در اولین روز سال 1989 میلادی ـ 11 دی 1367 ـ نامه معروف و تاریخی امامخمینی(ره)، خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رئیسجمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکاء به غرب انتشار یافت. این نامه در شرائطی منتشر شد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته بود و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و بر مقدرات مردم در جمهوریهای این کشور، هنوز برقرار بود. با این حال امام خمینی در نامه عبرتآموز خویش به گورباچف از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد و وی را از روی آوردن به غرب برای حل مشکلات اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی برحذر داشت.
پیام تنها پنج صفحه بود و توسط مردى به رشته تحریر درآمده بود که هیچ گاه اجازه نداد نوشتارهایش تایپ و سپس امضاء شود. حتى در سن پیرى هم ترجیح مىداد عبارتهاى ساده، رسا و ژرف پیامهایش را به خط زیباى خود بنگارد.
این بار صدر هیات رئیسه یکى از دو بلوک قدرتمند جهان مخاطب پیام پنج صفحهاى او بود.
پیام امام درست پس از پذیرش صلح از سوى وى صادر شد و از این منظر به نامه پیامبر اکرم (ص) به سران ابرقدرتهاى عصر خویش پس از پذیرش صلح حدیبیه شباهت دارد .
هیاتى که در راس آن فیلسوفى و مفسرى چون آیت الله جوادى آملى قرار داشت و به وسیله زنى انقلابى چون خانم دباغ که سالها شکنجه و زندان نظام وابسته به بلوک سرمایه دارى را تجربه کرده بود، همراهى مىشد، وظیفه انتقال پیام را به عهده گرفت . گزینش این هیات خود پیامى دیگر براى صاحبان اندیشه و مبارزات قهرآمیز علیه استکبار جهانى به شمار مىآمد .
پیام با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز و با «والسلام على من اتبع الهدى» پایان مىیابد. در این پیام دو نکته قابل توجه مىنماید؛
نخستسخن گفتن امام راحل (ره) از موضع قدرت: «صریحا اعلام مىکنم که جمهورى اسلامى ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتى مىتواند خلاء اعتقادى نظام شما را پر نماید.» (1)
و دوم تاکید شجاعانه امام بر عدم نیازمندى اسلام و مسلمانان به گورباچف و دیگر ابرقدرتها: «از شما مىخواهم درباره اسلام به صورت جدى تحقیق و تفحص کنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما که به جهت ارزشهاى والا و جهان شمول اسلام است.» (2)
پیام امام راحل (ره) به گورباچف نکاتى نغز و ژرف دارد؛ نکاتى که جامعیت و ابعاد ناشناخته اندیشه حضرت امام (ره) را بیان مىکند و به عنوان سند افتخار جاودان مسلمانان، همواره براى سیاستمداران بزرگ جهان قابل تحلیل و تامل است . نکات مهم پیام امام راحل (ره) به گورباچف عبارت است از:
1. اشاره به ذهنیت غلط سردمداران کمونیسم از دین
«راستى مذهبى که ایران را در مقابل ابرقدرتها چون کوه استوار کرده است مخدر جامعه است؟! آیا مذهبى که طالب اجراى عدالت در جهان و خواهان آزادى انسان از قیود مادى و معنوى است مخدر جامعه است؟!» (3)
2. دعوت به حقیقت و بینش توحیدى
«باید به حقیقت رو آورد: مشکل اصلى کشور شما مساله مالکیت و اقتصاد و آزادى نیست، مشکل شما عدم اعتقاد واقعى به خدا است؛ همان مشکلى که غرب را هم به ابتذال و بنبست کشیده و یا خواهد کشید . مشکل اصلى شما مبارزه طولانى و بیهوده با خدا و مبدا هستى و آفرینش است.» (4)
3. دعوت به مطالعه دو جهان بینى مادى و الهى و تعمق در نگرش قرآن مجید
«این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینى مادى و الهى بیندیشید . . . قرآن مجید اساس تفکر مادى را نقد مىکند و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست و گرنه دیده مىشد (لن نؤمن لک حتى نرى الله جهرة) مىفرماید: «لا تدرکه الابصار و هو یدرک و هو اللطیف الخبیر.» (5)
4 . دعوت به پرسشگرى و مناظره نخبگان کمونیست با علماى دین
«تنى چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قوّیا دست دارند راهی قم گردانید تا پس از چند سال با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موى منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر آگاهى از آن امکان ندارد .» (6)
5 . پیشگویى فروپاشى نظام کمونیستى
«براى همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزههاى تاریخ سیاسى جهان جست و جو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوى هیچ نیازى از نیازهاى واقعى انسان نیست؛ چرا که مکتبى است مادى و با مادیت نمىتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسىترین درد جامعه بشرى در غرب و شرق است به در آورد .» (7)
6 . پیشگویى فروپاشى نظام سرمایه دارى
«امروز اگر مارکسیسم در روشهاى اقتصادى و اجتماعى به بنبست رسیده است، دنیاى غرب هم در همین مسائل البته به شکل دیگر و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.» (8)
7 . هشدار درباره پناه بردن به دامان غرب
«رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد و شما دومین و على الظاهر آخرین ضربه را به پیکر آن نواختید . امروز دیگر چیزى به نام کمونیسم در جهان نداریم؛ ولى از شما جداً مىخواهم که در شکستن دیوارهاى خیالات مارکسیسم گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید.» (9)
8 . توصیه به دقت در تصمیم گیرى و مرتکب نشدن اشتباه در انتخاب
«شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گرههاى کور اقتصادى سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه دارى غرب حل کنید، نه تنها دردى از جامعه خویش را دوا نکردهاید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند .» (10)
شاید روزى که رئیس هیات، پیام امام خمینى (ره) را براى گورباچف قرائت مىکرد، رهبر شوروى نیز چون قیصر روم و پادشاه ایران هنگام شنیدن دعوت رسول خدا (ص) تبسمى متکبرانه بر لب داشت و نمىدانست که: «خداوند حق و باطل را چنین مثل مىزند، اما کف بیرون افتاده از میان مىرود؛ ولى آن چه به مردم سود مىرساند در زمین باقى مىماند.» (11)
ادوارد شوارد نادزه پس از چندى پاسخ گورباچف به نامه امام(ره) را در منزل محقر امام(ره) قرائت کرد. امام(ره) پس از شنیدن سخنان فرستاده گورباچف، عبارت کوتاه «من خواستار گشودن دریچهاى دیگر به روى ایشان بودم و ایشان درک نکردند» را بر زبان راند، از جاى برخاست و در حالى که دستانش را در پشتحلقه کرده بود، اتاق را ترک کرد.
گورباچف توصیههاى امام (ره) در خصوص مطالعه دو جهان بینى مادى و معنوى و روى آوردن به حقیقت و بینش توحیدى را نادیده گرفت، با نفرستادن نخبگان کمونیست به قم از پرسشگرى و مناظره فرار کرد، به رغم هشدار امام به زندان غرب پناه برد و سرانجام خود و بلوک شرق را به مایه عبرت تاریخ تبدیل ساخت . (12)
پىنوشت:
3-1 . آواى توحید، نامه امام خمینى (ره) به گورباچف، شرح از آیت الله جوادى آملى، ص13 .
4 . همان، ص 10 .
5 . همان، ص 11 .
6 . همان، ص 12 .
10- 7 . همان، ص 10 .
11 . رعد (13): 17 .(یضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فى الارض) .
12 . آیت الله جوادى آملى در خصوص واکنش گورباچف و پاسخ هیات اعزامى به این واکنش مىنویسد: . . . مهمترین و تنها جوابى که جناب گورباچف توانست به هیات اعزامى بدهد، این بود که این نامه یک نوع دخالت در شؤون داخلى کشور دیگر است . هیات اعزامى در پاسخ به جناب گورباچف گفت: شما از عمق خاک وسیع روسیه تا اوج فضاى آسمان آزادانه فعالیت دارید، این پیام دخالت در آب و خاک روسیه یا بحر و سپهر شوروى نیست، این نامه کارى به آسمان، دریا، خاک و معادن شوروى ندارد بلکه براى «هدایت جان» شما است .»؛ بنیان مرصوص امام خمینى (ره) در بیان و بنیان آیت الله جوادى آملى، ص 294 .
منبع: تبیان