود، مثل یک بچه مکتبی که ایستاده پیش معلمش کرنش می‏کند. من همچون متأثر شدم که ما در چه حالی هستیم که این «شخص اول» مملکت ما به‏ اصطلاح هست، در مقابل او (جانسون) اینطوری ایستاده و آن هم اینطور بی‏اعتنا چشمهایش را آن طرف کرده و در روزنامه انداخته بود و گمان می‏کنم این عکس را تحمیل هم کرده بودند که در روزنامه‏های ایران منعکس بشود. این جور نباشید."
 
بدیهی است که امام، شاه را قبول نداشت اما عزت یک ایرانی و یک فردی که در شناسنامه‌اش مهر اسلام داشت در برابر یک کافر، برایش مهم بود. در تذکرم در صحن علنی مجلس هم گفتم که ما به هاشمی انتقادات جدی داریم بویژه به عملکردش در سال‌های اخیر، اما چرا باید کار به اینجا برسد که نماینده کفر اینطور به خودش جرأت بدهد اهانت‌آمیز با یکی از شخصیت‌های نظام اسلامی ما برخورد کند!
 
برخی از سایت‌ها و روزنامه‌هایی که آقای هاشمی را قبله خود می‌دانند، تذکرم در مجلس و اظهار ناراحتی از بی‌احترامی به هاشمی رفسنجانی را ظاهرسازی دانستند! نمی‌دانم چه بگویم الا این ضرب‌المثل فارسی را که برخی همه را به کیش خود پندارند. اما اصل سخنم این است چرا آنها چنین رفتاری با ما را آغاز کرده‌اند؟ وقتی امام امت از نحوه برخورد تحقیرآمیز یک مقام آمریکایی نسبت به شاه ظالم ایران در خاک کشورمان رنجیده می‌شود، ما از بی‌احترامی یک مقام اروپایی به یکی از شخصیت‌های نظام اسلامی - هر چند به او انتقادات به حقی داریم - نباید رنجیده و عصبانی شویم؟ آقای لاریجانی چطور این رفتار را حاشیه و کم اهمیت می‌داند؟
 
آقای هاشمی، آقای روحانی، آقای ظریف و همه آقایان دیگر، مهمترین ویژگی شما در برابر نظام کفر، استکبارستیزی شماست و الا در امور دیگر حتی اگر برتری بر آنها داشته باشیم از نظر تعالیم قرآنی برایمان ارزش افزوده و برجستگی ای ندارد. وقتی این روحیه استکبارستیزی را از دست دادیم، آن وقت است که به خود جرأت می دهند با ما رفتار تحقیرآمیزی داشته باشند.
 
آقای روحانی پاسپورت های مردم پیشکش، لطفا در برابر کفار سرتان را بلند نگه دارید و از یاد نبرید که قرآن با یک قائده کلی در سوره بقره آیه 120 تکلیف ما را با آنها مشخص کرده آنجا که می فرماید "لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم" آنها از ما راضی نمی شوند و دست از سرمان برنمی دارند مگر این که از آنها تبعیت کنیم. برای فهم ریشه بدبینی امام امت و رهبر انقلاب به دشمنان این فرهنگ، یادآوری همین یک آیه کافیست.
 
*نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی

منبع: رجانیوز
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( چهارشنبه 92/10/4 :: ساعت 9:37 عصر )
»» بازگشت «خط نفوذی» به درون فضای رسانه ای کشور

بازگشت «خط نفوذی» به درون فضای رسانه‌ای کشور؛
آقای وزیر ارشاد؛ مسئول این افتضاح کیست؟/ نوبت به زیر سوال بردن «نص قرآن» رسید

روند توهین به اعتقادات و ارزش‌ها مذهبی و دینی مردم ایران که در دوران اصلاحات به طور جدی از سوی برخی محافل خاص و توسط رسانه‌های زنجیره‌ای دنبال می‌شد، پس از یک دوره چند ساله? سکوت و فعالیت‌های پشت پرده، مجدداً به طور صریح فعال شده و خط خطرناک تهاجم به باورهای اعتقادی ایرانیان را هدف گرفته است؛ روندی که از مقاله موهن روزنامه «بهار» و زیر سوال بردن ولایت امیرالمومنین (ع) آغاز شد و با تحریف زیارت عاشورا توسط نشریه «همشهری جوان» و اهانت به حضرت فاطمه زهرا (س) توسط مجله «چشم انداز» دنبال شد و اکنون به مخالفت با نص قرآن در روزنامه «قانون» رسیده است. 

روزنامه قانون در مطلبی عجیب، توهین وقیحانه‌ای به احکام صریح اسلام روا داشته و نص قرآن مجید را متونی ضدبشری و مبتنی بر تبعیض جنسیتی عنوان کرده است. این روزنامه در شماره یکشنبه (1/10/92) خود و در آستانه اربعین حسینی در مصاحبه با شخصی که مدعی حقوقدانی است، آورده است: «در قانون آیین دادرسی مدنی به وضوح با تبعیض آشکار جنسیتی در باب شهادت زنان در مراجع قضایی مواجه می‌شویم.» 
 
 «سوده حامده توسلی» در گفتگو با این روزنامه با متهم کردن قوانین اسلامی به تبعیض می‌گوید: «با دقت در ماده 199 قانون مجازات اسلامی جدید تبعیض آشکار جنسیتی میان مردان و زنان در بحث ارزش شهادت و گواهی آنان مجددا آشکار و هویدا می‌شود.» 
روزنامه قانون
 
توهین روزنامه حامی یکی از وزرای کابینه یازدهم(پورمحمدی) به احکام نورانی اسلام در حالی است که حکم شهادت زنان برگرفته از آیات قرآن کریم بوده است از جمله آنجا که خداوند سبحان در آیه 282 سوره بقره می‌فرماید: «وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ ? فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى?» (و دو نفر از مردان خود را شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! تا اگر یکى از آن دو انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند.) 
 
آیت الله العظمی مکارم شیرازی از مراجع جهان تشیع در تفسیر این آیه شریفه می‌فرمایند: «در صورتى که شهود مرکب از دو مرد باشند هر کدام مى توانند مستقلا شهادت بدهند، اما در صورتى که یک مرد و دو زن باشند، باید آن دو زن به اتفاق یکدیگر اداء شهادت کنند «تا اگر یکى انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند» (أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الأُخْرى)؛ زیرا زنان به خاطر عواطف قوى، ممکن است تحت تأثیر واقع شوند، و به هنگام اداء شهادت به خاطر فراموشى یا جهات دیگر، مسیر صحیح را طى نکنند، و لذا یکى، دیگرى را یادآورى مى کند، البته، این احتمال درباره مردان نیز هست، ولى در حدّى پایین‌تر و کمتر.» 
 
به نظر می‌رسد جریان برنامه‌ریزی شده تهاجم به باورهای اعتقادی و مبانی ارزشی مردم ایران که در سال‌های اخیر، به خفا رفته بود و در پشت پرده فعالیت می‌کرد، اکنون فضای فرهنگی حاکم بر برخی دستگاه‌های نظارتی را مطلوب خود یافته و اقدام به تهاجمات سنگین و صریح کرده است و این پروژه در ماه‌های پیش رو نیز ادامه خواهد داشت؛ موضوعی که نیاز به برخورد قاطع و سریع قضایی با آن دارد تا از دامنه‌دار شدن آن جلوگیری شود. 
 
گفتنی است یک ماه و نیم پیش رهبر انقلاب در دیدار بمناسبت روز 13 آبان، هشدار تکان دهنده‌ای در خصوص «خط نفوذ» در مطبوعات دادند و از مواجب بگیرانی (یا ساده لوحان بی‌مزد و مواجبی) که خط تبلیغاتچی‌های خارجی را در داخل به پیش می‌برند، یاد کردند. 
 
این هشدار، یک هشدار کلیدی و کم سابقه بخصوص پس از هشدارهای سال 78 و 79 رهبری درباره «خط نفوذ» رسانه‌ای بود. جریان نفوذ در بخش‌های مختلف سیاسی داخلی و خارجی، امنیتی، اقتصادی و بخصوص فرهنگی با راهبرد‌ها و دستورکارهای واضحی عمیقاً فعال شده است و مواجهه مسامحه گرایانه و منفعلانه دستگاه‌های مسئول نیز‌‌ همان فضای تنفسی را که جریان مذکور بعنوان حداقلیترین رهاورد نتیجه فضای فعلی حاکم بر کشور در طلب آن بود، دو دستی تقدیم این جریان کرده است.

منیع: رجانیوز


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( چهارشنبه 92/10/4 :: ساعت 11:7 صبح )
»» توهین وقیحانه روزنامه «قانون» به احکام مبین اسلام

نتیجه تساهل وزارت فخیمه ارشاد؛
توهین وقیحانه روزنامه قانون به احکام مبین اسلام بر خلاف نص صریح قرآن

روزنامه قانون در مطلبی عجیب توهین وقیحانه‌ای به احکام صریح اسلام روا داشت.
این روزنامه در شماره یکشنبه خود (1/10/92)  و در آستانه اربعین حسینی در مصاحبه با شخصی که مدعی حقوق دانی بود، آورده است: در قانون آیین دادرسی مدنی به وضوح با تبعیض آشکار جنسیتی در باب شهادت زنان در مراجع قضایی مواجه می‌شویم.

خانم سوده حامده توسلی در گفتگو با این روزنامه با متهم کردن قوانین اسلامی به تبعیض می گوید:  با دقت در ماده 199 قانون مجازات اسلامی جدید تبعیض آشکار جنسیتی میان مردان و زنان در بحث ارزش شهادت و گواهی آنان مجددا آشکار و هویدا می‌شود.


وی در بخش دیگری از این مصاحبه صریحاً خواستار ابطال احکام نورانی قرآن می شود و اظهار می‌دارد: بحث نصف بودن ارزش شهادت زنان نسبت به شهادت مردان که در صدر اسلام مطرح بود به گفته بسیاری از علمای نواندیش جزو احکام ارشادی است و می‌توان با مقتضای زمان و مکان آن را دستخوش تغییر و تحول کرد.  به عبارتی در شرایط اجتماعی امروز ایران که به حکم هر عقل سلیمی بسیار متفاوت از شرایط صدر اسلام است منطقی به نظر نمی‌رسد که شهادت یک بانوی دندانپزشک، جراح یا وکیل در مراجع قضایی، از شهادت یک کارگر ساده ساختمانی که مذکر است کم اهمیت‌تر تلقی‌شود.

روزنامه قانون

توهین روزنامه حامی یکی از وزرای زرنگ! کابینه یازدهم به احکام نورانی اسلام در حالی است که حکم شهادت زنان برگرفته از آیات قرآن کریم بوده است از جمله آنجا که خداوند سبحان در آیه 282 سوره بقره می فرماید: «وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ ? فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى?» (و دو نفر از مردان خود را شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! تا اگر یکى از آن دو انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند) (ترجمه آیت الله العظمی مکارم شیرازی).

آیت الله العظمی مکارم شیرازی از مراجع جهان تشیع در تفسیر این آیه شریفه می‌فرمایند: «در صورتى که شهود مرکب از دو مرد باشند هر کدام مى‌توانند مستقلا شهادت بدهند، اما در صورتى که یک مرد و دو زن باشند، باید آن دو زن به اتفاق یکدیگر اداء شهادت کنند «تا اگر یکى انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند» (أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الأُخْرى).  زیرا زنان به خاطر عواطف قوى، ممکن است تحت تأثیر واقع شوند، و به هنگام اداء شهادت به خاطر فراموشى یا جهات دیگر، مسیر صحیح را طى نکنند، و لذا یکى، دیگرى را یادآورى مى کند، البته، این احتمال درباره مردان نیز هست، ولى در حدّى پایین تر و کمتر.» (تفسیر نمونه)

گفتنی است پیش از این بسیاری از دلسوزان نسبت به بازگشت تفکرات غیراسلامی و ضدانقلابی و جهت گیری تساهل محور دولت یازدهم در حوزه فرهنگ ابراز نگرانی کرده بودند که متاسفانه با بی‌اعتنایی دولتمردان مواجه شد و در نتیجه آن امروز شاهد هجمه صریح مطبوعات سکولار مامور و معذور! و رسانه های بی اخلاق به مقدسات ملت مومن و انقلابی هستیم. جا دارد وزارت ارشاد و شخص وزیر محترم ضمن عذرخواهی، پاسخگوی هتاکی های مطبوعاتی باشند.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( سه شنبه 92/10/3 :: ساعت 11:23 صبح )
»» نوحه میثم مطیعی برای پیاده روی اربعین

نوحه جدید میثم مطیعی برای پیاده‌روی اربعین

میثم مطیعی از ذاکران اهل بیت(ع) مداحی زیبایی را به دو زبان عربی و فارسی برای زوار حسینی در پیاده‌روی اربعین از نجف تا کربلا اجرا کرده است.  

میثم مطیعی

دکتر حاج میثم مطیعی از مداحان اهل بیت(ع) در هیئت میثاق با شهدا که در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار می‌شود، شعری را به زبان عربی و فارسی اجرا کرد تا زائران ایرانی و عرب زبان که با پای پیاده به کربلا می‌روند آن را زمزمه کنند، در این شعر ضمن اشاره به زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین، به حوادث سوریه و بحرین اشاره شده و بر آزادسازی قدس شریف به دست مسلمین تأکید شده است. این مداحی عربی که رویکرد انقلابی دارد و با لحن عربی اجرا شده از این رو قابل توجه است که عده‌ای سعی دارند فضای مداحی در کشورهای عرب زبان را به سمت بی‌تفاوتی در قبال مسائل و مشکلات مسلمانان و کشورهای اسلامی و همچنین تقابل با جمهوری اسلامی و ولایت فقیه بکشانند.

در ادامه می توانید این مداحی زیبا را به صورت صوتی و تصویری دریافت نمایید:
 
دانلود (حجم: 9MB)

دانلود فبلم:
دانلود فیلم(حجم: 35MB)
 
 
در ادامه متن شعر می‌آید:

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » اهالی بصیرت ( دوشنبه 92/10/2 :: ساعت 11:58 صبح )
<      1   2   3   4      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تربیت یافتگان غرب و شرق
جناب آقای ظریف خجالت بکش!
یا از روی ناآگاهی است یا خیانت
آموزش حجاب
واردات یونجه از فرانسه!
شهدا زنده اند...
واردات کالا ازکشورهای دیگرسبب تعطیلی بسیاری ازواحدهای تولیدی شده
نوروز
مکارم: برای حل مشکلات اقتصادی به رفع تحریمها دلخوش نباشیم
چرا حجاب؟!
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 177
>> بازدید دیروز: 84
>> مجموع بازدیدها: 570508
» درباره من

اهالی بصیرت
مدیر وبلاگ : اهالی بصیرت[886]
نویسندگان وبلاگ :
بداغی (@)[0]

علیرضا (@)[0]



» پیوندهای روزانه

مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی [2]
گفتگوی دینی
کانون گفتمان قرآنی
معارف قرآن
آوینی
مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه [1]
سایت جامع دفاع مقدس [1]
شهدا [1]
فرهنگ ایثار و شهادت [2]
نورالشهدا
صبح [1]
منجی [1]
سبکبالان [1]
فارس نیوز [1]
پایگاه خبری رجانیوز [3]
[آرشیو(30)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حکومت مهدوی و وظایف منتظران[18] . سیاسی[10] . عطر انتظار[5] . فوتبال[3] . امام خمینی[2] . جوشقان . کتاب . وعده آب و برق مجانی .
» آرشیو مطالب
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عطر ظهور
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
پردیس
شین مثل شعور
فرزانگان امیدوار
..:: وزنه سیاسی ::..
سرباز ولایت
قلمدون
وبلاگ شخصی محی الدین اله دادی
.عاشق خدا .
نگارستان خیال
ندای ماهین
نشریه حضور
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
حامد ذوالفقاری
طب سنتی@
*شهرستان بجنورد*
آقاشیر
صراط مستقیم
پیام نمای جامع
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
ارمغان تنهایی
کوثر ولایت
داستان های جذاب و خواندنی
تسنیم
قافیه باران
امام خمینی(ره)وجوان امروز
مشکات نور الله
سرباز حریم ولایت
نت سرای الماس
وب سایت رسمی جوشقان
فرهنگی نوین
سربازان گمنام امام زمان
به سوی ظهور
جاوید باد ایرن
پرچم‌های سیاه شرق
سکوی هشتم
حجت بن الحسن العسکری امام زمان(عج)
سربازی در مسیر
رنگی ها در ورزش ها

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب