ماجرای فیلترینگ سایت ها از سوی وزارت ارشاد طی چند ماه اخیر حواشی زیادی به راه انداخت تا جائیکه برخی نمایندگان مجلس نیز به این اقدامات خلاف قانون ارشاد واکنش نشان داده و دستگاه قضائی را متولی اصلی بحث «فیلترینگ» در کشور معرفی کردند.
این رفتار ارشاد از آن جهت حساسیتها را برانگیخت که به صورت گزینشی و متناقض با رسانهها برخورد میکردند. به عبارت دیگر شاید در ظاهر عدم مجوز، بهانه فیلتر شدن سایتها اعلام میشد اما کسی نمیتوانست منکر این امر باشد که رسانههای منتقد زودتر از بقیه از زیر تیغ تیز «فیلترینگ» ارشاد عبور میکردند.
این مدعا زمانی بیشتر رنگ واقعیت به خود می گیرد که طی چند روز گذشته شاهد بودیم سایت «خوابگرد» متعلق به «سیدرضا شکراللهی» که به اتهام فعالیت در فتنه88 و نیز انتشار فایل کتب غیرقانونی فیلتر شده بود، رفع فیلتر شده است.
سیدرضا شکراللهی کیست؟
«سیدرضا شکراللهی» در ایام آشوبهای بعد از انتخابات از جمله فعالین اینترنتی و در زمرهی حامیان افراطی موسوی بود. وی پیش از انتخابات در «خوابگرد» یکی از فعالیترین چهره های خبری موسوی به حامیان میرحسین موسوی شناخته شده و تمامی اخبار انتخاباتی او را پوشش می داد.
اما این حمایت به روزهای پیش از انتخابات محدود نشد و در ایام آشوب های سال88 نیز اکثر بیانیههای ضددولتی و حکومتی در حمایت از آشوبطلبان را امضا کرده و منتشر میکرد.
دعوت از اهالی ادب به ناسازگاری!
شکراللهی پس از انتخابات 88 در مطالب متنوعی به دنبال تحریک و ترغیب روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان به رویگردانی از مناسبات دولتی در راستای حمایت از موسوی و اعتراض به دولت و حکومت برآمد. وی در 26 شهریور 1388 طی مطلبی تحت عنوان «نویسندگان در لباس مردم» چنین میآورد:
«در روزهای خطکشیشدهای که هنرمندان و روشنفکران ایران به مشارکت در هر گونه امر جمعی دولتی، با دیدهی تردید مینگرند و میاندیشند از این که مشارکت در این برنامههای جشن مانند و رقابتی، سوای موضوع برنامه، نوعی همگرایی با دولت یا فاصله گرفتن از مردم تلقی شود؛ اهمیت برگزارشدن برنامههای گروهیِ غیردولتی، جلوهی بیشتری مییابد. ...طبیعی است که دولت درصدد باشد جایزههای ادبی خود را به روال پیشین برگزار کند و دور نگه داشتن طیف روشنفکران از این جایزهها هم نه تنها چیز جدیدی نیست که موانعی هم که بر سر برگزاری جوایز خصوصی ایجاد میشود، تازگی ندارد.
... همانگونه که روزنامهها در ایران نقش ناقص احزاب و گروههای سیاسی را بازی میکنند ـ و اتفاقاً به همین دلیل پی در پی قلع و قمع میشوند ـ جوایز ادبی، تنها و آخرین تکیهگاه نویسندگان مستقل ایران است برای درک هویت صنفی و گروهی در عین تنوع سلیقهها و انسجام در عین پراکندگی. میخواهم بگویم که جوایز ادبی، با همهی حاشیههای خانوادگی که ممکن است داشته باشند، دستِکم در زمان فعلی که ساز حذف و تلاشی از هر زمان دیگری کوکتر است، کارکردشان به مثابه نهادهای مدنی بسیار بارز شده است. ... سخن بر سر نفس ایستادن در کنار هم هست. از این روست که تلاش متصدیان جایزههای روزی روزگاری و منتقدان مطبوعات را برای جانبخشی به این نهادهای لاغر مدنی باید ستود و دیگر جوایز خصوصی را نیز باید به زندهماندن برای باهم بودن در کنار مردم دعوت کرد. موضوع اکنون فقط کتاب نیست، سوژهی اصلی، نویسندگانی هستند در لباس گروههایی از مردم.»
تمجید نفاق!
شکراللهی یک روز بعد از روز قدس یعنی 27 شهریور 1388 راهپیمایی اغتشاشگران را مورد ستایش قرار میدهد و با درج تصاویری از آن، هتاکی آشوبگران را به آرمان انقلاب را تمجید میکند. وی طی اقدامات اینترنتی خود در راستای تحریک مردم برای مخالفت با نظام، در 3 مرداد 1388 در مطلبی با عنوان «Ahmadinejad is not my elected president» از مخاطبانش میخواهد با درست کردن یک بمب وبلاگی اعلام کنند که احمدی نژاد رییس جمهور آنها نیست:
«در برابر بمب ِ گوگلی، این هم یک بمب وبلاگی. اگر پستی با این عنوان در وبلاگتان بگذارید، پیشنهاد گوگل برای Ahmadinejad میشود این جملهی بالایی، که اینجا هم تکرارش میکنیم، Ahmadinejad is not my elected president!
حالا اینکه این کار مثلاً چه سودی به حال کسی دارد که گاز اشکآور را با نود درجه انحراف زدهاند توی چشمش، میگذریم ازش! همین: یک پست بنویسید و توش هم تکرار کنید Ahmadinejad is not my electedpresident! که اینطوری گوگل حالیش بشود که خلایقی معتقدند Ahmadinejad is not my elected president!»
سابقهی شکراللهی از سال 1372، با روزنامهی توقیف شدهی «سلام» آغاز شد که بعدها با روزنامههای شرق، همشهری دورهی اصلاحات، هفتهنامهی سینمایی «نور» و هفتهنامهی «آوا» ادامه یافت و طی سالهای اخیر در وبسایت خوابگرد و هفتان علیه نظام به حیات خود ادامه میدهد.»